آخرین اخبار

وقتی زنگ ها به صدا در می آیند

بعضی از مشاغل تخصصی هستند ، تعریف مشخصی دارند و هر کسی نمی تواند ادعا کند صاحب آن شغل است به عنوان مثال یک معلم ریاضی ، معلم ریاضی است خودش هم می داند که معلم چه رشته ای است و ادعای شغل دیگری هم ندارد. یک پزشک، یک پرستار، یک مسئول فنی، یک تکنسین و افرادی دارای این مشاغل مدعی مشاغل دیگری نیستند و...
کد مطلب : 98
یکشنبه, 03 اردیبهشت 1402
21 بازدید
نویسنده : مدیریت سایت

بعضی از مشاغل تخصصی هستند ، تعریف مشخصی دارند و هر کسی نمی تواند ادعا کند صاحب آن شغل است به عنوان مثال یک معلم ریاضی ، معلم ریاضی است خودش هم می داند که معلم چه رشته ای است و ادعای شغل دیگری هم ندارد. یک پزشک، یک پرستار، یک مسئول فنی، یک تکنسین و افرادی دارای این مشاغل مدعی مشاغل دیگری نیستند و تکلیفشان با خودشان مشخص است.

اما بعضی از مشاغل جامعه این ویژگی ها را ندارند . تعریفی برای آن مشخص نیست و این آغاز دردسر هم برای فرد شاغل هم برای جامعه است . به عنوان مثال جامعه ما تعریفی برای خبرنگار ندارد ، هنرمندی شغل تعریف شده ای نیست،اهل قلم افراد مشخصی نیستند.

شاید شما مخاطبین گرامی که با این نوع مشکل مواجه نشده اید بگویید کم دردسر داریم که حالا تو! نویسنده این مطلب می خواهی برایمان مشکل جدید تصویر کنی. ولی باور بفرمایید اگر با این قشر از جامعه سر و کار داشتید متوجه عمق مشکل می شدید.

حالا فرض بفرمایید می خواهند از گروهی از معلمان تجلیل کنند . خب تعدادشان مشخص است. امتیازاتی برای آن ها معلوم شده است و بر اساس منابعی که در دسترس است تصمیم گرفته می شود که چه هدیه ای به ایشان تقدیم شود و یا جلسه تجلیل به چه صورت برگزار شود.

اما خبرنگاران از این قاعده مستثنی هستند. می خواهیم خبرنگاران شهر را به جلسه ای دعوت کنیم. این شغل درست تعریف نشده است . بسیاری خبرنگار هستند و هیچ ادعایی ندارند و از این جلسات حذف می شوند. تعدادی با نوشتن یکی دو جمله در نشریه یا سایت و کانال تلگرامی ادعا می کنند خبرنگارند . عده ای می خواهند عده ای دیگر نباشند. خیلی ها از این که تعدادی دعوت شده اند ناراضی هستند و تعدادی از این که دعوت نشده اند گلایه مندند.

مصیبت در صورتی دو چندان یا صد چندان می شود که هدیه ای هم در این جلسات به اشخاصی داده شود. باز هم همه حق دارند و البته هیچ کس محق نیست چون تعریفی برای این شغل نداریم.  در این صورت است که زنگ های تلفن و موبایل به صدا در می اید و حالا چطور می توانی پاسخ گلایه کنندگان را بدهید خود داستانی دارد.

این موضوع در باره هنرمندان شهر به صورت بارزتری خود را نشان می دهد. در گروه هنرمندان به علت تعداد بسیار زیاد افرادی که خود را در جرگه هنرمندان می پندارند و نیستند و در مقابل عده ای که هنرمند هستند و عده دیگر به دلایلی آنها را قبول ندارند ، همچنین به خاطر رقابت هایی که در بین برخی  گروه های  هنرمندان در عرصه های مختلف موجود است ، در هنگام دعوت مشکلاتی بیش از آنچه در گروه خبرنگاران عنوان شد اتفاق می افتد و چنانچه عرض شد عاملی می شود که مجدد زنگ ها به صدا درآید.

در عرصه قلم و نوشتار و هنر انقلاب و در جاهایی که عده ای نام خود را نخبه می گذارند هم به کرات این اتفاق می افتد. جل می شدند. کاش سه تجلیل برگزار می شود و آنچه می ماند دلخوری و گلایه است.

کاش این مشاغل هم تعریف مشخصی داشتند. کاش بانک اطلاعاتی در شهر موجود بود تا صاحبان هنر و قلم  به درستی در آن معرفی شوند. کاش دعوت ها  بدون سوگیری انجام می شد و کاش انسان ها نسبت به هم منصف بودند