آخرین اخبار

چرا همه کاندیدا خود را پیروز رقابت می دانند؟

  این روزها اگر پای صحبت هر یک از داوطلبین بنشینید خود را پیروز انتخابات می داند و دلایلی برای این که به پیروزی می رسد بیان کرده، امتیازاتی که وی را در این رقابت پیروز می کند برمی شمرد. باید گفت برای  فردی که وارد گردونه رقابت می شود، داشتن روحیه رقابت پذیری از عناصر اصل...
کد مطلب : 206
پنجشنبه, 14 دی 1402
28 بازدید
نویسنده : محبوبه وزیری

 

این روزها اگر پای صحبت هر یک از داوطلبین بنشینید خود را پیروز انتخابات می داند و دلایلی برای این که به پیروزی می رسد بیان کرده، امتیازاتی که وی را در این رقابت پیروز می کند برمی شمرد.

باید گفت برای  فردی که وارد گردونه رقابت می شود، داشتن روحیه رقابت پذیری از عناصر اصلی است و اگر چنین روحیه ای نداشته باشد خواه ناخواه از این گردونه خارج خواهد شد. اما یکی دیگر از اجزا و عناصر لازم در رقابت واقع نگری است. دید واقعی نسبت به مسائل پیرامون می تواند به کمک داوطلب بیاید تا موانع را رفع و امتیازات را تقویت کند. سوال این است چرا داوطلبین و حتی تحلیل گران سیاسی از واقع نگری دور می شوند و نمی توانند برداشت درستی از موضوعات  داشته باشند و حتی بسیاری از پیش بینی هایی که در بازه انتخاباتی صورت می گیرد موقتی و زودگذر است؟

در این نوشتار پاسخ به این سوال از دو منظر مورد بررسی قرار می گیرد:

الف – نبود نظرسنجی علمی

در شهرهای کوچکی مثل کاشمر نظر سنجی علمی انجام نمی شود. معمولا از ارتباطات چهره به چهره، استقبال  مردم از کاندید و سخنانی که کاندید از دور و نزدیک می شنود، موقعیت کاندید یا داوطلب برآورد می شود. این کار چند اشکال عمده دارد:

اول این که مردم در شهرهای کوچک محافظه کارند و حقیقت را رودر روی افراد نمی گویند. معمولا در جلساتی که با حضور کاندید برگزار می شود رودرواسی وجود دارد. مسلم است که این گونه جلسات نمی تواند دیدگاه درستی برای کاندیدا ایجاد کند و به احتمال زیاد او را به اشتباه می اندازد، زیرا تصور می کند افرادی که در جلسه نشسته اند با او همراه هستند. در این جلسات کاندیدا  نیز به دنبال نکات ظریفی که دیگران مطرح می کنند نیست. نتیجه ظاهری و صریح را می خواهد که مطمئنا در این جلسات یافت نمی شود.

 

دومین موضوع استقبال گروهی از یک کاندیدا در مکان هایی مثل مسجد یا تکایا در روستاهاست. این مورد هم می تواند باعث به اشتباه افتادن کاندید شود. بیشتر مردم کنجکاو هستند و می خواهند ببیننند چه گفته می شود یا چه افرادی دور یک کاندید هستند. هنگامی که برای سخنرانی دعوت می شوند تعداد زیادی حضور می یابند و به خاطر روحیه مهمان نوازی که دارند، کاری نمی کنند که ناخوشایند باشد. اما این حضور آنها به معنای تایید نیست و ممکن است  در سخنرانی چندین نفر که به عنوان کاندید در روستا حضور یابند شرکت کنند.

سومین موضوع که بر فکرکاندیدا تاثیر می گذارد حلقه دور داوطلبین یا کاندیدا می باشد. منظور از حلقه، افرادی هستند که برای یک کاندید تبلیغ می کنند یا حامی یک کاندید مشخص هستند. این حلقه معمولا از دوستان و خویشان تشکیل شده است و علاقه ای که این افراد به کاندید دارند، مانع انتقال واقعیات اجتماعی می شود.

چهارم: حلقه اطراف کاندید به مرور دارای تعصب درون گروهی می شوند و اجازه نقد به آنها داده نمی شود و هر نقدی به عنوان مخالفت با داوطلب و کاندید تلقی می شود این موضوع باعث می شود که گروه اطراف بالندگی و سازندگی خود را از دست بدهد و نتواند خود را بازسازی کند.

پنجم: داوطلبین هم در جمع کردن افرادی که صرفا از آنها تعریف می کنند سهم دارند. زیرا از طرفی هر انسانی از تعریف بیشتر از نقد خوشش می آید و از طرف دیگر هر کاندید نیاز به آرامش فکری دارد و در بازه انتخابات این آرامش را در تعریف اطرافیان و تایید آنها جستجو می کند.

ششم: نظر سنجی هایی که در شهرهای کوچکی مثل کاشمر انجام می شود، معمولا از پایایی و اعتبار کافی برخوردار نیستند. اغلب به صورت اینترنتی انجام می شود و برای مطرح کردن یک کاندی خاص است. به طور کلی می توان گفت به جای نظرسنجی، نظرسازی انجام می شود.

 

ب- رفتار رای دهندگان

اولین موضوعی که همه کاندیدا روی آن حساب باز می کنند، سیال بودن افکار عمومی است. ضعف تحزب و شناور بودن مفاهیم و سیاست و تعداد بالای افراد « مردد و بی تصمیم» باعث می شود باعث می شوند، افکار عمومی ساختاری کم عمق و سیال و مبهم و پیش بینی ناپذیر داشته باشد. برخی معتقدند 40 درصد از آرای جامعه« رای خاکستری» یا «رای سرگردان» است. این نوع رای، پیش بینی پذیری انتخابات را کم  و پژوهش و بررسی را بی فایده می کند. این که 40 درصد افراد جامعه ناگهان و در لحظات اخر به یک باره سمت و سوی مشخصی می گیرد و به قولی موج ایجاد می کند قابل ارزیابی و پیش بینی نیست. «رای خاکستری ها» همه را تا هفته آخر منتهی به انتخابات چشم انتظار نگه می دارند و در هفته آخر است که یک ناظر بی طرف از واکنش های جمعی مردم می تواند تا حدودی نتیجه انتخابات را پیش بینی کند.

دومین موضوع حاشیه سازی است. در روزهای منتهی به روز رای گیری برخی حاشیه ها قوت می گیرند که درجابجایی رای ها و تغییر افکار عمومی تاثیر به سزایی دارند. این حاشیه ها ممکن است مسائل ریز و درشت زندگی خصوصی یک کاندید باشد. باز هم مشخص نیست چرا برخی از حاشیه ها تاثیر گذارند و همان رای خاکستری ها به آن توجه می کنند و چرا گاهی حاشیه های مشابه تاثیرگذاری چندانی ندارند.