گرمابه و نقش فرهنگی آن
یکی از بخشهای تاریخیفرهنگی که روزبهروز شاهد نابودیاش هستیم، حمامهای عمومی است. این حمامها که در گذشته، به حالت خزینهای بوده متشکل از یک حوض بزرگ و محلی برای گرم کردن آب که به آن «گُلخَن»(goolkhan) میگفتهاند، بوده است. این حمامها از لحاظ ساختار معماری نیز قابلتوجه بوده که متأسفانه روزبهروز آنچه بهجا مانده است، دستخوش تخریب و نابودی میشود.
در کاشمر تمام حمامها را تخریب کردهاند (بهجز یکیدو مورد). البته بخشی از تخریبها گویا بهدلیل رفع خطر بوده است، اما بعضی از تخریبها بهدلیل بازسازی و ساختمان سازی جدید انجام گرفته است.
حمامها را میتوان بهعنوان نمادی از فرهنگ و تاریخ شفاهی هر منطقه در نظر گرفت. در حمامها، بخشی از فرهنگ شفاهی جریان داشته که از نگاه جامعهشناسی و مردمشناسی میتواند حائزاهمیّت باشد. بهطور مثال در حمامها، بخشی از فرهنگ خواستگاری و ازدواج جریان داشته است.
در حمامها، مراسم حنابندان انجام میشده و وقتی شب قبل از حمام، داماد یا عروس را حنا میکردهاند، ادامهی جشن و پایکوبی و شستوشو را در حمام بهجا میآوردهاند. از سوی دیگر، حمامهای ایرانی را میتوان نمادی از همبستگی و تعامل اجتماعی دانست. نقش افراد فعال در حمام نیز قابلتوجه بوده است. دلاک، مشتمالچی، پاچالدار، لخهدوز (کفاش)، هرکدام صاحب نقشی مهم در حمامها بودهاند.
همچنین نوع استحمام در فرهنگ ایرانی از اهمیّت بهسزایی برخوردار است. در فرهنگ ایرانی، آب بهعنوان نمادی از زایش و پاکی و تطهیر قابلتوجه بوده است.
اگر بخواهیم بهمقولهی آب در فرهنگ ایرانی بپردازیم، باید نگاهی کامل و شفاف به اساطیر ایران بیندازیم و شرحوبسط مفصلی را میطلبد که از دیدگاه و هدف این مقاله بهدور میافتد. از همینرو تا اینجا بسنده میکنیم و بهمقولهی ساختار حمامها و اهمیّت حفظ این بناها در منطقهی ترشیز میپردازیم.
گرمابهها و نقش اجتماعی آن
نقش گرمابه یا حمام در فرهنگ اجتماعی ایرانی را میتوان تا حدودی در یک دوره مورد بررسی قرار داد. چراکه حمامها در دورههای مختلف، مشابهتهای فراوانی با هم داشته و کمتر دستخوش تغییر شده است. البته این موضوع امروز دیگر مورد توجه نیست؛ چراکه امروزه دیگر خبری از گرمابههای عمومی نیست و اگر هم بعضاً دایر است، بسیار ناچیز و انگشتشمار در شهرهای مختلف است. گرمابههای محلی برای اجتماع مردم بوده که در کنار استحمام و نظافت و تطهیر، به گفتوگوهای مختلف فرهنگی و سیاسی و اجتماعی نیز مشغول میشدهاند. این مهم بخشی از تعاملات اجتماعی مردم ایران را تشکیل میداده و خود نقش مهمی در حفظ فرهنگ داشته است. از بُعد فرهنگی نیز گرمابهها قابلتوجهاند و محلی برای شادی و جشنها و آیینهای مختلف بهحساب میآمده است.
ساختمان گرمابهها
معماری گرمابهها در فرهنگ ایرانی نیز نظر هم بینندهای را به خود جلب میکند. در این زمینه میتوان دورهی صفویه را درخشانترین دورهی معماری، علیالخصوص در زمینهی گرمابه دانست. « دورهی صفوی یکی از درخشانترین ادوار تاریخ معماری ایران است. ایجاد حکومت مرکزی یکپارچه و منظم، امنیت ناشی از حکومت مرکزی مقتدر، اهتمام پادشاهان صفوی، بهویژه شاه عباس اول، به عمران و آبادانی شهرها، از جمله عوامل رشد و شکوفایی معماری دورهی صفوی است. از این رهگذر، ساخت گرمابه در این دوره به اوج خود میرسد و بسیاری از افراد خیّر و دولتمند به این کار مبادرت میورزند. حمام گنجعلیخان کرمان، حمام خسروآقا، حمام شاه اصفهان، حمام شازده و حمام وزیر که بعضاً آثاری از آنها امروزه نیز به جای مانده است، از جمله گرمابههایی هستند که در دورهی صفوي بنا شدهاند» (کارکرد اجتماعی و سیاسی گرمابه در دورهی صفوی، فیاضی، دکتر عماالدین، توکلیزاده، محمد، نشریه مسکویه، بهار 1392، شماره 24)
فضاهای اصلی گرمابهها شامل بینه (رختکن)، میاندر و گرمخانه بوده است. هر یک از این فضاها بهواسطهی راهرو یا هشتی بهیکدیگر متصل میشده که این مهم بهدلیل حفظ دما در حمام بوده است.
«سربینه از فضاهای مختلفی تشکیل میشده است؛ ازجمله فضای گرداگرد سربینه که سکوهایی در آن تعبیه میشد و از کف سربینه بالاتر بود و محل استراحت و کندن رخت مراجعین محسوب میشده است. فضای دیگر در حمامها گرمخانه بود که محل شستشو و تطهیر بدن محسوب میشد. گرمخانه اغلب فضایی سادهتر از بینه داشت و دارای گوشههایی برای نشستن و شستشو بود. خزینهی آب گرم و حوض آب سرد و فضاهایی خصوصیتر برای استحمام در مجاورت گرمخانه قرار داشت (طبسی و همکاران، :1386) از سوي دیگر، در گرمابهها فضایی به نام میاندر وجود داشت که رابط میان گرمخانه و بینه بود و با راهرو پیچدرپیچی، تبادل حرارتی این دو فضا را به حداقل کاهش میداد. (همان).
گرمابهی بهجا مانده در کریز
در روستای کریز، از توابع شهرستان کوهسرخ، گرمابهای وجود دارد که بقایای آن هنوز پابرجاست و میتوان آن را مرّمت کرد. این حمام حدوداً 100 ساله، از ساختاری سنتی و زیبا برخوردار است که متأسفانه در حال حاضر در گوشهای از این روستا، رهاشده است. آب این حمام به طور طبیعی و توسط راهجوبههایی که به جا مانده تأمین میشده و از دو بخش زنانه و مردانه تشکیل شده است. ملاط به کار رفته در این حمام همان ساروج است که بهترین نوع ملاط برای ساخت حمام به حساب میآید.
احیا و مرّمت این حمام، میتواند نقش مهمی در جذب گردشگر به این روستا داشته باشد. این روستا چه از لحاظ فرهنگی و چه از لحاظ تاریخی و طبیعی بسیار قابل توجه است. وجود آبشارها و چشمههای آبمعدنی نیز در این روستا میتواند زمینهساز فعالیتهای گردشگری و جذب گردشگر شود.
مرمت و احیاء این حمام نیز میتواند در نگاه بسیاری از مردم جذاب باشد. بهعنوانمثال میتوان برای این حمام کاربری موزهای_حمام تعریف کرد و بازسازی فعالیتهای حمام، این بنا را هم حفظ و هم گردشگران بسیاری را به این سمت و سو کشاند.
امیدوارم این مهم نیز در دستور کار دهیاری و شورای روستا قرار گیرد و با پیگیریهای مستمر و کارساز، در این راه اقدام عاجلی صورت گیرد قبل از آنکه این بنا بهطور کل تخریب شود.
نوشتن نظر:
ارسال پاسخ