شخصیتمحوری یا حزبگرایی در انتخـابـات
هرچنـد در اواسط آذرماه سـال جاری محسـن اسلامی مدیرکـل انتخابـات وزارت کشــور زمان دقیق انتخابـات دوازدهمین دوره مجلس را اعلام کرد و گفت انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی و ششمین دوره مجلس خبرگان رهبری به صورت همزمان در ۱۱ اسفند ۱۴۰۲ برگزار میشود اما از قراین چنین پیداست که زنگ...
هرچنـد در اواسط آذرماه سـال جاری محسـن اسلامی مدیرکـل انتخابـات وزارت کشــور زمان دقیق انتخابـات دوازدهمین دوره مجلس را اعلام کرد و گفت انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی و ششمین دوره مجلس خبرگان رهبری به صورت همزمان در ۱۱ اسفند ۱۴۰۲ برگزار میشود اما از قراین چنین پیداست که زنگ تحرکات انتخاباتی خیلی زودتر با حرف و حدیث های مختلف زده شده است.
به نظر می رسد تنور این بحث از جانب اصلاح طلبانی داغ می شود که عملکرد مجلس یازدهم را قابل تطبیق با شعار های اولیه آنها نمی دانند و معتقدند وجود «چالشهای اقتصادی جامعــه»، «تـورم» و «گرانـیهای کالاهای اساسی» رای نواصولگرایان را کاهش میدهد. اصلاحطلبان که امیدوارند با انعطاف شورای نگهبان بتوانند نامزدهای بیشتری در انتخابات پیش رو داشته باشد از هم اکنون به فکر انتخابات آینده هستند.
موضوعات مطرح شده از جانب اصلاح طلبان از آنجا قابل بررسی است که در بحث های مطرح شده بر اهمیت حزب و حزب گرایی تاکید می شود به عنوان مثال مرعشی «دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی» در این باره می گوید: « در دورهای از تاریخ سیاسی ایران قرار داریم که نقش احزاب بهشدت بیش از شخصیتها در عالم سیاست مهم به نظر میرسد» و می افزاید : «امروز ما علاقهمندیم که آنقدر حزب را قوی کنیم که روزگاری حزب کارگزاران بهتنهایی بتواند دولت تشکیل دهد یا به تنهایی بتواند مجلس را اداره کند اما قبل از رسیدن به این نقطه و قبل از اینکه یک حزب بتواند حرف اصلی را در کشور بزند، نیازمند وحدت جبههای هستیم. اکنون نمیتوان گفت که یک حزب به تنهایی میتواند جامعه را تحت تاثیر قرار دهد اما هنوز جبهههای سیاسی تاثیرگذارند.»
گفتنی است بخشی از اصولگرایان هم دارای این نوع تفکر هستند . محمدرضا باهنر در این مورد میگوید:« چاره در تحزب است. رئیسجمهور ما به فکر چهار سال و هشت سال است؛ نماینده به فکر چهار سال، اما حزب ـ حزبی که میخواهد ۵۰ سال در قدرت بماند ـ باید به فکر کارهای کوتاهمدت، میانمدت و درازمدت هم باشد. حزب باید به فکر نان شب امروز مردم باشد، به فکر ساختوسازهای پنج سال بعد و به فکر ۴۰ سال دیگر. این را به جد بگویم که در میان مسئولان جز رهبری هیچکس به فکر ۴۰ سال بعد نیست، اما حزب واقعی و جریانساز میتواند این کار را انجام دهد.»
وی همچنین ادامه می دهد:« آقای احمدینژاد وقتی انتخاب شد گفت من اصلاً کاری به اصولگراها ندارم. خاتمی در مجلس ششم وقتی وزرایش را معرفی کرد به یکی از وزرایش رأی ندادند، گفت این چپیها و اصلاحطلبها از جان من چه میخواهند! من ۲۰ میلیون رأی داشتم، در حالی که مجمع روحانیون و دفتر تحکیم در کل ۲ میلیون هم رأی نداشتند!میخواهم بگویم ما کنش سیاسی را یاد نگرفته و آموزش ندیدهایم. ریشه این اتفاقات هم از آنجا آب میخورد که نظام حزبی در کشور ما حاکم نیست.» و می افزاید:« این رویکردها ژلهای است و در واقع از یک آشفتگی رویکردی خبر میدهد. هر وقت که این چرخشها برای فعال سیاسی هزینه واقعی داشته باشد ما میتوانیم از این گرداب بیرون بیاییم.»
تجربه چه می گوید؟ با وجود این که همه این سخنان منطقی و درست به نظر می رسد ولی تجربه نشان می دهد که در عمل حزب در ایران، حداقل تاکنون، نتوانسته است جایگاهی داشته باشد. در انتخابات متعددی که برگزار شده است احزاب کارکرد موقت داشته اند و حتی می توان گفت اسم های آنها برای اکثر مردم ناشناخته و دور از ذهن است. تعداد جلسات احزاب کم است و از کیفیت مطلوب نیز برخوردار نیست و معمولا این جلسات فقط در بحبوحه انتخابات برگزار می شود و به همین دلیل احزاب از اقبال عمومی برخوردار نمی شوند.
تعداد افراد حامی یک حزب زیاد نیستند و به ناچار در هنگام انتخابات ائتلافاتی صورت می گیرد . این ائتلاف ها هم بیشتر جنبه نمادین دارد از تفکر عمیقی برخوردار نیست باز به همین دلیل هنگام پیروزی ائتلاف، خواسته ها و سهم خواهی ها افزایش پیدا می کند و دوباره همان کلاف سردرگم قدیمی شکل می گیرد.
و باز به همین علت است که هنوز انتخابات شروع نشده دنبال چهره ای می گردند تا با انتساب به او جمع و گروه به هم پیوسته ای تشکیل دهند. اخیرا علی لاریجانی یکی از افرادی بود که بدون این که خودش در مورد مواضع و آینده سیاسی اش صحبت کند در عرصه سیاست کشور مطرح شد . روزنامه سازندگی نوشت:« ابتدا کامبیز مهدیزاده، داماد حسن روحانی درباره وضعیت فعلی و راههای برونرفت از آنچه او کشتی به گل نشســته میخواند، صحبت کرد و در گفتوگو با پایگاه خبری مدارا گفت که علی لاریجانی در صورت حضور در انتخابات،ناخدای کشتی توفان زدهای خواهد بود. او همچنین گفته بود که لاریجانی نشــان داده، شخصی است که دست از مبارزه نمیکشد. این اظهارات منشا تایید و تکذیب نمایندگان ادوار نزدیک به علی لاریجانی شد.
کمالالدین پیرمؤذن در خصوص احتمال حضور علــی لاریجانی در انتخابات ریاســت جمهوری چهاردهم در توییترش نوشت: بیزحمت داماد روحانی در خصوص پدر همسرشان اظهارنظر فرمایند و بَس. رئیس گل ما دکتر علی لاریجانی به اتفاق جمعی از همفکران در اکثر حوزههای انتخابیه سراسر کشــور، کاندیدای نمایندگی مجلس شورای اسلامی هستند و بس!
این توییت درحالی منتشر شد که عزتالله یوسفیانملا نماینده آمل در مجلس دهـم و از چهرههای نزدیک به علی لاریجانی درخصوص همین مطلب به مدارا گفت: نخســت اینکه آقای علی لاریجانی ســخنگو ندارد و کســی نمیتواند از سوی ایشان اظهارنظر کند و دوم اینکه این را با قاطعیت اعلام میکنم که آقای لاریجانی برای انتخابات مجلس دوازدهم هیچ برنامهای ندارد.»
نوشتن نظر:
ارسال پاسخ