آخرین اخبار

به بهانه ورود به ۱۶ سالگی دوهفته نامه سرو کاشمر


زکـوی میکـده یاران عنـان بگردانیـد
چرا که حافظ از این راه رفت و مفلس شد
حافظ
عمر دو هفته‌نامه‌سرو‌کاشمر به ۱۶ سال رسید، نیمه‌ی اول اسفند ۱۳۸۶ بود که اولین شماره دو هفته‌نامه‌سرو‌کاشمر به برکـت تجربـه و دانش تعـدادی  اندک از خبرنگاران و...
کد مطلب : 92
سه شنبه, 22 فروردین 1402
55 بازدید
نویسنده : سید علیرضا نبوی ثالث


زکـوی میکـده یاران عنـان بگردانیـد
چرا که حافظ از این راه رفت و مفلس شد
حافظ
عمر دو هفته‌نامه‌سرو‌کاشمر به ۱۶ سال رسید، نیمه‌ی اول اسفند ۱۳۸۶ بود که اولین شماره دو هفته‌نامه‌سرو‌کاشمر به برکـت تجربـه و دانش تعـدادی  اندک از خبرنگاران و فعالان حوزه رسانـه، در دستـرس مردم قرار گرفـت، در سـال اول بـا توجـه به مشـکلات عدیـده‌ای که وجود داشت، نتوانستیم بیشتر از
 ۱۶ شمـاره منتشــر کنیـم وقتی عمـر دوهفته‌نامه‌ی سـرو به یک سال رسید با شادی زایدالوصفی نوشتیم که:
همیشه سبز بمان ای سرو، 
همیشه باد بهارانت
ببین که ابر شبانگاهی 
چه خوب شسته به بارانت
همیشه سبز بمان ای سـرو، 
همیشه حکم بران ای سـرو 
که ابر و باد و مه و خورشید، 
شدنـد کارگزارانت
خدارا شکر پس از سـال اول،  طی ایـن مدت، توانستیـم با همه مشکلات   به هر طریق ممکن، دست و پنجه نرم کنیم و به صورت مرتب و منظم، در مسیر روشنگری افکار عمومی، در زمینه‌های اجتماعی، سیاسی، ورزشی و هنری با رعایت سطحی مطلوب، به وظایف ذاتی مان عمل کنیم و در سایه ی این شور و شوق فعالیت مطبوعاتی، این فرصت را برای کسانی که قادرند با نوشتن، استعداد و خلاقیت  خود را به مردم عرضه کنند و دغدغه ی اصلاح امور را از طریق نوشتن دارند ایجاد کنیم.
۱۵ سال عمر برای یک نشریه محلی آن هم در شرایطی که نگاه متولیان حوزه فرهنگ به نشریات محلی در حد انتظار نیست، کاری دشوار است.  
در کشوری زندگی می‌کنیم که در طول تاریخ بزرگترین تکیه گاهش فرهنگش بوده است، اما متاسفانه باید اذعان کرد با اینکه بهترین پایگاه برای حفظ ارزش‌های فرهنگی و پرداختن به رسوم و عادات بومی و ادب و دایره معتقدات مردمی در یک منطقه، نشریات محلی هستند ،  نشریات محلی اعتباری را که شایسته‌ی آن هستند از جانب متولیان فرهنگ به درستی دریافت نمی‌کنند.
از کم توجهی مسئولان که بگذریم در چند سال اخیر، گرانی کاغذ و  تامین هزینه هنگفت آن، پرداخت بیمه و افزایش هزینه چاپخانه را شاید بتوان بزرگترین معضل ادامه ی حیات یک نشریه قلمداد کرد، معضلی که جز با صبر و حوصله و ازخودگذشتگی جوری دیگر نمی‌شود در برابرش ایستادگی کرد. 
این روزها برخی بر این پندارند که فرمانروایی گوشی‌های هوشمند و رونق فضای مجازی در شبکه های اجتماعی باعث کاهش توجه مردم به نشریات محلی شده است، در حالی که نشریات محلی مخاطب خاص خودش را دارد و همانطور که تلویزیون و سینما نتوانستند جایگزین کتاب شوند فضای مجازی نیز نمی‌تواند جایگزین رسانه‌های مکتوب گردد، نشریات محلی بهترین سند تاریخی و اجتماعی برای جمع آوری و انعکاس نظرات مسئولان، مدیران، کارگزارن و همچنین صاحبان علم و فضل در جامعه و منطقه و انتقال آن به نسل های آینده است، نشریاتی که حرف دل مردم را می زنند و برای خدمت به مردم صمیمانه و خالصانه تلاش می کنند، هر چقدر هم که در دوران معاصر به انداز ه ی کافی مورد توجه قرار نگیرند، چیزی از ارزش کار آنها کاسته نمی شود، نشریاتی که حرف برای گفتن دارند و قادرند بدون هیچ حب و بغضی آیینه تمام‌نمای انعکاس مشکلات جامعه باشند و ضمن انتقادات سازنده راه حل نشان می دهند، همیشه از پشتیبانی  افکار عمومی و کسانی که دوست دارند صدایشان شنیده شود، برخوردارند، روشنگری هایی که برای بهبود اوضاع اجتماعی توسط  یک نشریه صورت می گیرد می تواند چراغ راه مسئولانی باشد که دغدغه خدمت به مردم را دارند. 
این که ۱۵ سال بتوانی بدون هیچ منفعت اقتصادی، با توکل بر خدا و به عشق مردم یک کار فرهنگی در حوزه رسانه انجام دهی، کار آسانی نیست و تحمل هزینه های جانبی اش به مراتب دشوارتر است.
نوشتن از مشکلات اجتماعی، انتقاد از رفتارهای نادرست و غیر معمول، چشم و گوش مردم بودن، هزینه هایی را بر اصحاب مطبوعات تحمیل می کند که افراد عادی خیلی کم دچار آن می گردند، کلا کاردر حوزه مطبوعات، کار سختی است، هیچ فردی به آن اندازه که عمرش را وقف این کار می کند، از منافع مادی بهره مند نمی گردد، صحبت از عدالت فرهنگی، مبارزه با تبعیض ها، برملا کردن رانت خواری ها،  افشای سوء استفاده از قدرت، رعایت نکردن قانون، در مدیریت کشور مشکل زاست، بسیاری از مشکلات کشور ماحصل بی توجهی به قانون و رعایت نکردن آن در مدیریت کشور به شمار می رود، بسیاری معتقدند رانت خواری اساس مشکلات اقتصادی کشور و نتیجه ی سوء استفاده از قدرت است و منشاء اصلی اختلاس هاست، نوشتن از چنین مواردی برای اصحاب مطبوعاتی که می خواهند در خدمت مردم باشند هزینه های سنگینی دارد.