آخرین اخبار

چرا فرهنگ مورد توجه نیست؟

در آستانه‌ی انتخابات قرار داریم و رفته‌رفته کاندیداهای محترم اقدام به ارائه‌ی طرح و برنامه‌های خود کرده‌اند. در میان طرح و برنامه‌ها، وعده‌های زیادی داده می‌شود و نمی‌دانم در فرصت چهارساله تا چه میزان کاندیدای پیروز می‌تواند موفق باشد و به وعده&zw...
کد مطلب : 226
یکشنبه, 15 بهمن 1402
27 بازدید
نویسنده : حمید ضیایی

در آستانه‌ی انتخابات قرار داریم و رفته‌رفته کاندیداهای محترم اقدام به ارائه‌ی طرح و برنامه‌های خود کرده‌اند. در میان طرح و برنامه‌ها، وعده‌های زیادی داده می‌شود و نمی‌دانم در فرصت چهارساله تا چه میزان کاندیدای پیروز می‌تواند موفق باشد و به وعده‌های انتخاباتی خود عمل کند. آن‌چه در نگاه من اهمیّت دارد، توجه به فرهنگ و هوّیت منطقه‌ی ترشیز است که نمی‌دانم تا چه میزان مورد اقبال است!

طرح و برنامه‌های کاندیداها بیشتر حول‌محورهایی می‌چرخد که می‌توان آن را روساخت‌های یک منطقه در نظر گرفت. این در صورتی است که توجه ویژه به زیرساخت‌های منطقه‌ای هم‌چون ترشیز، اگرچه زمان‌بر خواهد بود، اما، استمرار خواهد داشت و بیشتر می‌توان به آینده‌ی اقتصادی منطقه امیدوار بود.

در میان طرح و برنامه‌های کاندیداهای مجلس تا چه حد می‌توانیم توجه به زیرساخت‌های فرهنگی، تاریخی، هوّیتی را شاهد باشیم؟ آیا چنین برنامه‌هایی مد نظر ایشان هست؟ البته نظر دادن در این زمینه هنوز بسیار زود است و باید منتظر شویم ببینیم در آینده کاندیداها چه اهداف و برنامه‌هایی را ارائه خواهند کرد؛ اما در این میان مردم به چیزی باید رأی بدهند؟ ممکن است برخی بگویند که توجه به زیرساخت‌های فرهنگی نمی‌تواند اولویت یک منطقه باشد و کارهای مهم‌تری در پیش رو وجود دارد؛ اما باید به این نکته تأکید کرد که تا زیربناهای فرهنگی منطقه استوار نشود، نمی‌توان به روساخت‌های اقتصادی، سیاسی، تاریخی و... امیدوار بود. به‌بیان دیگر زمانی که ما به زیرساخت‌های فرهنگی یک مطقه بی‌توجه هستیم، در دیگر زمینه‌ها در یک دور باطل قرار می‌گیریم و از نقطه‌ای که آغاز می‌کنیم، به همان نقطه بازمی‌گردیم.

 

فرهنگ چرا جزو اهداف نیست؟

 

سال‌های زیادی است که ما ترشیز را با پسوندهایی هم‌چون «کهن» یا «بزرگ» تکرار می‌کنیم. این البته از لحاظ تاریخی مستند و مستدل است و می‌توان از تاریخ درباره‌ی این موضوع مهم شواهد بی‌شماری را ارائه کرد؛ اما، اگر بخواهیم سؤال کنیم که چه برنامه‌ای برای این دیار کهن داریم چه پاسخی دریافت خواهیم کرد؟ تا چه میزان از تاریخ، هوّیت و فرهنگ این منطقه مطلع هستیم و می‌توانیم درباره‌اش به مدت چند دقیقه سخن بگوییم؟ این موضوع از آن دست موضوعاتی است که چندان مورد توجه نبوده و اهمیّتش به‌طور کامل درک نشده است. زیرساخت‌های فرهنگی سال‌هاست که در ترشیز دست‌خوش شعارها شده و عمل به این شعارها چندان اتفاق نیفتاده است. اگر بخواهیم واقع‌بینانه به قضیه نگاه کنیم، در زیرساخت‌های فرهنگی‌تاریخی، چندان نتوانسته‌ایم موفق عمل کنیم. این درصورتی است که ما پیشینه‌ی تاریخی گران‌بهایی داریم که خود می‌تواند بزرگترین هدف برای توسعه‌ی اقتصادی منطقه از گذرگاه گردشگری باشد. نمی‌دانم این موضوع در آینده جزو برنامه‌ها و اهداف کاندیداها خواهد بود یا نه! که عمیقاً امیدوارم چنین چشم‌اندازی در پیش رو داشته باشند.

 

گردشگری یک هدف است

 

حوزه‌ی گردشگری منطقه‌ی ترشیز در تأسیس اقامتگاه‌ها خلاصه شد و دیگر طرح و برنامه‌ای مدّون در این زمینه به چشم نخورد و اگر طرح و برنامه‌ای هم بود، شاهد عملیاتی شدن آن نبودیم.

این مهم در صورتی است که باتوجه به بسترهای مناسب تاریخی، فرهنگی، طبیعی، کشاورزی، صنایع‌دستی، آداب‌ورسوم و... می‌توانیم منطقه‌ای هدف گردشگری باشیم.

 از سوی دیگر بی‌توجهی به فرش کاشمر، رفته‌رفته نام کاشمر را تنزل داد و رونق گذشته از کف رفت؛ با این‌که ما می‌توانستیم با حفظ و حمایت و برنامه‌های تدوین‌شده این میراث را محفوظ‌تر بداریم و در نگاهی وسیع به قطب قالی‌بافی و گردشگری قالی تبدیل شویم.

 

از نماد تا هوّیت

 

هر منطقه نماد تاریخی خود را دارد. نماد تاریخی ترشیز را می‌توان در معماری برجسته‌ی، نمادهای تاریخ هم‌چون سرو و... بررسی کرد. معماری‌ای که در سال‌های اخیر دست‌خوش تحوّل‌های عجیب‌وغریب شده و آن‌چه به‌عنوان نمادِ هوّیتی بوده از میان رفته و جایش را ساختما‌ن‌های چندطبقه گرفته است؛ اما، می‌توانیم زیرساخت‌های دیگری را جایگزین کنیم و بعضی نمادها را نیز بازسازی کنیم. به‌عنوان مثال یکی از نمادهای فرهنگی‌ که به آن بی‌توجه بوده‌ایم، مدرسه‌ی علمیه‌ی حاج سلطان‌العما بوده است. ما می‌توانیم این مدرسه را که محل تحصیل و ملجأ بزرگان بی‌شماری بوده، به نمادی از توجه به علم تبدیل کنیم. در زمینه‌های دیگر و باتوجه به زیارتی بودن این منطقه نیز می‌توانیم توجه ویژه‌ای به این موضوع داشته باشیم.

توجه و برنامه‌ریزی در این زمینه‌ها را می‌توان به‌عنوان اقتصاد موّلد در نظر گرفت. اقتصادی که می‌تواند با جذب گردشگر، سودآوری مستمر در پی داشته باشد.

 

صنایع‌دستی، ظرفیتی نامیرا

 

امروزه در ترشیز تولیدکنندگان صنایع‌دستی، توانسته‌اند گام‌های مؤثری در این راستا بردارند؛ اما، بی‌توجهی به زیرساخت‌های گردشگری و عدم توانایی جذب گردشگر به‌طور مستمر، موجب کم‌رونقی کسب‌وکار این هنرمندان شده است. به‌تحقیق و به‌جرأت می‌توان گفت که اگر برنامه‌ای برای گردشگری فرهنگی‌تاریخی وجود داشته باشد، باتوجه به اقلیم منطقه‌ی ترشیز، در تمام فصل‌ها، منطقه می‌تواند میزبان گردشگران مختلفی باشد.

توجه به زیرساخت‌های ذکرشده نیز می‌تواند موضوع طرح و برنامه‌ی کسانی باشد که قرار است به کرسی مجلس تکیه بزنند. بدون‌شک با هم‌بستگی و تعامل می‌توانیم ترشیز را تبدیل به منطقه‌ی هدف گردشگری تبدیل کنیم که به‌تبع آن عواید بی‌شماری نیز به‌دنبال خواهد داشت.

اکنون باید منتظر بود تا ببینیم چه اهدافی دنبال خواهد شد و چه برنامه‌هایی ارائه خواهد گردید.

عمیقاً به آینده‌ی این دیار امیدوارم و باور دارم که می‌توان با چشم‌اندازی واقع‌بینانه به آن رسید.