هشت متغیر موثر در امنیت کاشمر و ترشیز
امنیت در یک دیار الزاماً مربوط به مسایل انتظامی و نظامی و اطلاعاتی نیست. این مسایل متولیان خاص خود را دارند. البته حوزه امنیت به مسایل طبیعی و اجتماعی هم مربوط میشود. اگر بحرانی نظیر سیل اتفاق بیفتد، امنیت اولین موضوعی است که دستخوش تغییر میشود. همیشه تامین امنیت مناطقی که دچار بحران و حادثهای غیرمترقبه شده اند، یک اولویت است. از منظر مسایل طبیعی و اجتماعی چه عواملی شهرستان کاشمر را تهدید میکند؟ میتوان پاسخ های مختلفی به این پرسش داد. نگارنده هم به زعم خود به مواردی اشاره میکند. امید در هر حال ورای حُب و بُغض های سیاسی مهیای مقابله با بحرانهای مرئی و نامرئی باشیم.
فرونشست زمین، پدیدهای هولانگیز
در سطح جهانی، فرونشست زمین بر اثر اُفت میزان سطح آب در بین سالهای 190 تا 1970 میلادی مقارن با صنعتی شدن و افزایش رشد شهرنشینی به اوج خود رسید. از دیدگاه یونسکو این پدیده عبارت است از؛ «فروریزش یا نشست سطح زمین که به علل متفاوت و در مقیاس بزرگ روی داده و به طور معمول همراه با حرکات عمودی رو به پایین زمین است. جابجایی های عمودی همچنین میتواند با بُردار اندک افقی نیز همراه باشد». در ایران اولین بار این پدیده در سال 1346 در دشت رفسنجان همراه با پدیده لوله زایی در چاه های کشاورزی مشاهده شد. در کاشمر این پدیده منجر به از بین رفتن زمین های کشاورزی، تخریب سازه های انسان ساخت مانند ساختمانها و معابر و نظایر آن خواهد شد.
کاهش آب و عطش زندگی
کاشمر در گذر تاریخ تشنه آب بوده است. روزگاری در سایه تمدن قنات و کاریز این تشنگی تا حدی رفع میشد. ولی اینک با کمرنگ شدن جایگاه این تمدن، و در روزگار تسلط چاه عمیق و مکینه، در مناطقی نظیر کاشمر دسترسی به آب به عنوان یکی از نگرانیهای مهم و عمده هم در بُعد صنعتی و هم بُعد کشاورزی مطرح است. جمعیت رو به افزایش است. شهر رو به گسترش است. و آب از کاشمر در حال قهر کردن است! یقین صرفه جویی امری حسنه است. ولی در کنارش باید به طرحه یا آبخیزداری و آبخوانداری بیشتر توجه بشود. کاش میشد دوباره با قنات و کاریز آشتی کرد.
خشکسالی یک درام سوزناک
هر دو پدیده کاهش آب و فرونشست زمین در قاب خشکسالی دو دهه اخیر قابل رصد هستند. این بحران زیست محیطی برای تک تک کاشمریها آشناست. این بلا سوای تاثیر منفی در کشاورزی و صنعت و زندگی مردم، تاثیرات مخربی بر موجودات زنده اعم از گیاهان و جانداران و اکوسیستم زیستی منطقه داشته و دارد. خسارات خشکسالی کم از خسارات یک سیل مخرب یا زلزله مهیب نیست. کاش خشکسالی هم ستاد بحران خاص خود میداشت. یادمان نرود هنوز کشاورزی محور توسعه کاشمر است. در سند توسعه دیارمان این مهم قابل رصد است. یادمان باشد که دامداری و باغداری و صنایع وابسته در قامت کشاورزی قد میکشند.
زلزله زاویه تلخ و اشکبار
در کنار این تهدیدها باید به خواب اژدهای خفته درونه هم اشاره کرد. کاشمر همیشه بیمناک وقوع زلزله است. اگر این گسل بخواهد به خود کِش و قُوسی بدهد چه می شود؟ آیا مدیریت بحران کاشمر و ترشیز مهیای احتمالات هست؟ البته بحث فرونشست و کاهش آب و خشکسالی و زلزله در کلیت خطه ترشیز باید رصد بشود. چهار شهرستان موجود در این خطه در کنار منافع مشترک دارای تهدیدات مشترک مذکور هستند. کاش ساختمانها و انواع سازههای منطقه ضد زلزله باشند. کاش ستاد بحران حواسش به نبود فرودگاه باشد. کاش همه احتمالات برای مقابله با بحران بررسی شده باشد. کاش ستادهای بحران زلزله و عوارضش را بشناسند!
حاشیه نشینی یک پدیده پر درد
چهار متغیر طبیعی ذکر شده بر وضعیت کاشمر و ترشیز تاثیرگذار هستند. در کنار این موارد طبیعی باید متذکر شد که کاشمر از پدیده حاشیه نشینی در رنج است. امید این رنج در نقاط شهری سه شهرستان دیگر ترشیز وجود نداشته باشد. حاشیهنشینی نتیجه توسعه فیزیکی نامتعادل شهر است. امری که دارای پیامدهای نامطلوب اقتصادی، اجتماعی و کالبدی است. امید شاهد ساماندهی این پدیده در کاشمر باشیم. در کاشمر یک طنز تلخ وجود دارد. نقاط حاشیه نشین همیشه بر رای آوردن افرادی برای شوراها و حتی انتخابات مجلس موثر بودهاند، ولی هنوز نیازمند ساماندهی هستند. کاش این ساماندهی سرعت بگیرد.
آلودگی هوا، مرگ تدریجی یک شهر
شاید باورتان نشود، ولی کاشمر از آلودگی در رنج است. کاش نهادی متولی این مهم میشد که کمیت و کیفیت آلودگی هوا در دیارمان چگونه است. روزگاری میگفتند آلودگی هوا در کاشمر چهار برابر حد مجاز است. از آن روزگار سالها میگذرد و تعداد خودروها بیشتر شده و آلاینده هایی هنوز در شهر هستند. خدا را شکر با پدیده ریزگرد مواجه نیستیم. ولی میطلبد که کاری پژوهشی در راستای سنجش وضعیت هوا و آب از منظر آلودگی بشود. آیا حواسمان به ترافیک شهری هست؟ کاش زودتر کاشمر دارای دو کمربندی جنوبی و شمالی بشود. کاش حمل و نقل شهری جایگزین استفاده از خودروهای شخصی بشود.
بیکاری؛ هیولایی هفت سر
عدم وجود شغل در یک جامعه آزاردهنده است. تلخ است که بیکاری بسان یک غول در کاشمر قد علم کند و مدام عرض اندام نماید. این گزاره تلخ مقدمه بروز بسیاری از بزهها و عامل گسترش بسیاری از آسیبهای اجتماعی است. بر انواع مهاجرتها تاثیرگذار است. همیشه در باره این پدیده حرفهای قشنگ زده شده و قشنگ هم ایدهپردازی شده است ولی در عمل هنوز این پدیده در کاشمر خودنمایی میکند. کاش مدیران ارشد کاشمر و حتی ترشیز سوای شعاردادن، کاری کارستان بکنند. در وهله اول کاش جاهایی که اشتغالزا بودند و تعطیل شدهاند بازگشایی بشوند. به قول معروف یک نهضت احیاء نیاز بخش تعطیل شده صنعت است.
شکاف نسلی؛ موریانهای همیشه زنده
تعجب نکنید، کاشمر دچار شکاف نسلی است. همانطور که پدیده فرونشست باعث شکاف در اراضی و سازهها میشود، جامعه نیز دچار شکاف نسلی است. نمونه دهه هشتادیها را دیدید. جوانانی که از سر اعتماد به نفس نوقعات و آرمانهایی داشتند که بعضاً با باورها و آرمانهای والدینشان متفاوت بود. انگار نسلی بودند که از کرهای دیگر آمدهاند. نسلی با اطلاعات فراوان که وصل به دنیای مجازی هستند و عینکی خاصی برای دیدن وقایع و تجزیه و تحلیل وقایع اطراف خود دارند. همانطور که والدین ایشان یک حقیقت هستند، ایشان نیز یک واقعیت هستند. کاش حواسمان به شکاف نسلی باشد.
پایان با یک امید
در پایان این یادداشت باید تاکید کرد چهار متغیر طبیعی و چهار متغیر اجتماعی، سرجمع هشت واقعیت ملموس دیارمان هستند که عدم توجه به آنها دارای پیامدهای مختلف هست که شُکر خدا همه کمیت و کیفیت آن عواقب را میدانند. امید کاشمر دچار هیچ حادثه غیرمترقبه و بحرانی نشود. امید مدیران ارشد شهرستان و شهرستانهای ترشیز توجه به این متغیرها را مدنظر قرار بدهند. تنبلی در این حوزه قابل بخشش نیست. به مسئولانی که قضیه را ساده میگیرند، توصیه میشود برای حفظ میزتان هم که شده این متغیرها را جدی بگیرید. از سر وجدان و دردشناسی برای حل هر یک کاری کارستان بکنید. آمین.
نویسنده: حمیدرضا بی تقصیر
نوشتن نظر:
ارسال پاسخ