آخرین اخبار

چرا «برچسب» در کاشمر کمتر و در استان بیشتر دیده شد؟

  نمایش‌های در سبک «برچسب» همواره برایم تداعی‌کننده‌ی شکست در نگاه مخاطب است. این دست نمایش‌ها چه بخواهیم و چه نخواهیم مخاطب کمتری را به خود جذب می‌کند. در تعریف این نمایش‌ها باید بگوییم «نمایشی خاص برای مخاطبان خاص&raq...
کد مطلب : 193
چهارشنبه, 15 آذر 1402
19 بازدید
نویسنده : حمید ضیایی

 

نمایش‌های در سبک «برچسب» همواره برایم تداعی‌کننده‌ی شکست در نگاه مخاطب است. این دست نمایش‌ها چه بخواهیم و چه نخواهیم مخاطب کمتری را به خود جذب می‌کند. در تعریف این نمایش‌ها باید بگوییم «نمایشی خاص برای مخاطبان خاص». در چنین تعریفی نمی‌توانیم مرزی میان خوب یا بد بودن رویکرد تولید ترسیم کنیم؛ اما اگر بخواهیم واقع‌بینانه نگاه کنیم، به‌طور قطع باید بگوییم تولید این نمایش‌ها باید ادامه پیدا کند و اجرای این نمایش‌ها لازم و ضروری است.

در دوره‌ی کنونی و سلطه‌ی بی‌رحمانه‌ی فضای مجازی که منجر به جابه‌جایی معناهای هنری و جایگاه هنر شده و به‌بیان دیگر جای هنر اصیل و اندیشه‌مند را گرفته است، نمی‌توانیم چندان درباره‌ی هنرهای ساختارمند حرف بزنیم. گرچه این دوران منطقاً پایدار نیست و هنر استخوان‌دار و خردورزانه هم‌چون طوفانی روبنده این بساط ابتذال را درخواهد نوردید؛ اما، واقعیت این است که در دوره‌ی کنونی تنها رسالتی که می‌تواند هنرمند برای خود قائل شود، تولید و اجرای چنین کارهایی حتیٰ با مخاطب کم است. در واقع باید بگوییم که نباید قافیه را به ابتذال فضای مجازی باخت.

هرچند درحوزه‌های مختلف هنری، تأثیر دیالوگ‌ها و جملات فضای مجازی را می‌توان دید، اما، هنرمند واقعی آن کسی است که در این آشفته‌بازار تن به چنین خواسته‌هایی ندهد. در تاریخ، پدیده‌ی ابتذال بارها تکرارشده و حتیٰ دوره‌ای هم با اقبال مردم مواجه گردیده؛ اما آن‌چه به‌جا مانده و قریحه‌ی زیباپسند مردمِ ادوار مختلف آن را حفظ کرده، آثار هنری جدی‌ و اندیشه‌ورز بوده که در لابه‌لای همان دوره‌های رواج ابتذال ساخته شده و متأسفانه در همان دوره‌ها توجهی به آن‌ها نشده است.

 

برچسب نمایشی متفاوت!

 

نمایش برچسب را می‌توان از زوایای مختلف مورد بررسی و تحلیل قرار داد. اصل و اساس این نمایش از منظر «اسطوره‌شناختی» بسیار برجسته است. تأثیر تاریخ و اسطوره را می‌توان در این نمایش جست و یافت. چنین نمایشی با رویکرد موزیکال، در مراحل اولیه در نگاه مخاطب خسته‌کننده به‌نظر می‌رسد؛ اما، به‌تعبیر جاودان‌یاد «عباس کیارستمی» ترجیح با آن فیلمی است که در میانه‌ی آن مخاطب از کلافگی بخوابد، اما بعد درگیر آن باشد و به آن فکر کند. نمایش برچسب از این دست نمایش‌ها بود که مخاطب اهل ذوق بعد از نمایش به آن می‌اندیشد. در واقع باید بگوییم نمایش برچسب در سالن آغاز نمی‌شد. این نمایش تازه پس از پایان و بیرون از سالن آمفی‌تئاتر آغاز می‌شد و هر مخاطب با ذوق و قریحه‌ای برایش تحلیل و تفسیری ارائه می‌نمود.

این درگیری ذهنی مخاطب در واقع عیار کار هنری را نشان می‌دهد. هنر، زمانی می‌تواند تأثیرگذار باشد که ذهن مخاطب را درگیر سازد. این درگیری ذهنی حتیٰ می‌تواند انتقادی و مخالف‌خوان باشد. به‌بیان دیگر مخالفِ چنین نمایش‌هایی هم نوعی درگیری ذهنی در این زمینه را تجربه می‌کند و همواره در ذهن خود مشغول تجزیه و تحلیل است.

 

 

تا مخاطب راهی نمانده است!

 

مخاطب تئاتر کاشمر، سال‌ها با نمایش‌های دیالوگ‌محور آموخته شده است. باید بگوییم کفه‌ی نمایش کاشمر هم همواره به سمت طنز بالاتر بوده! اما درباره‌ی طنز هم حرف و حدیث‌های زیادی وجود دارد که سعی می‌کنم در شماره‌های بعدی مفصلاً به آن بپردازم؛ اما، در این‌جا عجالتاً باید به موضوع مهم تئاتر دیالوگ‌محور که با اقبال روبه‌روست و تئاتر موزیکال که در مقایسه با چنین نمایش‌هایی از اقبال کمتری برخوردار است، توجه کنیم.

یک حقیقت وجود دارد و آن عدم حضور نمایش‌ها و سبک‌های مختلف نمایشی در حوزه‌ی تئاتر کاشمر است. یکی دیگر از آسیب‌های جدی در حوزه‌ی نمایش کاشمر، فراگیری به‌شیوه‌ی سنتی است. شیوه‌ای که هنرمندان چندان توجهی به آموزش آکادمیک نداشته‌اند. البته این موضوع را به عنوان ضعف بیان نمی‌کنم؛ اتفاقاً می‌تواند نقطه‌ی قوّت حوزه‌ی نمایشی کاشمر هم به‌حسابش آورد؛ اما، چنین رویکردی، توجه به مخاطب داشته است؟ آیا، در حوزه‌ی نمایش کاشمر، مخاطب در رده‌های سنی مختلف مورد توجه بوده است؟ به‌عنوان مثال در حوزه‌ی نمایش کودک شاهد تولید چند اثر بوده‌ایم و این آثار تا چه میزان با توجه به نیاز کودکان بومی تکنولوژی ساخته شده است؟  

آن‌چه به‌عنوان مثال می‌آید در واقع فقط یک مثال است و قصد این نیست که بگوییم کسی کم‌کار بوده یا پرکار! که همین عدم فعالیت هنرمندان هم خودش هزار دلیل دارد که گاهی ممکن است هنرمندان نتوانند در حوزه‌ی تولید نمایش موفق عمل کنند.

فعالیت و تولید در زمینه‌های نمایش‌های مختلف می‌تواند بستر جذب مخاطب با سبک‌های مختلف را مهیا کند. این امر تنها با تولید و اجرای نمایش در سبک‌های خاص محقق خواهد شد.

 

 

برچسب در جشنواره‌ی کشوری!

 

 

روزهای ابتدایی افتتاح مؤسسه‌ی نمایشی «هنرمعاصر ترشیز» برایم هنوز تازه است. وقتی پای حرف‌های احسان عاقل و مهدی طاهری می‌نشستم، اهداف و برنامه‌ها و انگیزه‌یشان برایم امیدآفرین بود. می‌دانستم که این مؤسسه قرار است در حوزه‌ی نمایش تحولی ایجاد کند. مسیری که در گذشته هموار شده بود، حالا به گام‌های تازه‌نفس نیاز داشت و اولین گام‌ها داشت برداشته می‌شد. اگر بخواهم عملکرد این مؤسسه را بررسی کنم باید بگویم آزمون‌وخطاهایی داشت و این فراز و فرودها در روند طبیعی پیشرفت همواره اتفاق می‌افتد؛ اما، آن‌چه همواره برجسته بود امید به تغییر روال حوزه‌ی نمایشی و هنری کاشمر بود. در دوره‌ای این مؤسسه در حالتی نیمه‌اغما قرار گرفت و فعالیّت درخوری نداشت. همه چیز با شروع دوره‌های تئاتر احسان عاقل از سر گرفته شد. دوره‌ای که این شهر نیاز به آن داشت تا آغاز شود. مسیری تازه که پیش‌رو بود و هنرجویانی که از راه رسیده بودند و در کلاس‌ها و دوره‌ها شرکت می‌کردند. نوجوانانی با انگیزه و انرژی که شور را در مؤسسه ایجاد کردند. کلاس‌ها آغاز شد و دوره‌ی آموزشی هم سپری شد. اولین نمایشی که در بلک‌باکس به‌اجرا درآمد نمایش «تهوع» به کارگردانی جواد برادران‌خاکسار بود. هنرجویان دوره‌ی احسان عاقل اولین تجربه‌ی اجرایی خود را با این نمایش آغاز کردند. برای دیدن نمایش که رفتم، از حرکات و فیزیکال و تسلطشان به صحنه برای اولین اجرا، حیرت کردم. از آن پس منتظر اتفاقی بزرگ مانده بودم که حالا شاهدش هستیم.

نمایش برچسب که اخیراً در کاشمر به اجرا درآمد، در جشنواره‌ی رضوی موفق به کسب مقام‌های اول کارگردانی و هم‌چنین مقام دوم بازیگری زن برای تمام هنرمندان خانم این گروه شد. این نمایش هم‌چنین به مرحله‌ی جشنواره‌ی منطقه‌ای کشوری راه یافت که پس از سال‌ها، نمایشی از کاشمر توانست به این مرحله راه یابد.

گروه «صدای سکوت» با تلاش خود نشان داد که مؤسسه‌ی هنر معاصرترشیز در مسیر درست قرار دارد و جایگاه آموزش صحیح را تثبیت کرد. جایگاهی که سال‌ها درباره‌اش گفته و نوشته‌ایم. آموزش صحیح در هر حوزه‌ی هنری می‌تواند مسیری روشن و افتخارآفرین برای حوزه‌های هنری کاشمر به‌حساب آید.