ترافیک، معضل فزاینده شهر کاشمر
زندگی جریان دارد و با سرعت فزایندهای در حال تغییر است، تغییر در سبک زندگی، رفاه اجتماعی، در اخلاقیات، در فاصله اجتماعی، ضعف عاطفی، آستانه تحمل افراد، در رقص رنج و تلاش مضاعف،درتحولات اجتماعی، ونه چندان تغییر، در شکلگیری ساختارها و پایهها و بنیانهای آموزشی و......
به قطع و یقین هیچ دو ملت و هیچ دو جامعهای حتی با یک ساختار حکومتی کاملاً شبیه به یکدیگر نیستند. مرزها تعیین کننده این تفاوتهای ساختاری است واحترام به این تفاوت ها امری حیاتی است. سالها سپری شده است، که فرهنگها و خرده فرهنگ ها، مکاتب فلسفی، دینی، اعتقادی،و آئینها به گونهای قوی شکل گرفتهاند و این تفاوتها وساختارهای عمیق، قرار نیست و نخواهد بود که تبانی کنند و جهانی جدید و نوپدید را بوجود آورند. این امر ناممکن است بشر از ابتدای آفرینش تاکنون در تکاپوی رفع نیازها و بقای خود کوشیده است و همچنان این تلاشها ادامه دارد و گاهی به نسل کشی و جنگهای فجیع هم کشیده شده است.
هرچه بر عمر بشر افزوده میشود تکاپو و گسترش علم، باعث توسعه اجتماعی نیز گردیده و توسعه اجتماعی باعث رفاه اجتماعی و انتظارات بی حد و مرز شده است و در کنار همه این تغییرات بنیادین و اساسی، متغیرهای مزاحم هم در اجتماع گستردهتر شدهاند و موجبات آزار و رنجش خاطر همگان گردیده و از کیفیت زندگی کاسته است. ترافیک که زمانی در کلان شهرها، ناهمسو با روان انسانها بوده، کم کم به شهرهای متوسط و کوچک هم رسیده است در شهر کوچک ما کاشمر مدتی است ترافیک سرسامآور، آن هم در ساعاتی خاص چهره شهر را تغییر داده است و بر روح و روان انسانها سنگینی میکند!!
آیا راهی برای برون رفت از این معضل نوپدید وجود دارد؟
قطعاً وجود دارد ولی نه چندان آسان!!!
این بار این معضل اجتماعی را از نگاه روانشناختی مورد ارزیابی و بررسی قرار میدهیم امروزه نه تنها ترافیک بلکه هر معضل اجتماعی را میتوان در قالب فرایندهای روانشناختی گنجاند فرایندهای روانشناختی شامل: تفکر، حافظه، ذهن، هوش، هوش هیجانی و غیره بوده و حتی اراده و اراده آزاد نیز میتواند به همراه موارد بالا، درقابلیت های فردی و اجتماعی و مدیریت شهری، نقش ایفا کند. بطور کلی یک مسئلهای که در کشورهای جهان سوم، اغلب مشکلات از آن ناشی میشود سرانه مطالعه است سرانه مطالعه در جهان سوم در پایینترین حد خود قرار دارد در کشور ما نیز با وجود قابلیتهای فراوان و تواناییها و منابع غنی و غیره ضعف ساختارهای آموزشی، اخلاقی و تربیتی در جامعه حاکم است و دلیل اصلی آن تناقضات بینالمللی آن هم در بالاترین حد خود میباشد که اولویت اصلی کشور وحاکمیت را به خود اختصاص داده است و توان فکری و اقتصادی و رفاهی فردی واجتماعی را به حداقل رسانده است. هرجامعه ای با توجه به ثروتهای طبیعی و استعدادهای نهفته، انتظار حداقلهای رفاه اجتماعی را از خود دارد و زمانی که حداقلها برآورده نشود ضعف در چگونگی مدیریت و اخلاقیات فردی که با فرهنگ اجتماعی وابسته و در هم تنیده است،به پایینترین حد خود تنزل میکند!! مطالعه به صورت مستقیم بر تفکر تاثیر مستقیم دارد و باعث ایجاد تفکرات نوین؛ همسو با نیازمندیهای جامعه میگردد حافظه یکی دیگر از فرایندهای شناختی است که میتواند به پیشبینی صحیح کمک نموده و آن نیز قابل افزایش است ذهن نیز یک قابلیت مهم دیگر است که به صورت آنی در تصمیمات بشر نقش ایفا میکند. هوش(IQ) و هوش هیجانی(EQ) از دیگر فرایندهای اساسی روانشناختی است و میتواند در آن واحد چندین کار را برنامهریزی وانجام دهد و کمک بزرگ برای جلوگیری از اتلاف وقت باشد. اراده آزاد نیز فرایندی است که همیشه بهترین انتخاب را در سر دوراهی و به سرگردانی فکری انسانها کمک نموده است بنابراین ضمن اینکه تمام موارد یاد شده ، به کمبود مطالعه معطوف میگردد،
ولی تک تک موارد فوق در کنترل و مدیریت تصمیمات و امورات شخصی و اجتماعی نقش اساسی دارند. ترافیک امروز یک پدیده صِرف اجتماعی نیست بلکه ساختار و کنترل آن بستگی به مواردی خاص دارد که چگونه با آگاهی قبلی مان وزمانبندی، برنامههای شخصی را طوری مدیریت کنیم که همه افراد در یک زمان خاص وارد یک محدوده شهری نشوند.
باید قابلیتهای پیشبینی خود را به حداکثر برسانیم ولی بنظر می رسد، هر کس تمایل دارد از وسیله شخصی خود نهایت بهره را تا خط پایان ببرد و از رفاه شخصی خود هرگز کم نکند.
با کمی تأمل و تفکر میتوان توجه نمود که در یک ساعات خاص و پرهیز از ورود به مرکز شهر،هم صرفهجویی در وقت گردیده و هم کمک بزرگی به کنترل ترافیک و صرفهجویی در مصرف سوخت میگردد و عدم ورود به مناطق پُر ترافیک به نفع خود تک تک افراد بوده است.
جوامع در حال پیشرفت و توسعه، آموزشهای نوین و جدید را میطلبند و چنانچه آموزشها در حوزه های فردی،اجتماعی، خانواده، فرهنگ رانندگی، مدیریت شهری و سازمانی، بروز رسانی نشود، نخواهیم توانست از معضل ترافیک، بکاهیم. مدتهاست طرح زوج و فرد خودروها و طرح ترافیک در کلان شهرها اجرا میشود و هیچ تضمینی نیست که در صورت عدم رعایت حقوق خود و شهروندی، این طرح در شهرهای کوچک هم به مرحله اجرا درآید که آن هم مشکلات و هزینههای زیادی به بار خواهد آورد بنابراین همانگونه که قبلاً هم در مطالب اشاره شد جامعه یک خانواده بزرگ و مربوط به تک تک افراد است و در مدیریت آن قبل از اینکه مشکلات تبدیل به معضلات گردند، همه افراد باید خود را مسئول بدانند و به نوعی خود مدیریتی را بر این خانواده عظیم حاکم نموده و هرگونه عدم برنامهریزی و بیتوجهی در امورات شخصی و اجتماعی نوعی شلیک به خود خواهد بود و گویا با نبود مطالعه و جای نداشتن فرهنگ و سرانه مطالعه بدجوری شلیک به خود و تیر خلاصی را بر خود ترجیح میدهیم.بنابراین قابلیت های فردی واجتماعی، معطوف به خودآگاهی وآگاهی اجتماعی وسپس به خودمدیریتی ختم می گردد.
نوشتن نظر:
ارسال پاسخ