آخرین اخبار

چهارشنبه‌سوری یا چهارشنبه‌سوزی؟!

هیجانات به‌طور کلی پدیده‌هایی ذهنی، زیستی، هدفمند و اجتماعی هستند که به‌صورت انرژی در بدن ذخیره شده و در موقعیت‌های خاص فعال می‌شوند. این هیجانات، مانند ترس، خشم، شادی یا گرسنگی، بدن را برای واکنش‌های لازم در برابر رویدادهای احتمالی آماده می‌کنند. شدت و کیفیت هی...
کد مطلب : 395
سه شنبه, 21 اسفند 1403
51 بازدید
نویسنده : محسن صفریان

هیجانات به‌طور کلی پدیده‌هایی ذهنی، زیستی، هدفمند و اجتماعی هستند که به‌صورت انرژی در بدن ذخیره شده و در موقعیت‌های خاص فعال می‌شوند. این هیجانات، مانند ترس، خشم، شادی یا گرسنگی، بدن را برای واکنش‌های لازم در برابر رویدادهای احتمالی آماده می‌کنند. شدت و کیفیت هیجانات در افراد مختلف متفاوت است و می‌تواند بر فرآیندهای شناختی و ذهنی از یک‌سو و بر واکنش‌های زیستی و فیزیولوژیکی، مانند فعالیت سیستم عصبی خودمختار و ترشح هورمون‌ها، از سوی دیگر تأثیر بگذارد. هنگامی که فرد هیجان‌زده می‌شود، بدن تغییراتی مانند افزایش ضربان قلب، ترشح اپی‌نفرین و تنش عضلانی را تجربه می‌کند.

هیجانات می‌توانند مثبت یا منفی باشند و در دوران نوجوانی و جوانی به اوج خود می‌رسند. در این سنین، میزان کنترل و کارآمدی یا ناکارآمدی هیجانات چندان مورد توجه قرار نمی‌گیرد، در حالی که این مسئله نقش مهمی در رفتارهای اجتماعی دارد. جلوه‌های هیجانی، اغلب به‌صورت پیامدهای غیرکلامی احساسات ما را به دیگران منتقل می‌کنند. گاهی این هیجانات، بدون هدف مفید، باعث آشفتگی رفتار و کاهش قدرت تصمیم‌گیری عقلانی می‌شوند. پژوهش‌ها نشان می‌دهند که هیجانات در گذشته‌های دور نقش تکاملی مهمی داشته‌اند، اما در دنیای مدرن، گاهی منجر به بروز آسیب‌های اجتماعی می‌شوند.

یکی از نمودهای بروز هیجانات، جشن چهارشنبه‌سوری است که قرن‌ها به‌عنوان یک رسم کهن در ایران رواج داشته است. اما با تغییرات فرهنگی و اجتماعی، این مراسم دستخوش دگرگونی شده و شکل نگران‌کننده‌ای به خود گرفته است. امروزه، بسیاری از جوانان و نوجوانان این هیجانات را از طریق استفاده از ترقه و مواد منفجره تخلیه می‌کنند، که نه‌تنها آرامش جامعه را مختل می‌کند، بلکه در مواردی منجر به آتش‌سوزی، جراحات جدی و حتی مرگ می‌شود.

نکته مهم این است که چنین رفتارهایی با فرهنگ اصیل و تمدن ایرانی سازگار نیست و ناخواسته آسیب‌های جدی به تصویر فرهنگی و هویت ملی ما وارد می‌کند. حفظ سنت‌های کهن در قالبی ایمن و متناسب با ارزش‌های فرهنگی، می‌تواند راهکاری برای پاسداشت این آیین دیرینه بدون ایجاد خسارت و خطر باشد.باید بررسی کرد که چه عواملی موجب شده‌اند تا یک سنت دیرینه، که قرن‌ها به‌صورت پریدن از روی آتش و تفریحی سالم برگزار می‌شد، در کمتر از نیم قرن اخیر دچار تغییرات اساسی شود. امروزه، این آیین نه‌تنها به‌شکل نامتعارفی اجرا می‌شود، بلکه با نزدیک شدن به هفته پایانی سال، حتی زودتر از موعد، به‌صورت فعالیت‌هایی پرخطر موجب آسیب‌های جسمی و آزار روحی، به‌ویژه برای سالمندان، گردیده است.

فرایند یادگیری و تربیت در حیوانات بسیار ساده و کوتاه است، اما در انسان‌ها به دلیل پیچیدگی‌های شناختی، تفکر، ادراک و حافظه، روندی طولانی و چندبعدی دارد. از منظر روانکاوانه، ساختار شخصیتی و هویتی انسان‌ها به گذشته، چگونگی رشد، تربیت، ژنتیک و محیط اجتماعی وابسته است. در کشورهای در حال توسعه، روش‌های آموزشی و تربیتی همچنان با استانداردهای جهانی فاصله دارند و این ضعف، اثرات آشکاری در جامعه بر جای گذاشته است. تفاوت ساختارهای جوامع، مسیر رشد و پیشرفت در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، آموزشی و تربیتی را متغیر ساخته و در نتیجه، ناهماهنگی‌هایی در رفتارهای اجتماعی به وجود آورده است.

امروزه، جهان با سرعتی چشمگیر در حال تحول است. پیشرفت تکنولوژی و نفوذ آن در جنبه‌های مختلف زندگی، به همراه بهره‌گیری از دانش روز، انسان‌ها را به مسیرهای جدیدی سوق داده است. به همین ترتیب، تحولات شناختی و بررسی ابعاد علوم اعصاب (نوروساینس)، همراه با برنامه‌های تخصصی، می‌توانند نوجوانان و جوانان را در مسیر درست کنترل هیجانات هدایت کنند. عدم توجه به نیازهای هویتی و تغییرات روانی در جوانان، به‌ویژه همزمان با تغییرات هورمونی دوران نوجوانی و ضعف آموزش، زمینه را برای بروز هیجانات منفی فراهم می‌کند و موجب می‌شود فرد کنترل اراده خود را از دست بدهد.

از دیدگاه نوروبیولوژیک، سیستم لیمبیک مغز و بخش‌هایی از لوب فرونتال، مسئولیت کنترل هیجانات را بر عهده دارند. در مواجهه با صحنه‌های هیجان‌برانگیز، این بخش‌ها ممکن است ارتباط خود را با سایر نواحی مغز قطع کنند و فرد را در شرایط لذت لحظه‌ای و عدم کنترل قرار دهند. چنین وضعیتی می‌تواند به بروز رفتارهای تحریک‌پذیر و نامتعارف منجر شود که در نهایت نارضایتی اجتماعی و بحران‌های فرهنگی را به همراه خواهد داشت.

کنترل این پدیده مستلزم آموزش‌های صحیح از سنین پایین است. با تدوین برنامه‌های آموزشی هدفمند، می‌توان در سال‌های آینده از شدت این رفتارها کاست. هر مسئله اجتماعی، در صورت بی‌توجهی، می‌تواند پیامدهای جبران‌ناپذیری داشته باشد. بنابراین، اگر برای چنین آسیب‌هایی راهکار مناسبی اتخاذ نشود، تمامی افراد جامعه ناگزیر از پرداخت هزینه‌های ناشی از این ناهنجاری‌ها خواهند بود.