مدارس خصوصی و نابرابری آموزشی
در سالیان دور زمانی که نسل ما به امر تحصیل مشغول بودیم، مدارس همه از سطح نسبتا یکسانی از امکانات برخوردار بودند. عدم تفاوت در برخورداری دانش آموزان باعث ایجاد یک رقابت سالم در بین آنها می شد . ضمن این که اعتماد به نفس دانش آموزان در قیاس با هم لطمه وارد نمی شد . آن زمان مدرسه و علم و تحصیل و تلاش می توانست در ایجاد پایگاه و جایگاه اجتماعی موثر باشد.
با گذشت زمان و هنگامی که نوبت به تحصیل فرزندان ما رسید کم کم مدارس دسته بندی شدند. غیرانتفاعی، فرزانگان، استعدادهای درخشان، تیزهوشان، نمونه مردمی، هیات امنایی، نمونه دولتی، شاهد و فرهنگ دسته بندی هایی است که در خاطرم مانده است و در کاشمر فعالیت داشته یا دارند.
اما اولین مشکل این مدارس به صورت ملموس در قیاس با مدرسه های دولتی خود را نشان می دهد. از آنجا که بودجه آموزش و پرورش محدود است و بیشتر صرف حقوق معلمان می شود. سرانه آموزشی در مدارس دولتی به شدت کاهش یافته و کفاف کیفیت مطلوب آموزشی را نمی کند. با توجه به این که با این امکانات و سرانه، 12 میلیون دانش آموز هم روانه مدارس دولتی می شوند به ناچار خانواده هایی که وضعیت مالی بهتری دارند تلاش می کنند با هزینه و درآمد خود برای فرزندانشان امکانات به وجود آورند که مسلم در اولین مرحله مدارس به دو دسته برخوردار و کم برخوردار تقسیم می شوند و در یک مقایسه گذرا می توان نتایج و تبعات چنین دسته بندی را دریافت.
برای ملموس شدن این تفاوت ذکر خاطره ای در اینجا خالی از لطف نیست: در زمان اپیدمی کرونا شاهد تدریس معلم کلس اول ابتدایی بودم که در دو منطقه برخوردار و کم برخودار تهران تدریس می کرد . تدریس وی در مدرسه یر انتفاعی با 12 دانش آموز شروع شد همه بچه ها پای لپ تاپ همراه مادرانشان نشستند کلاس درس تشکیل شد همه حضور فعال داشتند و همه یاد گرفتند و و تدریس تمام شد. اما در مدرسه کم برخوردار 40 دانش آموز در کلاس با موبایل باید حضور می داشتند که تعدادی حاضر نبودند . مادران تعداد کمی از دانش آموزان فرزندانشان را همراهی می کردند بقیه بچه ها خودشان به تنهایی می خواست آموزش ببینند . معلم به 40 دانش آموز باید پاسخگو می بود و از آنها تکلیف می خواست . قضاوت با شما در همین قدم اول تفاوت امکانات مادی و فرهنگی چقدر تفاوت تحصیلی و یادگیری می تواند ایجاد کند؟ چقدر یک بچه کلاس اولی باید باهوش باشد که خودش را مدیریت کند؟ در یک نرم طبیعی اجتماعی چند بچه باهوش در کلاس 40 نفره حضور دارند؟ چند بچه دارای هوش متوسط هستند؟ چند نفر اختلال یادگیری دارند؟
این موضوع در کلاس درس هم نمود دارد. کلا سهای شلوغ مدارس دولتی در کنار کلاس های کم جمعیت مدارس غیرانتفاعی با آموزش های متفاوت و فوق برنامه های عجیب باعث می شود فرصت خوب یادگیری برای همه فراهم نشود.
عدم برخورداری یکسان در آموزش در سال های بعد و هنگامی که فرد می خواهد انتخاب رشته کند یا در آزمون کنکور شرکت کند بیشتر خود را نشان می دهد. اگر نگاهی به آمار قبولی دانشگاه ها بیاندازیم این مسئله را به خوبی متوجه می شویم.
در کنکور ۱۴۰۰ از ۳۰ نفر رتبه برتر گروههای تجربی، ریاضی و انسانی ۲۰ نفر دانشآموزان مدارس سمپاد، ۵ دانشآموز از مدارس غیردولتی و سه دانشآموز از مدارس نمونهدولتی بودند و در میان رتبههای برتر کنکور، دانشآموزان مدارس دولتی عادی حضور نداشتند. در کنکور سال ۹۹ رتبه هفتم گروه آزمایشی علوم ریاضی در مدرسهای کاملاً دولتی درس خوانده بود و ۶۷ درصد رتبههای برتر برای مدارس سمپاد، ۱۸ درصد غیردولتی و ۱۰ درصد مدارس نمونه دولتی بودند.
در کنکور ۹۸ تمام رتبههای برتر از میان مدارس خاص و غیر دولتی بودند و جای مدارس دولتی عادی خالی بود؛ ۷۰ درصد رتبههای برتر کنکور این سال در رشتههای ریاضی، تجربی و انسانی دانشآموزان مدارس سمپاد بودند، سهم غیردولتیها ۱۴ درصد و نمونهدولتیها ۱۳ درصد بود. این روند حکایت از آن دارد با وجود تغییراتی که هر ساله در آمار و ارقام تعداد شرکتکنندگان و ... نسبت به سالهای قبل وجود دارد، آنچه نسبت به گذشته تغییری نداشته است، تراژدی تلخ تضعیف روزبهروز مدارس دولتی و پیشتازی مدارس غیردولتی و خاص است.
یک فعال صنفی در این مورد می گوید: در واقع میتوان گفت که این تورم افسار گسیخته است که معادلات را بر هم میزند یا سبب پدیدههای جدید میشود. مدارسی که نمره فروشی میکنند را کاری نداریم اما مدارسی که واقعاً خدمات به دانشآموزانشان ارائه میدهند، مجبورند از این شیوه استفاده کنند، شیوهای که درست نیست اما نمیتوان تنها به آنها انتقاد کرد، دولت اساسا نظام آموزشی را رها کرده و مدارس دولتی کمترین امکانات را به لحاظ آموزشی و... دارند، آن وقت توقع دارید در یک مملکتی که فاصله طبقاتی بیداد میکند، ما مدرسه طبقاتی نداشته باشیم؟ زندیه در پاسخ به این پرسش که هر روز بر تعداد مدارس غیرانتفاعی یا نمونهدولتی اضافه میشود و این ناشی از عقب کشیدن دولت از مساله آموزش است، تاکید میکند: برای دولت بهتر است که مدارس مدام تغییر شکل بدهند چون همان هزینه حداقلی را هم نمیکند. قاعدتاً اگر کیفیت مدارس دولتی به اندازه مدارس غیرانتفاعی بود، چون متقاضی نداشتند، تعدادشان کاهش پیدا میکرد اما اولیا امروز اگر ببینند کیفیت مدارس خوب نیست با پول شکل مدرسه را تغییر میدهد. تغییر شکلی که شما در نتایج کنکور دیدید و متوجه شدید که دیگر رتبههای برتر از مدارس دولتی نمیآیند
نوشتن نظر:
ارسال پاسخ