نتایج کنکور، نشان از وجود بی عدالتی و تبعیض در سیستم آموزشی دارد
امسال هم نتایج کنکور اعلام شد و با توجه به آمار اعلام شده، دانش آموزان شهرهای برخوردار مثل تهران و اصفهان و به طور کلی مراکز استان ها و همچنین دانش آموزانی که والدین آنها دارای تمکن مالی بودند ، سهم بیشتری در کسب رتبه های برتر داشتند. روزنامه خراسان اعلام کرد سهم ثروتمندان و پولدارها از قبولی در کنکور و در رشته ها و دانشگاه های خوب در رتبه های زیر 3 هزار حدود 80 درصد و سهم دهک اولی ها ( ضعیف ترین اقشار) فقط 2 درصد است.
دلایل زیادی برای وقوع این اتفاق ناخوشایند ذکر شده است که در این جا به چند عامل اشاره می شود:
- در حال حاضر 23 نوع مدرسه در کشور داریم که اغلب آنها پولی هستند و طبقات پایین جامعه نمی توانند در آن تحصیل کنند. سرانه هر دانش آموز در مدارس دولتی حدود ۱۰۰ هزار تومان است در حالیکه در مدارس غیر دولتی میانگین حدود ۳۰ میلیون تومان از اولیای دانش آموزان پول می گیرند. اگر حتی ۱۰ درصد این مبلغ را صرف ارتقای آموزش و آمادگی کنکور کنند، ۳۰ برابر ظرفیت مالی مدارس دولتی می شود. همچنین در مدارس غیر دولتی به خاطر تعداد کمتر دانش آموز، زمان آموزش بیشتری در اختیار است و ساعات بیشتری در روز در مدرسه آموزش میبینند. در مدارس دولتی چنین امکانی نیست. کارشناسان این حوزه مکررا هشدار دادهاند که کیفیت آموزش باید در مدارس با یکدیگر یکسان باشد اما امروز در مدارس پولی ثروتمندان علم میخرند و مالکان این مدارس علم میفروشند. در این میان اما کسی به فکر فرودستان و آینده آنها نیست و این قشر باید بیش از قبل تلاش کند تا در شرایط نابرابر قدری به موفقیت نزدیک شود.
- موضوع اختلاف طبقاتی ایجادشده و رشدیافته در مدارس تا حدی نگرانکننده شده که چندی قبل، دانشآموزان دهههشتادی در نشستی که با حضور ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور برگزار شد، دغدغهها و مشکلات خود را خطاب به وی بیان کردند. گلایههای دانشآموزان در این نشست، اینها بود: «برخی معلمان، مهارت لازم برای تدریس در رشته تخصصی خود را ندارند و برخی از آنها تدریس باکیفیت را میگذارند برای کلاسهای خصوصی. وجود انواع مدارس در کشور نشاندهنده ضعف وزارت آموزش و پرورش در حوزه عدالت آموزشی است. اختلاف طبقاتی بر کیفیت آموزش مدارس تاثیر زیادی گذاشته است.»
- رقابت بر سر صندلیهای رشتههای پرمتقاضی بسیار بالاست. آموزش عالی اعلام می کند برای پر کردن این صندلیها چارهای جز طراحی آزمونی بسیار غربالگر و دشوار ندارد. چون می خواهد بهترینها را انتخاب کنند. دانش آموزان نیز برای اینکه بتوانند این آزمونها را با موفقیت بگذرانند باید دانش و مهارتهای بسیار بالایی داشته باشند. بنابراین خانوادهها با سرمایه گذاری بیشتر بر روی آموزش فرزندان خود برای ورود به مدارس استعدادهای درخشان، نمونه دولتی و مدارس غیر دولتی معروف، سعی میکنند شانس عبور از این گردنه سرنوشت ساز را برای فرزندان خود هموارتر کنند. بسیاری از خانوادهها حاضر هستند از هزینههای دیگر زندگی خود صرف نظر کنند و برای آموزش فرزندان خود هزینه کنند. یک کارشناس آموزشی می گوید:« الان بخشهایی از جامعه به ویژه خانوادههایی که از لحاظ مالی ضعیف اند، اما از نظر فرهنگی و اجتماعی قویترند، تمام تلاش خود را میکنند تا فرزندان خود را به هر قیمتی وارد دانشگاه کنند. فرهنگیان، گروهی از کارمندان هستند که زمینههای فرهنگی بالایی دارند، اما طی چند سال گذشته با فشارهای اقتصادی زیادی زندگی میکنند، اما در عین حال همچنان دغدغههای آموزشی و فرهنگی را دارند. این افراد که تعدادشان در جامعه کم نیست، اصرار دارند که آینده فرزندان خود را از نظر آموزشی تامین کنند.»
- یک پژوهشگر حوزه آموزشی معتقد است: « به طور کلی سیاستهای آموزشی به سمت هدایت همه دانش آموزان به سمت کنکور است، این سرنوشت محتوم تمام جمعیت دانش آموزی است. بدین سان طبیعی است که خانوادهها با سرمایه گذاری مادی و آموزشی بیشتر بر روی دانش آموزان به دنبال پیروزی در این مسابقه نفس گیر باشند که محصول حکمرانی آموزشی نادرست است. متاسفانه علیرغم اینکه اکثر سیاستگذاران آموزشی و قانونگذاران هم به آن اذعان دارند اما هنوز راهکار جدی برای اصلاح آن ارائه نشده است.»
- مدرک برای ما ایرانیان یک مسئله حیثیتی است . کارشناسان می گویند دلایل اجتماعی معضلات ناشی ازعدم قبولی در دانشگاه و یک سری نابسامانی های موجود در خانواده ها از یکسو و از سوی دیگر ایده آل های خیالی که جوانان از طریق گروه های مرجعی که با آن ارتباط دارند به دست می آورند ، تشدید کننده مقوله مدرک گرائی است .
جوان تنها راه سعادت را ورود به دانشگاه می داند و این در حالی است که جامعه نیز راه دیگری را مقابل او قرار نداده است .اغلب جوانانی هم که وارد دانشگاه می شوند برای علم آموزی درس نمی خوانند بلکه برای گرفتن مدرک و به دنبال آن استخدام در یک نهاد و سازمان ادامه تحصیل می دهند. این مسائل باعث قوت گرفتن کلاس های فوق برنامه ، کتاب های کمک آموزشی ، آزمون های شبیه سازی کنکور، غیرمنطقی شدن سوالات کنکور و موارد دیگری می شود که همه نیاز به پول را افزایش داده و مانع رسیدن طبقه متوسط و کم برخوردار به رشته های خاص می شود.
با توجه به آنچه ذکر شد به نظر می رسد کنکورو مشکلات دانش آموزان اولویت اصلی مسئولان جامعه ما نیست. قرار نیست مسئله فهم شود و تمهیدات لازم برای آن در نظر گرفته شود. چندی پیش رضا مرادصحرایی، وزیر آموزش و پرورش در پاسخ به سوال المیرا شریفی مقدم (مجری صداوسیما) درباره شهریه بالای مدارس غیرانتفاعی گفت: هزینههای بالای مدارس غیرانتفاعی عادی است، شما اگر بخواهید یک ماشین مدل بالا هم سوار شوید باید پول بیشتری بدهید!
نوشتن نظر:
ارسال پاسخ