کوتاه و کاربردی در روانشناسی
احساس گرسنگی چگونه به وجود می آید؟ شاید با این احساس که کم انرژی شده ایم متوجه می شویم گرسنه ایم. ممکن است سردرد به سراغمان بیاید یا مشکل تمرکز داشته باشم. در این حالت مغز به ما پیام می فرستد گرسنه ام. غذا باید پیدا کنم. مطالعات روی موشها، مجموعهای از س...
احساس گرسنگی
احساس گرسنگی چگونه به وجود می آید؟ شاید با این احساس که کم انرژی شده ایم متوجه می شویم گرسنه ایم. ممکن است سردرد به سراغمان بیاید یا مشکل تمرکز داشته باشم. در این حالت مغز به ما پیام می فرستد گرسنه ام. غذا باید پیدا کنم.
مطالعات روی موشها، مجموعهای از سلولها به نام نورونهای Agrp را در نزدیکی قسمت زیرین مغز مشخص کردهاند که ممکن است این احساس ناخوشایند گرسنگی و حتی «گرسنگی» را ایجاد کنند.این نورون ها نزدیک مغز قرار می گیرند و با دسترسی به هورمون های بافت معده ، میزان انرژی را مشخص می کنند. سپس در صورتی که انرژی کم شود این سلول ها فعال یا به اصطلاح محققان این تحقیق روشن می شوند و به موش را تشویق میکنند تا در صورت کمبود مواد مغذی به دنبال غذا بگردد و هنگامی که غذا وارد معده می شود این سلول ها غیر فعال یا به اصطلاح خاموش می شوند.
محققان دریافتند زمانی که موش ها غذای کافی نداشتند، نورون های Agrp بیشتر شلیک می کردند. اما فقط منظره یا بوی غذا - به خصوص چیزهای خوشمزه ای مانند کره بادام زمینی کافی بود تا این فعالیت را در عرض چند ثانیه کاهش دهد. از این، دانشمندان به این نتیجه رسیدند که نورون های Agrp باعث می شوند حیوانات به دنبال غذا باشند. هنگامی که غذا پیدا شد، شلیک را به همان شدت متوقف می کنند.
بررسی های این تیم تحقیقاتی برای کنترل غذا خوردن در انسان انجام شد . این محققان معتقدند نورونهای Agrp بازیگران کلیدی اشتها هستند و با دستکاری آنها شاید بتوان احساس گرسنگی را تغییر داد و آن را کم و یا زیاد کرد. این مطالعات ممکن است در مورد چاقی مفرط یا بی اشتهایی زیاد موثر باشد.
البته باید گفت درمانهایی که نورونهای AgRP را تنها عامل موثر می دانند ، احتمالاً نمیتوانند به طور کامل مشکل وزن را حل کنند، زیرا جستجوی غذا تنها یکی از اجزای کنترل اشتها است. یکی دیگر از عوامل موثر بر اشتها و میل به خوردن، لذت بخش کردن غذای پرکالری است . بیشتر افراد چاق خوردن یک کیک خیلی خوشمزه را بعد یک وعده غذای کامل تجربه کرده اند.
شش راه برای کسب اعتماد به نفس
اعتماد به نفس یک جزء کلیدی در رشد ذهنی قوی تر است. افزایش اعتماد به نفس ما را موفق تر می کند، سلامت ما را بهبود می بخشد و شادی ما را افزایش می دهد. خوشبختانه، چندین استراتژی می تواند به شما کمک کند تا احساس اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید.
استراتژی هایی برای احساس اعتماد به نفس بیشتر
- از مقایسه خود با دیگران دست بردارید.
مقایسه خود با دیگران اعتماد به نفس را به سرعت از بین می برد. تحقیقات نشان می دهد که هر چه افراد حسادت بیشتری را هنگام مقایسه تجربه کنند، احساس بدتری نسبت به خود پیدا می کنند. پس هنگامی خود را با دیگران مقایسه می کنید به جای اینکه به آنها به عنوان رقبای خود نگاه کنید، آنها را صاحب نظر در نظر بگیرید. کسی که به نظر می رسد خوب کار می کند ممکن است اطلاعات، مهارت ها یا منابعی داشته باشد که شما بتوانید از آنها یاد بگیرید. هدفتان این باشد که از دیروزتان بهتر شوید، نه این که از دیگران بهتر شوید.
- ایجاد حد و مرز
به کارهایی که نمی خواهید انجام دهید، نه بگویید. وقتی کسی از خط عبور کرد صحبت کنید و انتظارات خود را روشن کنید.
- مراقب بدن خود باشید.
وقتی به درستی با بدن خود رفتار نمی کنید، داشتن احساس خوب سخت است. وقتی مراقبت از خود را در اولویت قرار می دهید، کاری عالی برای بدن، ذهن و روح خود انجام می دهید. تغذیه سالم، ورزش، مدیتیشن و خواب کافی کلیدهایی هستند که به شما کمک می کنند بهترین احساس را داشته باشید.
- با افراد مثبت وقت بگذرانید
اطرافیان شما بر احساس شما نسبت به خودتان تاثیر زیادی دارند. اگر افراد قضاوت کننده یا انتقادی شما را احاطه کنند، بر قدرت ذهنی شما تأثیر می گذارد. با این حال، اگر با افرادی تعامل دارید که می توانند دیگران را تشویق کنند و از یکدیگر حمایت کنند، احساس بسیار بهتری خواهید داشت.
متأسفانه، محققان دریافتهاند که افرادی که اعتماد به نفس پایینی دارند، تمایل دارند با افرادی که آنها را پایین میآورند، دوست شوند. اگر نسبت به خود احساس بدی دارید، ممکن است وقت خود را با دیگرانی بگذرانید که شما را تحقیر می کنند، زیرا به شنیدن چیزهای بد در مورد خود عادت دارید.
- خودگویی منفی خود را مجدداً تنظیم کنید.
وقتی با خودتان صحبت می کنید، خود را دست کم می گیرید و اعتماد به نفس خود را کاهش می دهید. ناخودآگاه شما این ایده را قبول می کند که برخی چیزها «خیلی سخت» هستند یا «نمی توانید از عهده آن برآیید» . خودگویی مهربانانه را تجربه کنید تا بر شک و تردید خود غلبه کنید و چالش های جدیدی را در پیش بگیرید. برای مثال: به جای اینکه «من نمیتوانم هیچ کاری را درست انجام دهم»، بگویید «دفعه بعد میتوانم بهتر انجام دهم» و
عبارت «من از سخنرانی در جمع متنفرم» را با عبارتی مانند «من سخنرانی عمومی را دوست ندارم، اما همه نقاط قوت و ضعف دارند» جایگزین کنید.
- طوری رفتار کنید که انگار اعتماد به نفس دارید.
هیچ کس با نشستن در خانه بدون انجام کاری اعتماد به نفس پیدا نمی کند. گاهی اوقات بهترین راه برای تغییر احساسات این است که ابتدا رفتار خود را تغییر دهید.
نوشتن نظر:
ارسال پاسخ