آخرین اخبار

رفتار مسئولان؛ ذهنیت و نگرش جوانان

خبرنگاری به دیدار ایندیریا گاندی می رود. خانه وی را ساده می بیند. داخل اتاق دختر بچه ای در حال بازی با عروسک پارچه ای کهنه ای است. خبرنگار فکر می کند عروسک در شان دختر ایندیریا نیست. در دیدار مجدد، خبرنگار عروسکی برای کودک تهیه می کند و هنگام مصاحبه به کودک هدیه می دهد. ایندیریا با عذرخواهی از خب...
کد مطلب : 63
جمعه, 30 دی 1401
11 بازدید
نویسنده : محبوبه وزیری

خبرنگاری به دیدار ایندیریا گاندی می رود. خانه وی را ساده می بیند. داخل اتاق دختر بچه ای در حال بازی با عروسک پارچه ای کهنه ای است. خبرنگار فکر می کند عروسک در شان دختر ایندیریا نیست. در دیدار مجدد، خبرنگار عروسکی برای کودک تهیه می کند و هنگام مصاحبه به کودک هدیه می دهد. ایندیریا با عذرخواهی از خبرنگار عروسک را به وی بازمی گرداند و می گوید فرزند من هم باید با امکاناتی مثل فرزندان هموطنان داشته باشد.

این داستان از جهت  تاکید بر ضرورت هماهنگی و همراهی مسئولین با مردم جهت ایجاد ارتباط همدلانه ذکر شد . اگر مردم همراهی و هم سطحی را در مسئولین ببینند و حس کنند . حس اعتماد و همکاری در آنها به وجود می آید و در برابر ناملایمات صبور می شوند.

دقیقا این همان تجربه ای است که ما در ایام 8 سال دفاع مقدس به عینه دیده ایم و لمس کرده ایم. یادمان هست که همه به جبهه می رفتند و مسئول و غیر مسئول ، عام و خاص نداشت. همه از جان مایه می گذاشتند و همه ایثارگر بودند.

با گذشت زمان و با  شروع پدیده هایی مثل آقازاده ها و تفاوت سبک زندگی فرزندان برخی مسئولان با مردم در استفاده از امکانات، سفرهای خارجی و یا گرفتن تابعیت کشورهای اروپایی، آرزوهای دور دست جوانان و فرزندان خانواده های متوسط زیاد شد و پدیده هایی چون مهاجرت که امروز به عنوان یک معضل از آن یاد می شود می تواند تابعی از رفتارهای آقازاده هایی باشد که که سبک زندگی متفاوتی را به جوانان هم وطنشان عرضه کردند.

این سبک زندگی برای طبقه متوسط دور از دسترس است. امروزطبقه متوسط در نیازهای اولیه روزمره سرگردان است. برای طبقه متوسط نگاه کردن به قیمت سکه و دلار این روزها بیشتر شبیه به ترجمان کابوس‌هایی است که در خواب‌های آشفته به آن نگاه می‌کنیم، اینکه طی چند ماه قیمت سکه به 18 میلیون تومان برسد و قیمت دلار هم رکورد بزند برای بسیاری از ما که توان خرید این اقلام را نداریم شاید خیلی معنایی نداشته باشد، اما وقتی قرار است این افزایش قیمت بر روی اساسی‌ترین کالاهای مورد استفاده مردم هم تاثیرگذار باشد آن وقت است که استرس و اضطراب و عدم امنیت روحی و روانی به سراغ‌مان می‌آید. اینکه فردا قرار است نان را با چه قیمتی بخریم یا قرار است تخم مرغ از دانه‌ای 3 هزار و 500 تومان هم گران‌تر شود؟ علاوه بر امنیت روحی و روانی، امنیت غذایی بسیاری از افراد را به خطر می‌اندازد.

این استرس افکار جوانان را بیشتر به خود مشغول می کند . تصور این که نخواهند توانست به آرزوهای خود جامه عمل بپوشانند آنها را راهی دیاری دیگر می کند به امید آینده، خود را به دنبال آینده نامعلوم تری می کشانند که ممکن است فقط هدر عمر را به دنبال داشته باشد. با هیچ سرمایه و کمکی به دنبال کسب دلار راهی کشوری دیگر می شوند، تصور ماشین هایی که آقازاده ها سوار می شوند و امکاناتی که در اختیار دارند ، هوش از سرشان می برد و خیالات و رویاهایشان را  غیرواقعی می کند.

نمی توان بر جوانان خرده گرفت که تجربیاتی مثل بزرگسالان داشته باشند. جنس افکار جوانان رویاگونه است و همین خصوصیت نیز به آنها تلاش و شادابی می دهد. نمی شود تجربیات بزرگسالان را به آنها تزریق کرد، پس ایجاد ذهنیت درست به وسیله الگوهای اجتماعی که خود درست رفتار می کنند، می تواند بهترین بازدهی را در رفتار جوانان ما داشته باشد.همه بزرگسالان و به ویژه مسئولان در ایجاد این ذهنیت که شاید بتوان آن را ذهنیت اخلاقی و فرهنگی نامید سهیم اند. 

مقام معظم رهبری هم در دیدارشان با مسئولان بارها در باره تجمل گرایی به آنها هشدار داده اند:« برادران و خواهران! هر جا هستید و در هر مسؤولیتی قرار دارید، باید مراقب باشید. یک رفتار شما، یک گفتار شما، یک حرکت شما می تواند تأثیر ماندگار بگذارد؛ می تواند تأثیرهای وسیعی در زندگی مردم بگذارد. سالهاست که بنده درباره زندگی تشریفاتی مکرّر تذکّر میدهم. این دو جنبه دارد: یک جنبه از لحاظ اصل پایبندی به تجمّلات و تشریفات است که این بد و دون شأن انسان والاست؛ یعنی یک وقت انسان به یک چیزِ غیر لازم پایبند میشود که دون شأن انسان است؛ بعلاوه، مسرفانه است؛ تضییع سرمایه‌ها، تضییع اموال و تضییع موجودی ها در آن هست. این یک بعد قضیه است که اصل اسراف بد است؛ اصل تجمّل همراه با اسراف و همراه با زیاده روی است و بد است؛ لیکن جنبه دومی دارد که اهمیتش کمتر از جنبه اوّل نیست و آن انعکاس تجمّل شما در زندگی مردم است. بعضی ها از این غفلت می کنند. وقتی شما جلوِ چشم مردم، وضع اتاق و دفتر و محیط کار و محیط زندگی را آن‌چنانی می کنید، این یک درس عملی است و هرکسی این را می بیند، بر او اثر می گذارد. حدّاقل این را باید رعایت کرد. فضا را، فضای تجمّلاتی و تجمّل‌گرایی و عادت کردن به تجمّل قرار ندهیم؛ چون امروز اگر این روحیه تجمّل‌گرایی در جامعه ما رواج پیدا کند - که متأسفانه تا میزان زیادی هم رواج پیدا کرده است - بسیاری از مشکلات اقتصادی و اجتماعی و اخلاقی کشور اصلاً حل نخواهد شد. تجمّل‌گرایی و گرایش به اشرافی‌گری در زندگی، ضررها و خطرهای زیادی دارد: هیچ وقت عدالت اجتماعی تأمین نخواهد شد؛ هیچ‌وقت روحیه برادری و الفت و انْس و همدلی - که برای همه کشورها و همه جوامع، بخصوص جامعه ما، مثل آب و هوا لازم است - پیش نخواهد آمد. این همان تأثیر حرف و اقدام و عملکرد من و شما در روحیه مردم است. این اهمیت تقوای ما را این‌قدر زیاد می کند
نویسنده: محبوبه وزیری