یک صبح با نشاط در پارک بانوان شماره یک کاشمر همراه با گروه ورزش صبحگاهی بانوان، ایستگاه 13
ساعت 5 و نیم به پارک بانوان می رسیم. با این که وصف ورزش صبحگاهی پارک بانوان شماره 1 کاشمر را قبلا شنیده ام، حضور تعداد زیادی از بانوان شهر در آن موقع صبح برایم جالب است. قریب به 100 نفر در پارک حضور دارند و ورزش را شروع کرده اند. پیام های انگیزشی مربی گروه خانم زهرا عشرتی در فضای پارک طنین انداز است و بانوان ورزش دوست و سحر خیز او را همراهی می کنند. نشاط وصف ناشدنی در پارک جاری است. برنامه هماهنگ و دسته جمعی لذت و نشاط به جمع بخشیده است.
حدس اولیه ام این است که بانوان ساکن در منطقه بلوار جانبازان یا خیابان جمهوری اسلامی و همان اطراف در پارک جمع شده اند، از بانوان دور و برم می پرسم که از چه محله هایی هستند، همه محله های شهر درپاسخ آنها موجود است. از هفده شهریور، دهخدا، دادگستری، عدالت، امام، مدرس، جمهوری اسلامی و بهبودی آمده اند. اکثر افرادِ جمع، میانسال هستند، هرچند افراد جوان نیز در جمع حضور دارد. بیشتر بانوان گروه سابقه ورزشی 13 ساله دارند، ورزش را قبل از ساخت پارک بانوان و در پارک بسیج شروع کرده اند. جوّ و فضای حاکم بر گروه دوستانه و همدلانه است و در ایجاد این همدلی خانم عشرتی تاثیر زیادی دارد.
با خانم زهرا عشرتی مربی گروه ورزش صبحگاهی بانوان، همدلی و نشاط به صحبت می نشینم و ابتدا از انرژی و پویایی او می پرسم:
وی می گوید: احترام داریِ مردم را از پدرم آموخت، پدرم برایم الگوی احترام گزاری و مردم داری است و توصیه همیشگی اش به ما هم احترام داری مردم بود. من هم از کودکی که در کسرینه زندگی می کردم همین رفتار را با مادران روستا داشتم، بعد از ازدواج هم در بین مردم شیراز زندگی کردم که مردم با محبت و مهربانی وخونگرمی هستند. از آنها هم آموختم که احترام، احترام و محبت، محبت می آورد. از طرفی دوری از مردم کاشمر، حس دوست داشتن مردم کاشمر را بیشتر برایم تقویت کرد. یکی دیگر از دلایل شاید نیاز خودم به انرژی و محبت گروه است.
- از کِی ورزش را شروع کردید؟
همسرم از پرسنل نیرو هوایی است. شیراز که بودیم از همان باشگاه نیرو هوایی شروع کردم و در همان جا فعالیت فرهنگی داشتم . دوستم مربی ورزش بود و مربی گری را از او آموختم. بعدا در کلاس های مربی گری هم شرکت کردم . سال 91 که به کاشمر برگشتیم در پارک بسیج ابتدا با دو سه نفر ورزش صبحگاهی را شروع کردیم در پایان هفته اول به پانزده شانزده نفر رسیدیم و یک ماه بعد 60 نفر خانم در پارک جمع شدند. با توجه به محدودیت ها حضور زنان در پارک بسیج مشکل داشت و با ساخت پارک بانوان خیلی از محدودیت ها که در پارک بسیج بود، برداشته شد. با انجام ورزش های همگانی و اجرای جشنواره ها توانستیم رتبه های خوبی در زمینه فرهنگی در سطح استان کسب کنیم. اولین جشنواره ای که برگزار کردیم صبحانه سنتی بود و جشنواره دوم جشنواره غذای سنتی در سطح دیار ترشیز در سالن انقلاب در سال 1395 بود و در سال 97جشنواره محصولات باغی و فرآورده های آن را برگزار کردیم.
اما آنچه در کنار ورزش چیزی که بیشتر مد نظرم است کارهای فرهنگی است. می خواهم بانوان اعتماد به نفس پیدا کنند و ویژگی های شخصیتی که دارند و گاهی خیلی هم شگفت انگیز هم هست را به ظهور برسانند. می خواهم فعال وپویا باشند. خودباور و با انرژی باشند. مادر قلب تپنده خانواده است و باید با تپش خود به همه انرژی بدهد.
- رمز موفقیت خود را در چه می بینید؟
ما یعنی من و همسرم آدم های قانعی هستیم، زیاده خواه نیستیم. مردم دوستی و مردم داری از باورهای ماست. دوران کرونا برایم همیشه یادآور وحشتِ دوری از مردم است و این که نمی توانستیم از داشته هایمان لذت بریم.
- چه پیشنهادی برای بهتر شدن محیط پارک و استفاده بهتر بانوان دارید؟
ابتدا لازم می دانم از آقای مهندس کوهسرخی شهردار محترم و اعضای محترم شهر و همچنین رئیس اداره ورزش و جوانان که همیشه همراه ما بودن تقدیر و تشکر کنم، اما ما نیاز بیشتری به حمایت داریم. بانوان گروه ورزش صبحگاهی اکثرا میانسال هستند و در زمستان بعد از ورزش بدنشان گرم و سرد می شود و سرما می خورند. پارک بانوان هم سالن ندارد از شهردار محترم می خواهیم که در مورد در اختیار گذاشتن یک سالن از امکانات موجود پارک تمهیداتی بیاندیشند یا مکانی سرپوشیده در پارک به صورت سوله برای بانوان علاقه مند احداث کنند.
به سراغ دیگر بانوان گروه می روم تا با چند تن از آنان گفتگویی کوتاه داشته باشم. خانم غلامی که 56 سال سن دارد می گوید: « از موقعی که در پارک بسیج ورزش صبحگاهی آغاز شد، 13 سال است ورزش می کنم. این پارک نیاز بانوان جامعه ماست ، به اینجا که می آیند با هم ارتباط دوستانه برقرار می کنند. ما در اینجا دوستان زیادی پیدا کردهایم. به خانمها توصیه میکنم که از محیط بسته خانه بیرون بیایند و از یکنواختی خارج شوند. خودم تا حالا موفق شده ام که چند نفری را همراه کنم تا آنها هم به ورزش علاقه مند شوند. بسیاری از افرادی که ورزش نمی کنند، مدام از درد زانو و کمر درد ناله دارند ولی افرادی که ورزش می کنند، هم از نظر روحیه سرزنده می شوند و هم بسیاری از مشکلات جسمانی آنها بر طرف می شود.»
وی با اشاره به این که بانوان از نقاط مختلف شهر می آیند می گوید: « خانم ها از هفده شهریور و محله های دور از اینجا برای ورزش می آیند و مجبورند پول آژانس بدهند که برایشان هزینه زیای دارد، اگر شهرداری کاشمر اتوبوسی به صورت سرویس راه اندازی کند به ورزش بانوان کمک موثری کرده است .»
خانم عبادتی که 62 ساله است هم می گوید:« هر صبح برای ورزش و حفظ سلامتی از خوابم میزنم و در مقابل ورزشی که انجام میدهم، نشاط و شادابی خوبی در طول روز به دست میآورم. خیلی دوست دارم افراد بیشتری برای ورزش بیایند. . ورزش صبحگاهی باعث بهبود بیماری هایم شده است. به خانم ها توصیه میکنیم که کمی که از خواب صبح خود کم کنند و برای ورزش کردن به اینجا بیایند»
خانم زهرا کهن 70 ساله هم می گوید:« قبل از این که به اینجا بیایم هفته ای یک بار به فیزیوتراپی می رفتم . خانم ها گفتند بیا اینجا ورزش کن خوب میشی. از وقتی آمدم هم درد شانه هایم و هم درد گردنم خوب شده و به فیزیوتراپی نمی روم . خیلی هم به ورزش علاقه مند شدم . ضمن این که برنامه های اردو و مسافرت و جشن هم برگزار می کنند و همه همدل شدیم.»
خانم ناهید لشکری می گوید:«مادرم در خانه تنها هستند و از وقتی برای ورزش به اینجا می آورم شان، خیلی از مشکلاتشان برطرف شده، الان هم از نظر روحی هم جسمی بهتر هستند. قبلا هفته ای یک بار به فیزیوتراپی می رفتند و هزینه می دادیم ، دو سال است که ورزش می کنند و هزینه فیزیوتراپی ندارند.»
وی ادامه داد:« محیط و فضای خیلی خوبی برای بهار و تابستان در اینجا فراهم است، ولی مشکل ما فرارسیدن فصل سرماست. برای فصل سرما نیاز به یک مکان سرپوشیده داریم. سالن کنار پارک را سال گذشته درخواست دادیم که سالن بحران شهرداری است . یک روز در میان در اختیارمان گذاشتند . اگر خواسته باشیم در روزهای سرد، ورزش را تعطیل کنیم، جمع شدن دوباره بانوان کار آسانی نیست. از شهردار محترم می خواهیم چاره ای برای روزهای سرد و ورزش بانوان ایستگاه 13 بیاندیشد و راهکاری ارائه دهند.»
خانم موسوی که 30 ساله است می گوید:« روزهای اولی که می آمدم درگود ورزش می کردم، از دور که گروه ورزش صبحگاهی بانوان را نگاه کردم، دیدم همه میانسال هستند و من خجالت می کشم داخل تیم بشوم. بعد دیدم خیلی انرژی عالی دارند، بگو بخند دارند و روحیه بالایی دارند. با خانم عشرتی که صحبت کردم، گفتند «بیا، جلو خودم وایستا، من تورو ببینم انرژی می گیرم.» وارد گروه شدم. خانم عشرتی انرژی بالایی دارند و یک حس خوب را منتقل می کنند. از همان لحظه ای که سلام می کنند تا لحظه ای که خداحافظی می کنند.واقعا به من یکی که انرژی می دهند. من وزنم زیاد نیست ولی به خاطر ضعف عضلانی و کارم که حسابداری است و زیاد می نشینم، نیاز به ورزش و تقویت عضلات دارم. حرکات اصلاحی که خانم عشرتی به من آموزش داد خیلی تاثیرگزار بود. از وقتی به ورزش می آیم استایل بدنم خیلی خوب شده و حرکات را اشتباه نمی روم. حتی در خانه به مادرم حرکات را آموزش می دهم.»
در پایان باید بگویم همه اعضای گروه به نحوی می خواستند ارادت و محبت خود را نسبت به خانم زهرا عشرتی ابراز کنند. همه می گفتند خانم عشرتی از جان مایه می گذارد. سنگ تمام می گذارد و برخی دلیل آمدنشان به پارک را حضور صمیمی خانم عشرتی عنوان می کردند.
نوشتن نظر:
ارسال پاسخ