آخرین اخبار

وعده‌های پر زرق و برق مسئولین از حرف تا عمل

نقــدها را بــود آیا که عیـــاری گیرند
 تا همه صومعه داران پی کاری گیرند
 حافظ ابناء زمان را غم مسکینان نیست
 زین میان گر بتوان به که کناری گیرند
 حافظ
اجازه می خواهم دراین سرمقاله ابتدا مروری داشته باشم بر وعده‌هایی که محمد خاتمی و حسن روحانی قبل...
کد مطلب : 66
یکشنبه, 09 بهمن 1401
12 بازدید
نویسنده : مدیریت سایت

نقــدها را بــود آیا که عیـــاری گیرند
 تا همه صومعه داران پی کاری گیرند
 حافظ ابناء زمان را غم مسکینان نیست
 زین میان گر بتوان به که کناری گیرند
 حافظ
اجازه می خواهم دراین سرمقاله ابتدا مروری داشته باشم بر وعده‌هایی که محمد خاتمی و حسن روحانی قبل از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری در دوره هفتم و یازدهم داشتند و سپس با توجه به عملکرد شان تامل گردد که چرا به اندازه کافی در تحقق شعارهایشان موفق نشدند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون  ۱۳ دوره انتخابات ریاست جمهوری برگزار شده است  و هشت تن رئیس جمهور شده اند.جدی ترین رقابت بین دو کاندیدا خاتمی و ناطق نوری در دوم خرداد ۱۳۷۶ با پایان یافتن هشت سال دوره ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی رخ داد
شعار محمد خاتمی و حامیانش در آن دوره، علاوه بر شایسته‌سالاری، فردای بهتر برای ایران اسلامی در پرتو عدالت گستری و تبعیض زدایی، حرمت انسان و حقوق و آزادی های قانونی، استقلال کشور و اقتدار ملت، حاکمیت قانون و امنیت اجتماعی، وحدت اسلامی و وفاق ملی، سازندگی و توسعه پایدار و همه جانبه، دولت مقتدر خدمتگزار و پاسخگو بود، اما پس از پیروزی محمد خاتمی در آن زمان، دو جناح حاکم به جای اینکه فرصت را مغتنم شمرده و با تقویت همدلی ها، زخم های کهنه را التیام بخشند و در برابر انبوهی از مشکلات اقتصادی با تمام توان خویش به فریاد مردم برسند، انرژی و توان هر دو جناح صرف مجادلاتی شد که گره از کار مردم باز نمی کرد و آن چنان رنج و مشکلات اقتصادی مردم را فراموش کردند تا عاقبت عباس عبدی از اعضای شورای مرکزی جبهه مشارکت در برابر انتقادات وارده، با درج یادداشتی تحت عنوان«قابلمه‌های خالی» در روزنامه بهار ششم تیرماه 1379 مدعی شد «وظیفه ی دولت تامین معیشت مردم نیست».
در بحث عزل و انتصابات، استبداد یک اقلیت خاص در درون جبهه ی اصلاحات به نحوی بر جریان اصلاح طلب حاکم شد که محمدکاظم انبارلویی در مقاله ای با عنوان «به مردم فکر کنیم»  در روزنامه رسالت ۸ آبان 76  و عصرما شماره 81در مقاله ای با عنوان«منطق تحول و عزل و نصب مدیران» مستقیم و غیرمستقیم ایراد گرفتند که : «اگر بپذیریم که مشارکت یک مفهوم کلیدی در تعریف هر نوع تلقی از دموکراسی است نباید در رویکرد جدید تنها از یک بنگاه اقتصادی( شرکت تعاونی چند منظوره ی مرکز مدیریت و توسعه ایران، تاریخ تاسیس آذر ۷۱، آدرس خیابان خالد اسلامبولی خیابان ۱۳ پلاک ۲۰) که کمتر از ۲۰۰ نفر سهامدار دارد ۴ و زیر، پنج معاون وزیر، ۳ استاندار و یک معاون رئیس جمهور در آرایش قوه ی مجریه به کار گیریم، اگر پیام دوم خرداد را پیام تغییر و تحول ترجمه کنید، نباید این ترجمه را بگونه ای صورت دهیم که سهم یک بنگاه اقتصادی از این تحولات شگرف باشد، اگر بپذیریم مردم ایران اسلامی همه باید در تصمیم سازی نقش خود را ایفا کنند، نباید از یک گروه 6 نفره تازه تاسیس ۵ نفر از آنان در کلیدی‌ترین مسئولیت ها پذیرفته شوند، آیا در چنین فضایی که از عزل و نصب‌ها نه فراجناحی بود و نه بر اساس شایسته سالاری، اگر گفته شود «با همدلی و دور از جناح بندی سیاسی ایران را آباد کنیم» یک شوخی فراجناحی نیست؟ رگه هایی از این نوع اشتباهات در دولت های دیگر نیز مشهود است وحکایت همچنان باقیست! نمونه اش در دیار ترشیزهم پیدا می شود،وقتی از یک گروه شش هفت نفره ی تازه تاسیس، اکثرشان بدون داشتن تجربه ی مدیریتی  در پست‌های کلیدی قرار می گیرند. 
اجازه می خواهم به وعده های حسن روحانی از زاویه‌ای دیگر نگاه کنیم، دو هفته قبل از انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری سال ۹۲ می گفت : «گرانی و مشکلات اقتصادی به خاطر نبود مدیریت درست و دولت کارآمد است» روحانی در ایام تبلیغات انتخاباتی می گفت دولت تدبیر و امید نخواهد گذاشت این همه جوان بیکار در مقابل خانواده و فرزندان شرمنده باشند، روحانی خرداد ۹۲ می گفت: ایران دومین منبع گاز و نفت در جهان است، ولی چرا مردم باید در مشکلات معیشتی باشند؟ مشکل کجاست؟ مشکل از مدیریت تصمیم گیری های فردی و عدم مشورت آغاز می شود، اما وقتی اواخر اسفند ۹۵ با انتقاد از عملکردش مواجه شد، سخنگوی دولت روحانی بدون توجه به نامه 40 تن از اقتصاددانان به رئیس جمهور که با اشاره به سقوط اقتصاد به باتلاق رکود و فلج شدن کسب و کار، به واسطه سیاست‌های غلط اقتصادی دولت، بر لزوم تهیه یک بسته ی نجات اقتصادی تاکید داشتند، در پاسخ به تهیه یک گزارش مردمی که در مقایسه عملکرد دولت با وعده های اقتصادی رییس جمهور انجام شده بود، این نوع نقد ها و گزارش ها از وضع معیشتی جامعه را «کیلویی» خواند، هرچند کیهان شماره 21586 تاریخ 25 اسفند 95 در پاسخ به محمدباقر نوبخت سخنگوی دولت، نوشت: « نقدها کیلویی نیست، وعده ها و آمارها کیلویی است».

امید می رود با توجه به اینکه همه کاندیدهای ریاست جمهوری در کشور قبل از پیروزی در انتخابات شعار های پر زرق و برقی می دهند و پس از پیروزی بین عملکردشان با وعده هایشان تفاوت آشکاری وجود دارد، تلاش گردد ابراهیم رییسی در شرایط حاضر از این نوع عملکردها به شدت پرهیز کند.