نگاهی به خلیلآباد و کمبودهای فرهنگیاش
خلیلآباد را دیگر نمیتوان به عنوان یک شهر کوچکِ بینیاز نگریست. امروزه در این شهرستان که رو به توسعه و پیشرفت است، جوانان و هنرمندانی حضور دارند، که هرکدام نیازمند بروز و ظهور استعدادهای خویشند. زمینهسازی و ایجاد بسترهای مناسب فرهنگیهنری برای این شهر یک نیاز کاملاً جدی است. در این شهر فعالیتهای جدی و قابل توجهی انجام میشود. چه در حوزههای هنری، کشاورزی، گردشگری، فرهنگی و چه در حوزههای اقتصادی و سیاسی و اجتماعی. در حوزهی فرهنگی، این شهرستان با خلأهایی مواجه است. توجه و ریشهیابی این خلأها نیازمند ایجاد کارگروههای فرهنگیهنری برای یافتن نیازها و اقدام جهت رفع موانع و کمبودهاست.
یکی از مشکلات اساسی، که نهتنها در خلیلآباد، بلکه میتوان گفت در منطقهی ترشیز با آن مواجهیم، بیاعتنایی به فرهنگ و تاریخ شفاهی منطقه است. البته باید در نظر داشت که فعالیت در حوزهی فرهنگ و تاریخ شفاهی، نیازمند ایجاد کارگروه جدی، مصمم و خستگیناپذیر است. اهمیت این موضوع را اگرچه امروز نتوانیم درک کنیم، بیشک در آینده درک خواهد شد. از سوی دیگر، گردآوری و انتشار فرهنگ شفاهی، میتواند موجب آشنایی نسل جدید با پیشینهی فرهنگی زادگاه خود شود. در همین حدود یک ماه گذشته، «درویش عارف» یکی از پیشکسوتان پردهخوانی خلیلآباد چشم از این جهان فروبست. بدونشک درویش عارف یکی از گنجینههای ارزشمند فرهنگ شفاهی منطقه بود و البته چهرهای شناختهشده در ایران نیز بود. باید اعتراف کنیم که به حضور آن مرد بیتوجهی شد. در حوزهی ادبیات ما مقولهای بهنام «آشناییزدایی» داریم. آشناییزدایی به این معناست که ما چون در معرض افراد و چهرهها هستیم، به حضورشان عادت میکنیم و دیگر قادر نیستیم آنها را ببینیم. به بیان دیگر، مردم شمال یا جنوب کشور، که در حاشیهی دریا زندگی میکنند، بهدلیل قرابت و نزدیکی با دریا، دیگر نمیتوانند صدای دریا را بشنوند؛ چرا که گوش آنها به صدای امواج دریا که به صخرهها کوبیده میشود، عادت کرده است. آشناییزدایی یعنی سعی در دیدن مجدد دریا و شنیدن صدای امواج دریاست. حال، با این تعریف، میتوانیم چنین تصور کنیم که به دلیل نزدیکی و قرابت شبانهروزی با گویش و لهجه و کشاورزی و فرهنگ شفاهی، نمیتوانیم به ظرفیتهای فرهنگی توجهی نشان دهیم. از همینرو، برجستهسازی و نشان دادن ظرفیتهای فرهنگی به شهروندان و مردم منطقه، میتواند در کنار جذابیت، اهمیت خود را دوباره بازیابد. من این نکته را بارها آزمودهام. بهعنوان مثال وقتی افعال در گویش کاشمری را برای بعضی از دوستان صرف میکنم، آنها از این موضوع بسیار خوشحال میشوند و لذت میبرند و البته به ظرفیتهای زبان فارسی واقفتر میشوند.
غرض از آوردن این مثالها، در واقع بیان مقصود بود. در خلیلآباد چنانکه در ابتدا ذکر شد، با ظرفیتهای فرهنگیهنری برجستهای روبهروییم. این ظرفیتها نهتنها شامل هنرمندان تئاتر، موسیقی، خوشنویسی، نقاشی، عکاسی و... میشود؛ بلکه هنرمندان پیشکسوت را نیز در برمیگیرد. هنرمندانی که در دورههای گذشته، نقش مهمی در حوزههای مختلف تعزیهخوانی، موسیقی نواحی، شعر و آواز فعالیت داشته و دارند.
خلیلآباد و نبود نگارخانه:
هنرمندانی که در حوزههای مختلف از آنان نام برده شد، هرکدام میتوانند در دورههای مختلف آثار خود را به انحا گوناگون به نمایش بگذارند. امروزه میدانیم که در خلیلآباد هنرمندانِ خوشنویس، نقاش، هنرمندان صنایعدستی، سفالگر و... فعالیت دارند. هرکدام از این هنرمندان میتوانند با برپایی نمایشگاه در سطح شهرستان به معرفی آثار خود بپردازند؛ همچنین میتوان از این طریق فرهنگ خرید آثار هنری را در میان مردم رواج داد. بدونشک برگزاری نمایشگاههای مختلف هنری، نهتنها میتواند موجب ارتقا سطح فرهنگی و ارتقا نگاه هنری شهروندان شود، بلکه میتواند در زمینهی معرفی هنرمندان شهرستان مؤثر واقع گردد. از سوی دیگر، زمینهی علاقهمندی و جذب جوانان و نوجوانان به سوی هنر نیز فراهم میشود. بیشک هنر، میتواند سطح آگاهی نوجوانان و جوانان را بالا ببرد. این مهم نیازمند توجه همهجانبه از سوی مسئولان امر است. شهرداری، شورای شهر، ادارهی فرهنگ و ارشاد اسلامی، میراثفرهنگی و گردشگری میتوانند در این راه بسترسازیهای مناسبی را به سرانجام رسانند. این همدوشی و همراهی ادارات و نهادهای مربوط، میتواند آیندهی روشنی برای جوانان از این راه رقم بزند.
ایجاد بسترهای مناسب همچون کتابخانهها، نگارخانهها، سینما، برگزاری همایشها و جشنوارهها میتواند به ترویج فرهنگ ایرانی_اسلامی در بستر شهرستان کمک بهسزایی کند.
دربارهی کتابخانه، اگر چه با همت نهاد کتابخانههای کشور، امروز شاهد فعالیت بسیار خوب کتابخانهی «بحرالعلوم» در خلیلآباد هستیم؛ اما میتوان با حمایت در راستای ایجاد کتابفروشی در شهرستان، به فرهنگ خرید کتاب هم کمک کرد. در واقع در این شهرستان، نبود یک کتابفروشی، شاید خود علتی برای عدم استقبال جوانان از کتاب باشد. همچنین، نبود نشستهای فرهنگی همچون شب شعر، کتابخوانی، قصهخوانی برای کودکان، اکران فیلم و فیلمهای تئاتر، برگزاری همایشهای نقالی و پردهخوانی، مسابقات کتابخوانی، اجرای موسیقی اصیل و موسیقی نواحی، اردوهای دانشآموزی در منطقه جهت آشنایی با آثار تاریخی و فرهنگی از دیگر خلأهای این شهرستان میتواند بهشمار آید. این دست برنامهها نیازمند حمایت و همراهی جهت ترویج در سطح شهرستان است.
«حمام آقا» محیطی مناسب برای فعالیتهای فرهنگیهنری:
یکی از ظرفیتهای مناسب در شهرستان خلیلآباد، بنای قدیمی معروف به «حمام آقا» است. این بنا میتواند تبدیل به یک «نگارخانه» شود. با توجه به موقعیت مکانی این بنا و همچنین اهمیت تاریخی و ساختار معماری حمام، یک ظرفیت مهم و قابل توجه برای برگزاری نمایشگاه، غرفههای صنایعدستی، کارگاههای ادبیهنری چون عکاسی، شعر، نویسندگی، نقاشی، خوشنویسی و... است. همچنین با تبدیل این مکان به نگارخانه در راستای مرمت و حفظ این بنای تاریخی نیز گامی مؤثر برداشته میشود. از این رهگذر، در راستای معرفی فرهنگ گذشته، میتوان از این بنا استفاده کرد. یکی از راههای حفظ بناهای تاریخی تغییر کاربری آنها در راستای فعالیتهای فرهنگیهنری است. گرچه مرمت این بنا ممکن است هزینههایی در پی داشته باشد؛ اما بدونشک حفظ و مرمت و احیای چنین بناهایی سرمایهگذاریهای فرهنگی برای آینده بهحساب میآيد. میتوان پیشنهاد داد که چند اداره همچون شهرداری، ادارهی اوقاف و امور خیریه، شورای شهر، میراثفرهنگی و گردشگری، فرهنگ و ارشاد اسلامی، دستبهدست هم دهند و این بنا را احیا کنند.
یکی از دغدغههای نگارنده در حوزهی فرهنگ و هنر، جذب نوجوانان و جوانان به این سمت و سو است. بیشک نوجوانی که با فرهنگ و هنر و مطالعه آشنا شود، مسیر درست را برای بهتر شدن جامعه انتخاب میکند. تصورم بر این است که آنچه توان و همت داریم، باید در راستای پرورش نوجوانان صرف کنیم. چراکه چشم آینده به دست این نسل است. هرچه این نسل بتواند با فرهنگ آموخته شود، میتوان به امتداد نور امیدوار بود. هوّیت فردی و اجتماعی هر کشور، ابتدا در گرو فرهنگ آن کشور است. شاید بتوان گفت مسیر تمدن نیز از شاهراه فرهنگ میگذرد.
امیدوارم مسئولان امر، در راستای مهیا کردن بسترهای فرهنگیهنری، اقداماتی انجام دهند که هم به حفظ بناهای تاریخی بینجامد و هم در راستای تعلیم و تکثیر فرهنگ منطقه منجر شود.
حمید ضیایی
نوشتن نظر:
ارسال پاسخ