آخرین اخبار

سلام بر محرم سلام بر عاشورا سلام بر شهیدان

خون او تفسیر این اسرار کرد
ملت خوابیده را بیدار کرد 
اقبال لاهوری
بشر از روزی که خود را شناخته،همواره بر سر دوراهی حق و باطل بوده است، یا در سنگر حق سرگرم دفاع از فضائل و ارزش‌ها بوده یا لجوجانه و جاهلانه با حق و حقیقت جنگیده است.
یکی از مهم‌ترین حوادث خونین تار...
کد مطلب : 136
یکشنبه, 01 مرداد 1402
59 بازدید
نویسنده : سید علیرضا نبوی ثالث

خون او تفسیر این اسرار کرد
ملت خوابیده را بیدار کرد 
اقبال لاهوری
بشر از روزی که خود را شناخته،همواره بر سر دوراهی حق و باطل بوده است، یا در سنگر حق سرگرم دفاع از فضائل و ارزش‌ها بوده یا لجوجانه و جاهلانه با حق و حقیقت جنگیده است.
یکی از مهم‌ترین حوادث خونین تاریخ که گویای جنگ حق و باطل است، حادثه غمبار فاجعه کربلا در سال ۶۱ هجری در ماه محرم در روز عاشورا است، روزی که عده‌ای معدود افراد حق پرست، مرد و مردانه در برابر لشکر انبوهی از مزدوران یزید ستمگر و باطل پرست، جان خود را در کف دست نهادند وشربت شهادت را مانند جامی عسل نوشیدند. در روز عاشورا گروهی اندک، با انگیزه احیای ارزش‌های از دست رفته ی جامعه‌ای اسلامی، در رویارویی با سپاهی گران که انگیزه ای جز ادای وظیفه سیاسی و اجتماعی و یا رسیدن  به نام و نان نداشتند، مورد ظلم و ستم قرار گرفتند و  به خاک و خون کشیده شدند.از آن روز بسیاری از مسلمانان همه ساله عزای شهادت امام حسین(ع) را به نحوی پرشور برگزار می‌کنند، خیلی‌ها هم از خود می‌پرسند چرا از میان این همه حوادث تاریخ، واقعه ی عاشورا اینگونه نمودیافت، و جاودانه شد و غبار زمان نه تنها آن را به فراموشی نسپرد، بلکه علی رغم تلاش‌هایی که در ادوار مختلف برای به فراموشی سپردن آن، خصوصاً در عهد امویان، مروانیان و عباسیان بویژه در عهد متوکل صورت پذیرفت نمایان‌ترش ساخت و حتی گذشت زمان هم شکوفاترش کرد.
یکی از دلایلش می تواند  ریشه در این سخنان زنده یاد،  دکتر علی شریعتی داشته باشد، وقتی امام حسین(ع) و خواهرش زینب(س) راخطاب قرار می دهد و دردمندانه می گوید: «خداوند در روز عاشورا عزیزترین و پرشکوه‌ترین ارزش‌ها و عظمت‌هایی را که آفریده است، یکجا در ساحل فرات و بر روی ریگزارهای تفتیده بیابان تف به نمایش درآورد و بر فرشتگان عرضه کرد تا بدانند که چرا می بایست بر آدم سجده می کردند،  عاشورا دردناک‌ترین روزیست که خیال نیز از تصورش می‌هراسد و دل از دردش پاره می‌شود، از آن روز چشم های‌ این ملت از اشک خشک نشده است، توده ما قرن‌هاست که در غم شهیدان کربلا و در عشق به آن ها می‌گرید، مگر نه عشق تنها با اشک سخن می‌گوید، یک ملت در طول یک تاریخ در اندوه چنین شهیدانی ضجه می‌کند، به جرم این عشق تازیانه‌ها خورده و قتل عام‌ها دیده و شکنجه‌ها چشیده و برای یک لحظه نام آنان از لبش و یاد شان از خاطرش و آتش بی‌تابشان از قلبش نرفته است، هرتازیانه ای که از دژخیمی خورده است، داغ مهر این شهیدان را بر پشت و پهلویش نقش کرده است.»
یک نکته ی قابل تأمل دیگر در حادثه ی عاشورا وجود دارد اینکه عده ی معدودی از خودشان می‌پرسند، علت این که امام حسین(ع) نه فقط زندگی خود بلکه زندگی نزدیکان و آل و تبارش را در آن دوران  فدا ساخت چه بود؟ پاسخ این سؤال را می توان در لابلای سخنان مقام معظم رهبری در کتاب امانتداران عاشورا پیدا کرد، با طرح این پرسش که : چه شد که آن جامعه سرتاپا حماسه و شور دینی، فرزند پیامبر را با فجیع‌ترین وضع کشتند؟ به تعبیر مقام معظم رهبری« خطوط اصلی نظامی که پیامبر اکرم بنیان نهادند بر چهار شاخص عمده استوار بود، یک : معرفت شفاف و بی ابهام دوم : عدالت مطلق بی‌اغماض، سوم : عبودیت کامل بی‌شریک در مقابل پروردگار چهارم : عشق و عاطفه جوشان، پس از رحلت پیامبر اکرم تا حادثه عاشورا در حقیقت خواص این چهار نکته را عملاً از یاد بردند هم عبودیت، هم معرفت، هم عدالت، هم محبت را، معیارها از دست رفت ارزش‌ها ضعیف شد، ظواهر پوک شد، دنیا طلبی و مال‌دوستی بر انسان‌هایی حاکم شد که یک عمر با عظمت گذرانده بودند و سال‌ها بی‌اعتنا به زخارف دنیا زندگی کرده بودند، روشن است بزرگ‌ترین گناه خواص این است که چنانچه انحرافی از آنها سر بزند انحراف آنها موجب انحراف بسیاری از مردم می‌شود عوام دنباله رو خواصند، وقتی این سررشته‌ها رعایت نشود، جامعه از لحاظ ارزش‌ها پوک می‌شود عاشورا یک صحنه عبرت است اولین عبرتی که در قضیه عاشورا ما را به خود متوجه می‌کند این است که ما ببینیم که چه شد که جامعه اسلامی پنجاه سال بعد از درگذشت پیغمبر به آن حدی رسید که کسی مثل امام حسین برای نجات جامعه اسلامی یک چنین فداکاری را بکند.»
نکته ی قابل تامل  دیگر در سخنان شهید مطهری نهفته است وقتی کسی می پرسد، هدف از این عزاداری ها چیست؟ : «حسین بن علی به اسلام روحی تازه دمید خون‌ها را به جوش آورد غیرت‌ها را تحریک کرد، عشق و ایده‌آل به مردم داد حس استغنا در مردم به وجود آورد. درس صبر و تحمل و بردباری و مقاومت و ایستادگی در مقابل شداید به مردم داد، ترس را ریخت ،همان مردم شجاع و دلاور شدند، امروز رثا و مرثیه باید به شکلی باشد که در عین حال آن حس قهرمانی حسینی را در وجود ما تحریک و احیا بکند، ، حسین بن علی در آن زمان یک سوژه بزرگ بود، هر کسی که می‌خواست در مقابل ظلم قیام بکند، شعارش یا لثارات الحسین بود. »