آخرین اخبار

زندگی روی صحنه

دنیای امروز، دنیای عجایب و غرایب است. ساز و کارهای دنیای دیجیتالی به‌سمت‌وسویی رفته که دیگر تصور می‌شود، راه بازگشتی نمانده و باید روزبه‌روز در این غرقآب فرو رفت. در این یادداشت با هدف آگاهی نسبت به قرار گرفتن خود در فضای مجازی، مجبور به تکرار بعضی چیزها شده‌ایم ک...
کد مطلب : 261
دوشنبه, 21 خرداد 1403
18 بازدید
نویسنده : حمید ضیایی

دنیای امروز، دنیای عجایب و غرایب است. ساز و کارهای دنیای دیجیتالی به‌سمت‌وسویی رفته که دیگر تصور می‌شود، راه بازگشتی نمانده و باید روزبه‌روز در این غرقآب فرو رفت.

در این یادداشت با هدف آگاهی نسبت به قرار گرفتن خود در فضای مجازی، مجبور به تکرار بعضی چیزها شده‌ایم که بازگو کردنش، غبارزدایی از حافظه‌ی مسحورشدگان صفحات مجازی است.

امروزه، نمی‌توان زندگی را بدون اینستاگرام تصور کرد. در خیابان، هنگام رانندگی، راکبان موتورسیکلت، پیاده‌وسواره، سفرکنندگان و آشپزها، ورزشکاران و مربیّان، شوخ‌طبعان و طنازّان و... هرکدام در تلاش تولید محتوا برای صفحات مجازی خود هستند.

متأسفانه متر و معیار بسیاری از محافل هنری و فرهنگی و سیاسی و اقتصادی، تعداد فالورهای صفحات مجازی است. البته که تعداد فالور نشان‌دهنده‌ی حضور حداکثری یا اقلّی کاربران در صفحات مجازی است؛ اما، دیگر مهم نیست چه محتوایی در چه صفحه‌ای تبلیغ می‌شود؛ مهم اکثریّت فالورهاست که تعیین‌کننده‌ی اعتبار شده است.

 

بلاگرها در اینستاگرام به چنددسته‌ی «بلاگرفودهای‌ها، لایف‌استایلی‌ها یا سوئیت‌هومی‌ها، بلاگرمامی‌ها، دیزاینرها و... تقسیم می‌شوند. هرکدام در تلاشند تا بتوانند محتوای مجازی تولید و عرضه‌ کنند. این تولید و عرضه نیز، دو صرفه‌ی اقتصادی و عاطفی دارد که در پیوندی متظاهرانه در صدد جذب فالورهای بیشتر هستند؛ این درصورتی است که ریزش فالور، می‌تواند تمام کاخ‌های رویایی این افراد را درهم‌کوبد.

 

 

لایف‌استایلی‌ها

 

این دسته از افراد در طول روز، مشغول تولید محتوا از سبک و سیاق زندگی خود هستند. زندگی‌ای که از قبل چیدمانش انجام شده و اکنون در قاب دوربین‌های موبایل قرار می‌گیرد با روایانی که سعی می‌کنند سبک زندگی خود را متفاوت از دیگران عرضه کنند. زندگی این افراد، در ظاهر آرام، مرتب، بدون ریخت‌وپاش، در سکوتی خاص به‌نمایش در می‌آید. از سوی دیگر در فضای تولید محتوایی، گاهی به اداهای غیر مترقبه و در ظاهر از پیش تعیین‌نشده بر می‌خوریم. این یک مرزبندی نانوشته در میان این افراد است تا رابطه‌ی عاطفی میان خود و مخاطب را حفظ کنند. این در صورتی است که عمده‌ی فعالیّت این افراد در گرو «زندگی روی صحنه» (life on screen) است. ترویج مصرف‌گرایی، به‌نمایش گذاشتن دارایی‌ها، لوازم زینتی (accessory)، چیدمان و برندهای لوازم منزل، با شکل‌وشمایلی متظاهرانه در قالب عدم‌توجه به آن‌ها و در نهایت به‌اشتراک گذاشتن تجربیّات شخصی در ساحت ناصح مشفق، بخشی از هدف و فعالیّت این سنخ افراد است.

«سوئیت‌هوم‌ها» در صفحه‌ی کاربری‌شان در نقش راوی ظاهر می‌شوند و به بازگویی تجارب شخصی می‌پردازند، «زندگی روی صحنه» از مصادیق بارز صفحات کاربری آن‌هاست. آن‌ها با روزمره‌نویسی و تلقی اینستاگرام به مثابه‌ی دفتر خاطرات، تجاربشان از خرید روزانه تا سفر را هم‌چون آشنایی قدیمی با دنبال‌کنندگانشان به‌اشتراک می‌گذارند، هرچند گاهی این اشتراک‌گذاری‌ها با واکنش منفی برخی دنبال‌کنندگان مواجه می‌شود...[که] نمایش این واکنش‌های منفی در خلق ارتباطی اصیل تأثیرگذار است، زیرا این باور را به‌دنبال‌کننده القا می‌کند که خرده‌سلبریتی، واهمه‌ای از قضاوت‌شدن ندارد. این عمل یکی از استراتژی‌هایی است که خرده‌سلبریتی‌ها به‌منظور تأکید بر اصالت از آن بهره می‌گیرند.» (از معمولی تا خرده‌سلبریتی: سنخ‌شناسی خرده‌سلبریتی‌های اینستاگرامی ایرانی، کوهستانی، سمانه، فصلنامه‌ی مطالعات رسانه‌های نوین، سال نهم، شماره‌ی 33، بهار 1402، صص 123،174)

 

بلاگرفودی‌های خوش‌اشتها

 

در اینستاگرام، بلاگرهای غذا، نقش مهمی در تبلیغ رستوران‌ها و فست‌فودها دارند. یک بلاگرفود، با چند سینی غذا یا ساندویچ و پیتزا جلوی دوربین ظاهر می‌شود و با گفتن چند جمله‌ی کلیشه‌ایِ «شاید باورت نشه این سینی غذا چند» و یا «یه سینی غذا برای پنج نفر فقط و فقط فلان قیمت» سعی در جذب مخاطب و مشتری برای آن رستوران دارد.

 این افراد در  ظاهر، در رستوران‌ها و فست‌فودها، با اشتهای زیادی غذا می‌خورند و در رقابت‌های کباب‌خوری در کمتر یک‌دقیقه هم شرکت می‌کنند. این بلاگرها، با چهره‌هایی شاد و خوش‌اشتها سعی دارند مخاطب را ترغیب نمایند که به رستوران‌های موردنظر آن‌ها بروند و از غذای رستوران استفاده کنند.

 

 

بلاگرمامی‌ها

 

بلاگرمامی‌ها، بخش دیگری از بلاگرهایی هستند که در فضای مجازی و اینستاگرام مشغول فعالیت‌اند. این بخش جامعه‌ی مجازی، با نشان‌دادن بازی با کودکشان، سرگرم کردن، راهکارهای رفتاری، لباس کودک، شیرین‌کاری‌ها کودک، غذاخوردن کودک و... سعی در جذب فالور دارند. این بلاگرها، تنها بخشی از زندگی خود را به مخاطب نشان می‌دهند؛ درواقع باید این‌طور گفت که نمایش جزء را شاهدیم و ناخودآگاه کل را اراده می‌کنیم. این بلاگرها، نه‌تنها دچار خودابرازی مادر نمونه هستند، بلکه از خود چهره‌ای فعال، پویا، ورزش‌کار، متوجه پوست و مو و... هم به‌مخاطب نشان می‌دهند.

 

دیزاینرها

 

این نوع بلاگری، سه‌وجه دارد. یا طراح‌اند و در واقع شغل خود را تبلیغ می‌کنند، یا علاقه‌مند به طراحی هستند و چیدمان زندگی خود را تغییر می‌دهند و به‌نمایش می‌گذارند و یا کسانی هستند که در جای‌های مختلف حاضر می‌شوند و درباره‌ی طراحی و چیدمان آن مکان داد سخن می‌دهند.

این دسته از بلاگرها، در بسیاری مواقع این افراد به‌ظاهر درگیر نوعی وسواس فکری می‌شوند. تغییر مکرر چیدمان خانه، ضبط ولاگ‌های مختلف از لحظات تغییر چیدمان و لوازم منزل، به‌نمایش گذاشتن این تغییرات، بیان‌گر نوعی سبک زندگی آن‌هاست که با واقعیّت زندگی این افراد فاصله‌ای چشم‌گیر دارد.

 

 

در نتیجه

 

رسانه‌های مجازی، تأثیرات مثبت و منفی فراوان داشته‌اند. بخشی از این تأثیرات، بیرون آوردن رسانه‌ها از انحصار است و دیگر نیاز نیست برای دسترسی به رسانه‌ای منتظر ماند؛ از سوی دیگر تأثیر منفی این است که رسانه از انحصار خارج شده است.

تأثیر مثبت خروج رسانه از انحصار، زمینه را برای فعالیت‌ها و کشف استعدادها مهیا کرده است و هرکس می‌تواند آن‌چه در توان دارد برای مخاطبان خود تولید و عرضه کند؛ و تأثیر منفی هم از قضا همین است که رسانه از انحصار افراد متخصص خارج شده و هرکس می‌تواند با شعار «خودت انجام بده» کارش را پیش ببرد.

واقعیّت این است که این افراد که امروزه آن‌ها را به‌عنوان بلاگر می‌شناسیم، تأثیر به‌سزایی روی مخاطب خود دارند. مخاطبانی هستند که بی‌چون‌وچرا گوششان به این افراد است و سند چنین ادعایی، پرداخت‌های گزاف تبلیغات در صفحات این افراد است. روی دیگر تأثیر اینستاگرامی در کف خیابان، این است که اصطلاحات و تیکه‌کلام‌های همین بلاگرها سر زبان‌ها افتاده است.

جریان‌سازی‌های مختلف که می‌توان آن‌ها را به دو بخش ابتذال مطلق و سرگرمی مطلق تقسیم کرد، از دیگر معایت و مزایای صفحات این افراد است.

در حقیقت باید بپذیریم که هیچ راه گریزی از دنیای تکنولوژیایی امروز نیست؛ اما، می‌توان در مقابل آن‌چه ابتذال است خود را مصون نگه داریم.

در این یادداشت که با رویکرد بررسی بخش کوچکی از فعالیت‌های بلاگری مجازی انجام شد، سعی را بر این گذاشتیم تا مخاطب، خود این موضوع را درک کند که روزانه چه محتواهایی را وارد مغز خود می‌کند.

تشخیص سره از ناسره، امروزه بسیار دشوار است. اما باید این موضوع را دریافت که در چنین صفحاتی همواره یک تعامل و معامله‌ی یک سر سود میان عاطفه‌ای پوشالی با مخاطب وجود دارد که جامعه‌شناسان آن را «پیوند سود و عاطفه»(2) نامیده‌اند.