نیم نگاهی به رفتارهای مشابه اصلاح طلبان و اصولگرایان
حرف میـان مـن و مـا چنـگ بـه دل نمیزنـد
عزیزالله زیادی
در ایران اسلامی پس از استقرار نظام جمهـوری اسـلامی به فرمایش مقـام معظم رهبـری در مراسـم تنفیـذ حکم چهاردهمیـن دوره ریاسـت جمهـوری، همـواره « یک مردم سالاری آ...
شعله گرفته دامن جنگل و باغ و کوه و دشت
حرف میـان مـن و مـا چنـگ بـه دل نمیزنـد
عزیزالله زیادی
در ایران اسلامی پس از استقرار نظام جمهـوری اسـلامی به فرمایش مقـام معظم رهبـری در مراسـم تنفیـذ حکم چهاردهمیـن دوره ریاسـت جمهـوری، همـواره « یک مردم سالاری آمیخته با رقابت و سلامت در کشور حاکم بوده است، این مردم سالاری که امروز در کشور ما وجود دارد ارزان و آسان به دست نیامده است، این نتیجه ی قیام مردم در قبال یک وضع نابسامان و مصیبت باری است که در گذشته در این کشور وجود داشته است، امام بزرگوار ما از روز اول پیروزی انقلاب با قاطعیت تمام یک امر بیسابقهای را در کشور تثبیت کردند و آن دخالت مردم، حضور مردم و تاثیر مردم در اداره کشور است. »
قبول حاکمیت مردم بر سرنوشت خودشان و برگزاری انتخابات متعدد در سطح کشور، در حقیقت منجر به تشکیل دو جنـاح عمـدهی اصولگرا و اصلاح طلب در بین مردم و مسئولین حزب گریز ایران شده است، چهرهای که امروز ما از وضعیت اصلاح طلبی و اصولگرایی، در جامعه مشاهده میکنیم ماحصل کارکردها و کنشها و واکنشهای اصلاح طلبان و اصولگرایان در سطح جامعه است
عملکرد گذشته هر دو جناح نشان می دهد که «مدیریت جناحی» پس از رسیدن به قدرت به هیچکدام فرصت استفاده ازهمه ی پتانسیل ها و توانمندی های موجود و امکان تحقق شعارهایشان را نداده است، برخی ازحامیان هر دو جناح فکر می کنند هرکس با تفکر و عمل آن ها موافق نباشد دشمن آنان است و چون توان تفکیک مسائل اصلی را از فرعی ندارند به سادگی یک مسئله بسیار فرعی را به عنوان دستور کار خود قرار می دهند، به عنوان مثال رئیس جمهور از ایجاد دولت وفاق ملی صحبت می کند،امکان پذیر است منوط به اینکه همه اولین و مهمترین مقدمه لازم برای تشکیل چنین دولتی را در اذهان عمومی فراهم کنند، همه بپذیرند که یک دولت فراجناح باید یکپارچه تحت مدیریتی واحد درچارچوب برنامه ای روشن و هدفمند فعالیت کند و همه قبول کنند که در یک نظام مردم سالار قانون ابزار نیست، وقتی قرار است دولت چهاردهم فراجناحی عمل کند، همه باید تلاش کنند تابرخورد های خصومت آمیز بین دو جناح حل شود، باید فضای مطلوبی در عرصه ی سیاست ایجاد گردد تا امکان طرح صحیح و منطقی مشکلات و معضلات فراهم گردد، هر دوجناح باید انتقاد طرف مقابل رابپذیرند و برای حل مشکلات راهکار ارائه کنند، بایدبا همدلی و هم افزایی لازم برای مقابله با مشکلات اقتصادی به اراده ی سیاسی واحدی دست یابند اما دریغ از تلاش برای فراهم کردن چنین فضایی، یکی از رفتارهای مشابهی که هر دو جناح به زعم نگارنده تا کنون داشته اند و بعد از این باید از آن بپرهیزنداین است که حرف و عملشان قبل و بعد از رسیدن به قدرت یکی نبوده است ، نیم نگاهی به گفتمان بزرگان و سران و فهرست بایدها و نبایدهای هردو جریان قبل و بعد از انتخابات بیندازید، همه مدعی اند که باید تورم از بین برود، باید وضع کارمندان بهبود یابد، زنان باید وزیر شوند، بیکاری را ریشه کن می کنیم، به جوانان باید اهمیت بدهیم، کشور را بصورت فراجناحی باید اداره کرد، اما بعد از پیروزی این بایدهای مجهول هیچ نقش و تاثیری در باورهای معلوم ندارند.یادمان نرود مشکلاتی که امروز در جامعه حاکم است در گذشته هم وجود داشته، یادتان هست دوره هشتم انتخابات ریاست جمهوری، احمد توکلی کاندیدا بود و با طرح جمهوری دوم و شعار دولت پاک برای ملت پاک به میدان آمده بود، توکلی آن زمان با انتقاد از درگیری های جناحی می گفت دستگاه های حکومتی به جای اینکه به فکر دردهای مردم باشند مدام در حال کشمکش باهمند، او می گفت : «سالهاست در حال دور شدن از مسیر عدالت هستیم و به جای اتکا به عقل و دانش به امتیاز طلبی، رفاه گرایی، تبارگرایی و اشرافیت میدان دادهایم، او در شرح دکترین جمهوری دومش میگفت: این طرح مبتنی بر بازسازی اعتماد عمومی، نظارت جدی بر عملکرد کارگزاران حکومت و راهبرد توسعه متوازن سیاسی و اقتصادی است. »
23 سال از آن زمان گذشته است، کدام جناح برای رفع این آسیب ها قدمی برداشته است؟ همه ی این موارد به تناوب در حالی اتفاق افتاده که یا اصولگرایان یا اصلاح طلبان کشور را اداره می کردند. و در همه ی این ادوار مردم شاهد افزایش رانت خواری و اختلاس بوده اند.
رفتار مشابه اصلاح طلبان و اصولگرایان این است که با اینکه هر دو جناح اعتقاد دارند که تن دادن به دموکراسی یعنی داشتن تحمل و رعایت قواعد سیاسی در بازی انتخابات و دموکراسی یعنی یک گفتگوی دو طرفه و در نهایت پذیرفتن رای مردم و همچنین به خوبی آگاهند که چهار اصل تنظیم کننده ی دموکراسی، عبارت است از تناوب قدرت، توازن قدرت، حاکمیت قانون، مسئولیت پاسخگویی اما به محض به قدرت رسیدن، مشخص نیست چرا سرمایههای اصلاح طلبی و اصولگرایی را در سبد یک یا دو گروه شناخته شده ی تندرو و خالص ساز میگذارند در حالی که میدانند بدون حمایت بسیاری از اعتدالگرایانی که همواره در برابر افراطگرایان جانانه سینه سپر کردهاند و مانع رشد افراط گرایی درجامعه شده اند، امکان موفقیت برایشان وجود نداشته است، امید است در این مورد دولت چهاردهم اشتباهات دولت سیزدهم را تکرار نکند، انشالله
نوشتن نظر:
ارسال پاسخ