مجلسی ها در انتخاب مدیـران کارنابلـد بینقش نیستند
به شمشیرم زد و با کس نگفتـم
که راز دوست از دشمن نهان به
حافظ کمتر از ۶ ماه مانده به انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی، شاهد جنب و جوش مضاعف نمایندگان در مجلس شورای اسلامی هستیم، در درون مجلس نمایندگان با نطقهای آتشین نگرانی خود را از ز...
به شمشیرم زد و با کس نگفتـم
که راز دوست از دشمن نهان به
حافظ
کمتر از ۶ ماه مانده به انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی، شاهد جنب و جوش مضاعف نمایندگان در مجلس شورای اسلامی هستیم، در درون مجلس نمایندگان با نطقهای آتشین نگرانی خود را از زیر فشار بودن بیسابقه ی اقتصادی مردم ایران ابراز می کنند، در حالی که هیچ اشاره ای نمی کنند که این فشارها ماحصل کدام سیاستها و عملکرد کدام سیاستمداران است و به احتمال زیاد قبول نخواهند کرد که نقش حمایتی آنان از برخی سیاست ها در فراهم شدن چنین بستری ، تأثیر بسزایی داشته است.
در دیار ترشیزهم حجت الاسلام جواد نیک بین، اخیراً با گرفتن ژستی انتخاباتی در یک مصاحبه ی طولانی با شناختهشدهترین رسانه ی منتقد دولت ابراهیم رییسی و جناح اصولگرا در منطقه، بدجور از دولت و جریان اصولگرا انتقاد کرده است، غافل از اینکه در حوزه ی سیاست این نوع رفتارها و غفلت ها یک نوع خودزنی محسوب می شود.
پرداختن به دو نکته از سخنان نماینده ی دیارمان ضرورت دارد، انتقاد کردند در دولت سیزدهم «بزرگترین معضل فرهنگی کشور، قرار دادن آدمهای کارنابلد در سمتهای مختلف است و آدمهای کوتوله و ناکارآمد بعضا در راس امور قرار گرفتهاند و آدمهای کار بلد بیکارند» مخالفان و منتقدان دولت سیزدهم و حتی بخش قابل توجهی از اصولگرایان مدت هاست این انتقاد را بر دولت رییسی وارد می کنند، بخشی از اصولگرایان نیز معتقدند که ابراهیم رئیسی با استفاده از حمایت کل اصولگرایان، پیروزمیدان انتخابات شده است، اما نتوانسته از کل این ظرفیت برای پیشبرد اهدافش استفاده کند.
به زعم نگارنده، نماینده ی دیار ترشیز هم 4 سال پیش در یک فرآیند پیچیده و زمانبر با برخاستن ازاجاق «شورای همدلی و هماهنگی نیروهای انقلاب ترشیز بزرگ» در یک رقابت تنگاتنگ توانست ردای نمایندگی مجلس را بر تن کند،اما پس از پیروزی نتوانست از ظرفیت کل این تشکیلات استفادهی بهینه را بنماید .
نیک بین پیروز شد اما متاسفانه به علت اختلاف نظراتی که بین گروه یاران انقلاب و بخشی از نیروهای اصولگرا در شورای هماهنگی و همدلی پس از پیروزی در انتخابات به لحاظ بحت عزل و نصب ها و احترام به شایسته سالاری بوجود آمد، این اتحاد و وحدت نیروهای انقلاب، خیلی زود از بین رفت و تشکل نوپای یاران انقلاب از سایر اصولگرایان راهش را جدا کرد، نیم نگاهی به جنس آدم های کارنابلد، نشان خواهد داد که بیشتر این انتصابات با خرد جمعی کدام گروه صورت گرفته و آقای نماینده و مسئول دفترشان بهتر از همه می دانند که پاتوق کدام گروه و محل تشکیل جلسات کدام گروه و گرفتن تصمیم نهایی در بحث عزل و نصب ها بیشتر اوقات در چه مکانی تشکیل می شده است.این نوع انتقادها از جانب نمایندگان وقتی اکثر آن ها در عزل و نصب ها مورد مشورت قرار می گرفتند، جفا به قوه ی مجریه است.
شنیده ها حاکی از این است که در این دوره، یاران انقلاب فتیله ی فعالیت هایشان را پایین کشیده اند و یک گروه جدید به نام حامیان انقلاب به صحنه آمده اند و قرار است ذیل نیروهای شورای هماهنگی درمنطقه فعالیت کنند، فعلا قضاوت در باره ی عملکرد گروه جدید زود است.
انتقاد دیگر نماینده ی دیارمان به جریان اصولگرایی است، به اعتقاد ایشان: «جریان اصولگرایی در منطقهی ترشیز انسجام ندارد و همه برای خودشان من هستند، لذا آدم هایی که ابتدا می آیند تعهدی می دهند ولی در ادامه به تعهدشان عمل نمیکنند.»
ذکر برخی نکات برای استحضار آقای نماینده خالی از لطف نیست، بدون شک در حال حاضر مهمترین نیاز نظام در کشور وجود چند حزب قدرتمند و پاسخگو است که شخص محور نباشند، ساختاری دموکراتیک داشته باشند نه ساختاری مبتنی بر افراد با کاریزمای بالا و بتوانند در سراسر کشور از وجود نخبگان و هوادارانی معتقد بهره مند باشند، چهره های سیاسی فعال و توانمندی از جنس اصولگرا و اصلاح طلب در سطح شهرستان ها وجود دارد که زیر سایه ی تهرانی ها دیده نمی شوند، و اما سال هاست که اصولگرایان و اصلاح طلبان در حسرت تشکیلات واحد و منسجم به سر می برند، هر دو جریان دچار فقر کادرسازی هستند، هیچکدام نقشه ی راه و برنامه خاصی برای زیستی سیاسی در درازمدت ندارند، هر دو جریان هرگاه به قدرت رسیده اند به سادگی دچار روزمرگی شده اند، در خیلی موارد شخص محور هستند، سال هاست بزرگان هر دوجریان ازایجاد پارلمان اصلاح طلبی و پارلمان اصولگرایی صحبت می کنند دنبال تشکیل مجلس اعلای اصلاح طلبی و اصولگرایی هستند اما هیچکدام قادر نیستند به صورت فراگیر قاطبه ی تشکل ها ونیروهای زیرمجموعه خود را به درستی پوشش دهند.
فرق اصولگرایان با اصلاح طلبان در دیار ترشیز این است که قدرت ریش سفیدان و شیخوخیت اصلاح طلبان در منطقه بیشتر است، لذا هر کس آمد گفت من اصلاح طلبم به راحتی نمی پذیرند و به همین خاطر از کسانی که به آن ها تعهد می دهند کمتر ضربه خوردند، ضمن این که هر دو جریان هرگاه در موضع ضعف قرار می گیرند بیشتر وحدتشان را حفظ می کنند
فراموش نکنیم عرصه سیاست و میدان انتخابات یکی از میدانهای بزرگی است که قابلیت فراوانی برای برداشتن نقابها و آشکار شدن چهرههای واقعی افراد دارد، صحنه آزمون و آزمایشی است که میتواند چهره ی افراد ابن الوقت را از کسانی که بر مبنای تکلیف انجام وظیفه و خدمت به صحنه آمدهاند آشکار سازد، امید است همه کسانی که ادعای اصولگرایی دارند به عهد و پیمان خویش وفادار بمانند و از هر نوع لغزش و انحراف پیچکی در آستانه انتخابات پرهیز کنند.
نوشتن نظر:
ارسال پاسخ