اصولگرایان دیار ترشـیز بازی را به عقبه اصلاحات باختنـد
که در جنگ پيروز شديم.
پرسيد :چقدر تلفات داديم؟
گفتند: شصت درصد نيروها کشته شدند،
ناپلئون گفت : يک بار ديگر پيروز شويم، نابوديم. انتـخــابـات دوازدهميـــن دوره مجلس شــوراي اسلامـي با همهي فــراز و نشيبهايش...
آمدند به ناپلئون خبر دادند
که در جنگ پيروز شديم.
پرسيد :چقدر تلفات داديم؟
گفتند: شصت درصد نيروها کشته شدند،
ناپلئون گفت : يک بار ديگر پيروز شويم، نابوديم.
انتـخــابـات دوازدهميـــن دوره مجلس شــوراي اسلامـي با همهي فــراز و نشيبهايش با پيــروزي کانديداي «تشکل مردمي ياران انقلاب ترشيز بزرگ» و «تشکل پيشران» بر ساير رقبا به پايان رسيد، در حقيقـت حجتالاسلام جـواد نيکبين با 60 درصـد ريزش آراي اصولگرايي به نفع رقيبانش به لحاظ انشعاب در مجموعهي اصولگرايـان ديار ترشــيز، پيروز ميدان انتخابات شـد.
«اين قافله عمر عجب ميگذرد»، چهارسـال پيـــش زمانــي کــه اصلاحطلبان در نزد افکار عمومـي، در برابر اتـهام ناکارآمدي و عدم شايستهسالاري قدرت دفاع از خود را نداشتند و در برابر انتقادات شناخته شدهترين نيروهاي خودي که :« طبقات اجتماعي محروم به خود وا نهاده کجا؟» و «تکنوکراتهاي دلال صفت 1000 ميلياردي کجا؟» پاسخي نداشتند و سرافکنده بودند، آن زمان جواد نيکبين، با حمايت يکپارچه ي جريان اصولگرايي، تحت عنوان« شوراي هماهنگي و همدلي نيروهاي انقلاب ترشيز بزرگ» با اختلافي اندک بر رقباي با تجربه ي اصلاح طلب و مستقل پيروز شد، افسوس اصولگرايان از سرنوشت اصلاح طلبان عبرت نگرفتند و در طول اين مدت، از بروز اشتباهاتي از جنس اشتباهات اصلاحطلبان بيبهره نماندند، اصولگرايان علاوه بر بيتوجهي به شايستهسالاري و بهبود امور معيشتي مردم، حتي انسجام و وحدت درون گروهي خويش را نتوانستند حفظ کنند، در نيمهي راه دوشاخه و در نهايت شاخه شاخه شدند، عاقبت بخشي از اصولگرايان با حفظ نام شوراي هماهنگي و همدلي نيروهاي انقلاب ترشيز بزرگ در فرآيندي بدون رقيب به دکتر جواد کوهسرخي رسيدند، تشکل مردمي ياران انقلاب ترشيز بزرگ نيز، در يک مراسم نمايشي بدون رقيب به حجت الاسلام جواد نيک بين رسيدند، و در نزد افکار عمومي از اين اقدام انقلابي خود بيش از همدلان قديمي خويش بهره برداري کردند، بخشي از اصولگرايان هم با شناسنامه و بدون شناسنامه نيز از دکتر مهرداد غزنوي حمايت کردند، اصناف دو سه روز مانده به روز رأيگيري ، از دکتر محمدرضا شاهپسند حمايت کردند، هر چه بود دست تقدير همه کانديداها را در صحنه نگه داشت تا نتيجه ي آرا اينگونه رقم خورد.
نيم نگاهي به درصد آراي کانديداها بيندازيد.
31 درصد از90 درصد مجموع آرا به جواد نيکبين و نزديک به شصت درصد آرا به ساير کانديداهايي اختصاص دارد که مورد حمايت ساير اصولگرايان قرار گرفتند، در اين دوره دست تقدير همه چيز را به نفع جواد نيک بين رقم مي زد، رئيس شوراي هماهنگي و همدلي نيروهاي انقلاب به جمع هيات اجرايي پيوست، اشتباهي که کمتر سياستمداري در گرماگرم کارزار انتخابات مرتکب مي شود و با خلع سلاح کردن خودش نيروهاي تحت امرش را رها مي کند تا حتي براي تعيين جانشين، شرايط تخريب اصولگرايان در فضاي مجازي فراهم گردد،مشکل اصلي اصولگرايان بر مي گردد به اتفاقاتي که پس از پايان عمر مجلس هشتم، در سپهر سياسي ديار ترشيز رخ داد، پس از پايان دوران اقتدار دو چهره ي شناخته شده خباز و بلوکيان و حاکميت بلامنازع اين دو پس از 24 سال در عرصه انتخابات اصولگرايان با مشکل جديدي مواجه شدند که در اين دوره به شکل نمايان بر همگان آشکار گرديد، قبل و پس از پيروزي دکتر محمد اسماعيل نيا در مجلس نهم بخش زيادي از نيروهاي طيف چپ که تا قبل از برگزاري انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري به اصلاحطلب بودن خود افتخار مي کردند، به جمع اصولگرايان پيوستند، در رأس اين افراد، يکي از شاگردان چپي هاي کهنه کاربود که رئيس ستاد دکتر محمد اسماعيل نيا شد، وي خودش چنانچه درمعرض افکار عمومي قرار گيرد جاذبه اي ندارد و در آزمون بختش در انتخابات شوراهاي اسلامي قبلا ناکام مانده است، اما به دليل آشنايي و توان استفاده ي مطلوب از مهارت ها و شگردهاي تبليغاتي و انتخاباتي به شيوه ي چپ سنتي، در آن ايام توانست خيلي آرام و بدون هيچ حاشيهاي از غفلت خباز و بلوکيان که ستادهايشان در کمترين فاصله از يکديگر قرار داشت و به اميد دوقطبي ساختن انتخابات سرگرم تخريب يکديگر بودند، زمينهي پيروزي دکتر اسماعيلنيا را فراهم سازد ، خباز در آن دوره به رقباي تازه وارد به طعنه مي گفت:
چغوک امسالي مي خواهد چغوک پارسالي را چيزي ياد دهد، در حالي که پشت پرده، بسياري از يارانش بصورت خاموش به چغوک امسالي پيوسته بودند، در آن دوران نيروهايي که از طيف اصلاحات به جمع اصولگرايان پيوستند،هيچگاه آبشان با السابقون السابقون، به يک جوي نرفت وقلبا ارادتي به اردوگاه اصولگرايي نداشتند، شکست نماينده ي مجلس نهم يکي از دلايلش اين نوع اختلافات بود، در نتيجه در مجلس دهم دکتر بنيادي کانديداي اصلاح طلبان پيروز انتخابات شد، در مجلس يازدهم ترس از شکست باعث اتحاد مجدد اين دو طيف در اردوگاه اصولگرايي شد و ماحصلش، جواد نيک بين نماينده شد، ، اگر قبول کنيم که خميرمايه و زيربناي تفکراين بخش از ورودي هاي تازه وارد به اردوگاه اصولگرايي هنوزم چپگرايانه است و اين گروه هرگاه اراده کنند، قادرند به عنوان عقبهي اصلاحات عليه اصولگرايان در جهت اهداف چپ سنتي حرکت کنند ، بايد قبول کنيم که اصولگرايان ديار ترشيز بازي انتخابات را به عقبه اصلاحات باختند، البته نسل جواني که با اين جماعت همراهي مي کند روحش از اين نکات بي خبر است و تقصيري ندارد.
در اين دوره مجمع ياران انقلاب، با يک برنامه ريزي حساب شده و استفاده ازتوان کل يارانش که مشاوراني قوي از طيف چپ سنتي بصورت آشکار و نهان در بينشان به چشم مي خورد ، توانست پيروز ميدان شود، دست تقدير شرايط را جوري رقم زد که کانديداهاي جورواجور اصولگرا، همه تا آخر در صحنه ماندند و زمينه ي پيروزي نيک بين را فراهم ساختند ، عدم تاييد و بيرون رفتن مهره اصلي اصلاحات از صحنه ي انتخابات نيز کمک شاياني به پيروزي گزينه ياران انقلاب کرد،دست تقدير بخشي ازاصلاح طلبان را هم به خوبي با دريافت کمک مالي و يا اميد رسيدن به پست و منصب ، تمام قد به استخدام ياران انقلاب در آورد، خيلي ها در برابر اين تاکتيک ، وادار به سکوت شدند، بخشي تسليم شدند، بخشي خودزني کردند، دست تقدير حتي اراده حمايت از يک کانديداي اصلاحطلب را از خيلي ها سلب نمود و در نهايت وضع موجود به همان شکلي که تاکنون وجود داشته است، حفظ شد، پيش بيني مي شود خانه نشيني زعماي اصلاح طلب و اصولگرا تا مدتي ادامه داشته باشد، هرچند دست نيکبين و يارانش در برابر مطالبه گري مخالفان در آينده خالي است، .زيرا نارضايتي از وضع موجود و ضعف برخي مديران در حل مشکلات منطقه، برهيچ کس پوشيده نيست.
نوشتن نظر:
ارسال پاسخ