فرهنگ شفاهی و بررسی برخی سخنان نماینده دیارمان
دو گزاره مشابه را همه کم و بیش شنیده ایم یکی از گزاره ها این است « مردم ایران حافظه تاریخی خوبی ندارند» وگزاره دوم این است «جامعه ما ، جامعه شفاهی است» این دو گزاره تا حدودی به هم مربوط است . گفته می شود چون مردم ما تاکید بر شنیده ها دارند و کمتر به مطالعه روی می آورند حافظه تاریخی آنان کم رنگ است . در توضیح این موضوع باید گفت اینکه ایرانیان از حافظه تاریخی آنطور که لازم و شایسته است بهره ندارند می تواند علتی ساده داشته باشد، نخواندن و ننوشتن و در عوض عادت داشتن به شنیدن و گفتن. ما ایرانیها در صحبت کردن، ایراد کردن خطابه، گپ زدن، اظهار نظر کردن در همه موضوعات، حتی موضوعاتی که هیچ تخصصی درباره آنها نداریم، بسیار ماهریم. فقط کافی است همصحبتی خوب و مجالی بیابیم تا سر صحبت را باز کنیم و آخرین نظریات! خود را درباره اوضاع سیاسی و اقتصادی و اجتماعی، تحولات جهانی، تغییرات آب و هوایی و… بیان کنیم یا اگر اینها نباشد، قصه زندگی خود و ماجراهای پیرامونمان را با آب و تاب فراوان تعریف کنیم. اغلب ما دیدهایم که در تاکسی، صف نانوایی، اتوبوس، مترو، مهمانیها و جمعهای خانوادگی، کلاس درس، محیط کار یا هر جای دیگر، بحثهای داغ و جنجالی در موضوعات مختلف درمیگیرد و طرفهای بحث چنان با حرارت از نظریات خود دفاع میکنند که گویی نظریهپردازی از نظریهای که سالها درباره آن مطالعه و تحقیق کرده دفاع میکند.
اما بههماناندازه که مردم ما به گفتن و صحبت کردن و خطابهگویی علاقه دارند، در سوی دیگر اشتیاقی برای خواندن کتاب، و حتی روزنامه یا هر نوشتهای جدی، بهخصوص اگر قدری طولانی باشد، ندارند. آمار سرانه مطالعه در کشور ما بسیار ناامیدکننده است. در چند سال اخیر که پای گوشیهای هوشمند و شبکههای اجتماعی به زندگی مردم باز شده است بخش زیادی از وقت مردمان پای صفحههای مفید و نامفید مجازی میگذرد ولی این وقتگذارنی هیچگاه نمیتواند جای مطالعه کتاب، مجله و روزنامه را بگیرد، حتی میتوان گفت از جهاتی سرانه مطالعه واقعی را کمتر کرده است.
همچنین تاکید شده است که بهترین حافظه ها در گذر زمان تغییر می کنند و قابل اتکا نیستند و بر خلاف نوشتار که قابل استناد است مطالب شفاهی قابلیت دگرگونی توسط فرد به خاطر خطای سهوی دارند. حافظه انسان از امور ناپایدار و سیال است. حافظه ما ممکن است به مرور زمان پاک شود یا حتی به اشتباه درافتد. چه بسیار وقایع و حوادثی که به شکلی دیگر در ذهن ما ثبت میشود؛ یا به مرور زمان در ذهن ما تغییر حالت میدهد بدون اینکه خود متوجه این موضوع باشیم. بسیار دیدهایم که حادثهای به گونهای در ذهن ما شکل میگیرد و بعدها که موقعیتی فراهم میشود و فیلم یا مستندی از آن واقعه را پس از گذشت سالها میبینیم، درمییابیم که آنچه در ذهن ما کاملا مجسم و بهعنوان امری حقیقی شکل گرفته و ثبت شده است چقدر با واقعیت تفاوت دارد. مثال دیگر، اتفاقات و صحنههایی است که در خواب دیدهایم یا در رؤیای خود ساختهایم یا فرد دیگری برای ما نقل کرده است. این رویدادها چنان در ذهن ما نقش میبندد که گمان میکنیم چیزی نیست جز واقعیتی که در گذشته برای خود ما رخ داده است. این قبیل خطاها کاملا ناخوداگاه و بدون غرض صورت میگیرد.
اما موضوعی که در اینجا می خواهم به آن تاکید کنم. آسیب زایی استفاده از فرهنگ شفاهی در بین نخبگان و مسئولین است. وقتی فقط فرهنگ شفاهی در مجموعه مسئولین یک دیار یا یک شهر غالب باشد نمی توان انتظار داشت وعده وعیدها در حافظه این افراد جایگاه مشخص داشته باشد و دچار تغییر نشود. نمی توان جایگاه مشخصی برای برنامه ها در نظر گرفت. نه ذهنیت معتقد به برنامهریزی به وجود می آید و نه ساختار اجرایی آن درست می شود. سردرگمی و تناقض در گفتار و رفتار به وجود می آید و احساسات بر ما حکمرانی می کند نه دانایی و منطق.
ذکر مثالی در این جا به فهم موضوع کمک می کند. حجت الاسلام نیک بین نماینده دیارمان در یک کلیپ کوتاه که در شبکه های اجتماعی ارسال و دست به دست شد سخنانی در مورد حجاب گفت که با نوع تفکر و عملکرد قبلش و گفتارش در مجلس هنگام تصویب لایحه حجاب و عفاف صد و هشتاد درجه تفاوت دارد. همه ما می دانیم که حجت الاسلام نیک بین نقش مهمی در هشتاد و پنجی شدن لایحه عفاف و حجاب داشت. هشتاد و پنجی شدن یک لایحه یعنی مجلس اختیار تصویب یک لایحه را به جای مطرح شدن در صحن علنی ، به کمیسیونهای داخلی خود تفویض کند، در این صورت این قوانین در مدتی که مجلس تعیین مینماید به صورت آزمایشی اجرا میشود.
گفتنی است حجت الاسلام نیک بین به عنوان متقاضی اعمال اصل ۸۵ برای بررسی لایحه عفاف و حجاب در بررسی لایحه مذکور اظهار داشت: در 3 سال گذشته قوانین بسیار زیادی در حوزه اقتصادی در مجلس دنبال شده است که لازم است در سال آخر تکمیل شود از این رو اگر لایحه عفاف و حجاب که 1600 پیشنهاد دارد به صحن بیاید، باید چندین ماه زمان برای بررسی آن در نظر بگیریم.
چرایی این گونه سخن گفتن متفاوت در دو موقعیت متفاوت سوالات زیادی در ذهن تداعی می کند. امیدواریم با نزدیک شدن به انتخابات مجلس دوازدهم این گونه سخنان دارای آمار افزایشی نشود.
نوشتن نظر:
ارسال پاسخ