مجلس دوازدهم مجلسی یکدست نخواهد بود
جمع کن خود را جماعت رحمت است
تـا توانـم با تـو گفتن هرچـه هست
مولـوی
در نظام جمهوری اسلامی ایران بر اساس اصل ششم قانون اساسی امور کشور باید به اتکای آرای عمومی اداره شود از طریق برگزاری انتخابات، برگزاری انتخابات، در حقیقت تبلور اراده و خواست مردم است، انتخاب نمایندگان مجلس شورای اسلامی برابر ضوابط مندرج در قانون توسط مردم با این هدف صورت میگیرد تا عدهای به نمایندگی از سوی مردم در راستای صلاح و منافع مردم اداره امور کشور را به نحوی شایسته بر عهده بگیرند، مجلس شورای اسلامی نام دیگرش خانه ملت است و متعلق به مردم است.
کمتر از سه ماه تا برگزاری انتخابات مجلس دوازدهم فاصله داریم معمولاً در آستانه هر انتخاباتی جناحها و احزاب مختلف به زعم خودشان بهترینها را به مردم معرفی میکنند و مردم بر اساس سلایق و شناختی که از کاندیداها دارند به کسی که بیشتر از دیگران به وی اعتماد دارند رای میدهند، یکی از ضعف هایی که در کشور ما وجود دارد این است که جریانات سیاسی، احزاب و تشکلها بیشتر مصرف انتخاباتی دارند و برنامه محور نیستند، انتخابات محور هستند، در گرماگرم کارزار انتخاباتی به صحنه می آیند، وقتی به قدرت می رسند نمیتوانند یک برنامه از پیش تعیین شدهای را به اجرا بگذارند به همین جهت با حرکتهای سینوسی در اجرا مواجه میشوند، امید است احزاب موجود، جناحها و تشکلات و جریانات سیاسی موثر در حوزه انتخابات و حوزههای سیاسی این نقیصه را در آینده برطرف کنند.
در حال حاضر بر اساس قوانین جدید، برابر آمار سال ۱۳۹۵ در کل کشور ۱۲۰ حزب وجود دارد که از این میان ۳۳ حزب با گستره فعالیت استانی و ۸۷ حزب با گستره فعالیت ملی حق فعالیت دارند، بیشتر این احزاب برای مردم ناشناخته اند، کم اند افرادی که از برنامه ریزی طولانی مدت این احزاب برای رسیدن به اهداف بلند مدتشان در راستای جامعه و نظام حکومتی باخبر باشند و بی جهت نیست که بارها و بارها از زبان برخی شخصیت های سیاسی می شنویم که افتخار می کنند که عضو هیچ حزب و گروهی نیستند.
نیم نگاهی به شکل و شمایل مجالس ادوار گذشته بیندازید،یک دست ترین و پاستوریزه ترین مجالس مجلس ششم و یازدهم هستند،اما از نظر اصولگرایان مجلس ششم ناکارآمد ترین مجلس و از نظر اصلاحطلبان مجلس یازدهم ناکارآمد ترین مجلس است، آنچه مشهود است در هر دو دوره نحوه انتصاب ها در حد خرد و کلان بگونه ای است که شایسته سالاری قربانی خالص سازی شده است، این روزها اصولگرایان تلاش بسیاری برای دستیابی به وحدت انجام میدهند، اما قراین نشان میدهد که در غیاب اصلاح طلبان کم کم نظر بهزاد نبوی در حال تحقق است، روزگاری وی گفته بود:« اگر اصلاح طلبان نباشند، اصولگرایان به جان هم میافتند» البته این به جان هم افتادن در همین حد است که به احتمال زیاد در این دوره اصولگرایان حداقل ۲ لیست جداگانه خواهند داشت و اگر هر جریانی فقط ساز خود را کوک کند و هیچ کدام با هم ائتلاف نکنند جریان اصولگرا شاید ۵ لیست جداگانه داشته باشد، این لیستها عبارتند از: 1- لیست شورای وحدت( راست نو) که احتمالاً تبدیل به تشکیلات لاریجانی خواهد شد، ۲- لیست شورای ائتلاف اصولگرایان( راست میانه) این لیست را غلامعلی حداد عادل در شورای ائتلاف اصولگرایان رهبری میکند ۳- لیست جریان پایداری( راست رادیکال) ۴ - لیست حامیان دولت و شبکه راهبردی یاران انقلاب اسلامی( شریان) که از افراد نزدیک به دولت فعلی تشکیل شده است( راست رادیکال) ۵ - لیست یاران قالیباف «مبنا» جبهه ی بیداری نیروهای انقلاب ( راست میانه)
در بین برخی از این گروه ها به قول محمدرضا باهنر زمزمه هایی شنیده می شود که می گویند : «مشارکت حداقلی، پیروزی حد اکثری» اما بعید است این اتفاق بیفتد، به نظر می رسد در این دوره یک نوع رقابت دوقطبی بین اصولگرایان شکل خواهد گرفت از جنس حرف هایی که سران این گروه ها از هم اکنون می زنند،مصطفی پورمحمدی رئیس شورای وحدت نیروهای انقلاب اسلامی می گوید، :« شورای وحدت باید با تشکیلات خود ظرفیت سازی کند، افراد توانمند و شایسته باید شناسایی شوند، ذهن خود را نباید با بگومگوهای سیاسی درگیر کنیم، هنریک تشکیلات قوی این است که افراد شایسته را شناسایی کند، آن ها را به میدان بیاورد و در معرض رای و رقابت در انتخابات قرار دهد. »
در آن طرف ماجرا اظهارات مرتضی آقاتهرانی را شاهدیم وقتی میگوید: « جبهه پایداری بر اساس بررسیها و استفاده از تجارب گذشته خود با جریانهای انقلابی برای انتخابات مجلس در سال جاری به مدلی برای همافزایی به وحدت رسیده است و بر اساس آن مدل، ارتباطات و فعالیتهای خودش را با دیگر تشکلهای انقلابی در جهت تحقق گفتمان انقلاب اسلامی و روی کارآمدن مجلس انقلابی عملیاتی میکند.»
اظهارات آقاتهرانی، با حرف های اخیر محصولی که تاکید کرده بود: هرجا پایداری ها تنها به انتخابات ورود کرده اند موفق تر بوده اند تکمیل می شود و حجت بر اصولگرایان تمام است که احتمال آنکه پایداری ها با لیست مستقل وارد بازی انتخابات مجلس یازدهم شوند بالاست.
با این حساب از نقش اصلاح طلبان در صورتی که وارد بازی انتخابات شوند در این دوره نباید غافل شد، هر چند بعید است در تهران و شهرهای بزرگ و مراکز استان ها، اتفاقاتی از جنس اتفاقات دوره دهم مجلس و پیروزی صددرصدی لیست امید بیفتد اما در شهرهای کوچک و کم جمعیت نمی توان احتمال پیروزی کاندیداهای اصلاح طلب را با وجود چنین شکافی در بین اصولگرایان نادیده گرفت،
به زعم نگارنده مجلس آینده به احتمال زیاد مجلسی با اکثریت اصولگرا اعم از رادیکال و اعتدال گرا و اقلیت قابل توجهی از اصلاح طلبان و بطورکلی غیریکدست به نفع مردم خواهد بود.
نوشتن نظر:
ارسال پاسخ