اولین شرط درجا نزدن مدیریت ها را به اهلش سپردن است
نه من ز بی عملی در جهان ملولم و بس
ملالت علما هم ز علم بی عمل است
حافظ
دوشنبه 6 تیر 1401، ابراهیم رئیسی، در مراسم گرامیداشت هفته قوه قضاییه گفت: «در ادوار گذشته مسئولان گرفتار حاشیهها شدن...
سید علیرضا نبوی ثالث
نه من ز بی عملی در جهان ملولم و بس
ملالت علما هم ز علم بی عمل است
حافظ
دوشنبه 6 تیر 1401، ابراهیم رئیسی، در مراسم گرامیداشت هفته قوه قضاییه گفت: «در ادوار گذشته مسئولان گرفتار حاشیهها شدند و برخی از کارها عقب ماند. تصمیم جدی ما این است که گرفتار حاشیهها نشویم و به متن بپردازیم.
متن، خدمت خالصانه به مردم و گرهگشایی و اجرای عدالت اجتماعی و اقتصادی و گذشتن از همه سلیقههای فردی و سیاسی و پرداختن به آن چیزی است که مقام معظم رهبری در بیانیه گام برای همه ترسیم کردند. دردهای مردم امروز باید شنیده شود و نه حق عقبگرد داریم و نه حق درجا زدن.»
در لغت نامه دهخدا، درجا زدن یعنی در یک جا متوقف بودن و پای ها را مانند یک تن رونده برداشتن و فرو گذاشتن و مجازا یعنی ترقی نکردن در فرهنگ لغات عامیانه یعنی متوقف ماندن در یک مقام یا یک طرز فکر یا یک مرحله از تکامل باطنی و ظاهری و به طور کلی یعنی پا بر زمین زدن بدون پیش رفتن.
«جان سی مکسول» کتابی دارد به نام«درجا زدن ممنوع»، در این کتاب قوانین و راهکارهای عملی ارائه شده که به کمک آنها می توانید زندگی خود را دگرگون کنید و در مسیر رشد فردی قدم بردارید، اما درجا نزدن در حوزه ی سیاست و اجتماع قواعدش فرق می کند.
به زعم نگارنده وقتی ابراهیم رئیسی در جمع قضات مطرح می کند، «درجا نمی زنیم، به عقب برنمی گردیم» بیشر منظورش این است که در طول دوران مسئولیتش در پست ریاست جمهوری تلاش خواهد کرد با یک برنامه ریزی مدون کوتاه مدت و درازمدت و استفاده از مدیران شایسته و کارآمد کشور را در مسیر رشد در حوزه های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی سوق دهد.
تلاش خواهد کرد با انتخاب مدیران توانمند، از روزمرگی فاصله گرفته و با شایسته سالاری، پست های مدیریتی را به کسانی می سپارد که مهارت لازم را برای برنامه ریزی، نظم دادن به امور، رسیدگی به مشکلات داشته باشند، حوزه مدیریت، یک حوزه تخصصی است مدیری که در یک دستگاه دولتی و غیر دولتی در مصدر کار قرار می گیرد، علاوه بر داشتن تخصص و مهارت کافی برای انجام کار، باید قدرت تصمیم گیری هم داشته باشد، ظرفیت ها را بشناسد و با توجه به ظرفیت ها با همت و کار مضاعف برنامهریزی لازم را انجام دهد.
یکی از ضعف هایی که کم و بیش در جامعه مشهود است، اشتیاق بسیاری از افراد به قرار گرفتن در پست های مدیریتی است، متاسفانه برخی از این مشتاقان پست های مدیریتی، پس از زد و بست های فراوان، به محض اینکه در جایگاه مدیریت قرار میگیرند، مشخص می شود که توجه و اشتیاق لازم را به انجام وظایف شان ندارند، صرف نظر از اینکه در حوزه قوه مجریه انتصابات با چه ملاک هایی صورت می گیرد و چقدر به شایستهسالاری توجه میشود و یا چقدر خویشاوند سالاری، چقدر دوستی ها و رفاقتی ها، چقدر هم باند بودن و هم گروه بودن، چقدر شانس و اقبال نقش دارد، برخی از این مدیران اصلاً در حد و قواره ای نیستند که بتوانند با سخت کوشی، برای تحقق آرمان هایی که جزئی از وظایف شان است، قدمی بردارند، در هر ردهای از پست های مدیریتی، مشاهده می شود، برخی از مدیران قدیمی و یا تازه منصوب شده، خیلی کارها را آسان میگیرند، سهل انگار ند و برای انجام کارها دقت کافی را ندارند و بیشتر کارها را با سرهمبندی، بدون رسیدن به نتیجه مطلوب انجام می دهند و یکی از مهمترین دلایل بی توجهی به وظایفشان این است که قادر نیستند کاری را که بر دوششان نهاده شده به درستی به سرانجام برسانند و نتیجه اش این می شود که کم کم یک دستگاه را با زیرمجموعه اش به روزمرگی دچار می سازند، کم کم حتی علاقه خودشان را به همان خدمات اندکی هم که با زحمت و به نحو نامطلوبی انجام می دهند از دست می دهند، کم کم تحمل شنیدن انتقاد ها را در رابطه با نامطلوب بودن عملکرد شان ندارند، وقتی هم که پای صحبت آنها می نشینی، از برنامههایشان سوال می کنی، متوجه می شوی، بنده خدا، اصلاً توانایی کار کردن در طی مدت زمانی قابل پیش بینی و دست زدن به اقدامی قاطع را در حوزه مدیریتی اش ندارد و مدام دستخوش تردید است، آیا چنین فردی می تواند با تجهیز و سازماندهی نیروهای زیر مجموعه و سود جستن تام و تمام از همه امکاناتی که در اختیارش قرار گرفته، نیمی از اجرای مقاصد دستگاه را در راستای وظایف ذاتی اش تضمین و تامین کند،؟
شایسته است ابراهیم رئیسی، نیم نگاهی به انتصابات کارگزاران زیرمجموعه اش در هر رده ای از بالا به پایین بینداز د،بسیاری از مدیران، عمدتا به این دلیل موفق هستند که یک تیم موفق و پویا را دراختیار دارند، اگر چه این خود مدیر است که تیم را سازماندهی و کنترل می کند، باید مراقبت شود، مبادا دور از چشم رئیس جمهور، بدون استفاده از ظرفیت مدیران شایسته و کاربلد و دلسوز، ، خواسته یا ناخواسته پست های مدیریتی به دست نااهلان نفوذی بیفتد، ، در این صورت چه بخواهیم چه نخواهیم همه محکوم به درجازدن هستیم.
نوشتن نظر:
ارسال پاسخ