بلایای طبیعی و سلامت روان زنان
زلزله یک بلای طبیعی است که لحظه ای بر سر مردم فرود می آید. در حال گذران زندگی روزمره هستی که ناگهان زمین می لرزد. خانه ها و منازل فرو می ریزد و زندگی دگرگون می شود. گفته می شود زلزله غیرقابل پیش بینی است و همین ماهیت، خسارات را چندین برابر می کند. زندگی قبل و بعد زلزله برای آن که عزیزی را از دست داده، خانه اش تخریب شده و یا اموال و داراییش نابود شده یکی نیست. هفتهها و ماههای بعد از یک فاجعه صرف انجام کارهای مختلف برای بازگرداندن به یک « وضعیت نسبتا عادی جدید» می شود. گاهی افراد باید در خانههای جدید سکنی گزینند و یا حتی مدت زیادی بی سرو سامان باشند.
اما این همه ماجرا نیست. بسته به نوع صدمات و فقدان، احساسات و روان فرد تا هفته و بلکه ماه ها درگیر می شود. احساس غم و اندوه ، وحشت و ترس می کند. مشکلات خواب ، عصبانیت ، تحریک پذیری در او ظاهر می شود. استرس پس از سانحه و اختلال افسردگی از دیگر عوارض بعد از بروز بلایای طبیعی در افراد است.
در نگاه اول به نظر می رسد که حوادث و بلایای طبیعی به همه افراد فارغ از قشر، طبقه، جنسیت و سنشان یک اندازه آسیب میرساند اما مطالعات نشان می دهد که عوارض بلایای طبیعی برای زنان بیشتر از مردان و برای کودکان بیشتر از بزرگسالان است.
چرا زنان آسیب پذیرترند؟
زلزله خرداد ماه امسال کاشمر حادثه ای که به فوت 4 نفر و مصدومیت 115 نفر انجامید و به 3 هزار و 500 واحد ساختمانی خسارت وارد کرد یک نمونه آماری از جامعه است که احتمال بروز این گونه وقایع را در مقیاس بزرگتر دارد. با این تفاوت که دسترسی ها در این نمونه مسدود نشده است.همه راه ها باز است. دسترسی به بیمارستان و پزشک امکان دارد و محدودیت غذایی نیز تا روزی که این متن نوشته می شود برای آسیب دیدگان وجود ندارد.
اما به گفته ناظران و خیّرین، موقعیت زنان در این شرایط نیز با مردان متفاوت است. خانم دکتر طاهری یکی از خیّرینی که از ابتدای این حادثه از هر گونه کمک و تلاشی در راه بهبود وضعیت آسیب دیدگان دریغ نکرده است در مورد دلایل آسیب پذیری زنان می گوید: مهمترین زمینههای آسیبپذیری زنان در برابر بلایای طبیعی، در مقایسه با مردان، پتانسیل و زمینههای آسیبپذیری عاطفی و روانی زنان است. علاقه زیاد به فرزندان و خود را مسئول خانواده دانستن باعث می شود گاه مادران حتی غذای خود را نمی خورند و برای فرزندشان نگه می دارند که باعث تحریک پذیری بیشتر آنها و استرس و اضطراب بیشتر می شود.
دکتر طاهری خاطر نشان کرد: از مشکلات دیگری که زنان هنگام یا پس از وقوع حادثه طبیعی با آنها روبهرو میشوند محدودیت فضای فیزیکی است. تعداد زیادی از زنان بعد از زلزله کاشمر در مسیر بیرون از چادر یا محل اسکان موقت در روز و خواب در چادر در هنگام شب محدود شده اند و این موضوع فشار روانی بر آنها افزایش داده است. این فشارهای روانی ممکن است علائمی همچون؛ فرسودگی شدید، خستگی مفرط و از دست دادن روحیه در آنها به وجود آورده است. گاه شده اهالی مناطق زلزله زده صبح تا شب فقط روی خرابه ها می نشینند که نشانه ناامیدی آنهاست.
وی ادامه می دهد: بهداشت زنان مسئله دیگر آنهاست. دوران پریدی زنان و وضعیت pmc آنها در این دوره ، دوران بارداری و دوران شیردهی، زنان را هم از نظر رعایت بهداشت و هم نوع تغذیه در موقعیت خاص قرار می دهد و آنها را از نظر جسمی و روحی آسیب پذیرتر می کند.
دکتر طاهری با تاکید بر این که زنان بعد از بلایای طبیعی نیاز به حمایت های اجتماعی روانی دارند یادآور شد: روزهای اول بعد از زلزله گروه هایی برای التیام دردها و گفتگو و حمایت های اجتماعی فعال شدند و بعد از فعالیتشان کم شد در صورتی که الان زمانی است که باید آسیب دیدگان امید و اعتماد به نفس خود را بازیابند و دوباره با موقعیتشان سازگار شوند. امیدواری آنها تضمینی است برای این که آنها به سمت تهیه ملزومات زندگی بروند.
خانم فائزه رمضانی مدیر خانه بازی داناکو که همراه با گروه تخصصی هلال احمر سحر سفیران حمایت روانی اجتماعی ناظر رفتار مادران و زنان در پسابحران بوده اظهار می دارد: حقیقت ماجرا این است که یک هفته بعد از زمین لرزه مادران و کودکانی که با آنها در ارتباط بودیم هنوز وحشت زده بودند و اضطراب عجیبی بر جوّ آن جا حاکم بود. گاهی سعی می کردیم با کودک بازی کنیم ولی کودک دل نمی داد.
خانم رمضانی افزود: طبیعتا یک حادثه ای مثل زلزله یا حوادث مشابه روی همه آحاد جامعه تاثیر می گذارد، ولی ما زنان همیشه عادت داریم که در مسایلی که ایجاد شده،علاوه بر این که خودمان و احساساتمان را مدیریت می کنیم، فضای خانه را مدیریت کنیم تا همه چیز رو براه باشد و در کنار همه این ها نیازهای خاصی هم داریم یعنی شکننده ایم و چون در هنگام آسیب سعی می کنیم سرپا بایستیم یک فشار روانی مضاعفی داریم تحمل می کنیم. همزمان با آن نگران حال فرزندانمان هستیم که چقدر حالش بد شده، چقدر ته دلش خالی شده، همسرمان از این که خانه آسیب دیده نگران است و همه این ها را می خواهیم کنار هم نگه داریم . شما تصور کنید یک زن در همین اوضاع و احوال pmc قاعدگی داشته باشد، اصلا نمی تواند به خودش فکر کند، اصلا نمی تواند بهداشتش را رعایت کند. اگر فرزند کوچک و شیرخوار و پوشکی داشته باشد -نه این که تجهیزات نیست همه سوپری های روستاها باز بود- ولی این قدر هیجان منفی زیاد است و این قدر چیزهای دیگری بود که باید به آن توجه می شد که واقعا بحث بهداشت مغفول می ماند. البته هلال احمر و خانه بهداشت در این زمینه همکاری زیادی داشتند. همزمان با همه این مشکلات زنانی بودند که خانه هایشان در صف تعمیر یا تخریب بود ولی می گفتند همسرم اجازه نمی دهد به کمپ بروم یعنی علاوه بر همه این مسائل زنان باید محدودیت های اجتماعی را تحمل کنند.
خانم رمضانی می گوید: یکی دیگر از مسائل زنان، تکرار خاطرات نگران کننده و آسیب زاست. زنان مدام در ذهنشان تکرار می کنند؛ اگر بچه ام زیر آوار می ماند، اگر فلان اتفاق می افتاد. در این مورد همدلی و همدردی که تیپ ترحم نداشته باشد تا حدودی از بار این برگشت ها به گذشته می کاهد.
فائزه رمضانی با اشاره به این که مردان روی اصول زندگی متمرکز می شوند یادآور می شود: از آنجا که مردان تک بعدی هستند بعد از حوادث روی اصول زندگی متمرکز می شوند ولی زنان با شرایط سختی که وجود دارد و عدم وجود امکانات اولیه و کمبود یا در دسترس نبودن مواد غذایی باید به پخت و پز و غذای خانواده فکر کنند. مردان روی اصول متمرکز شده اند و این ها به نظر جزئی می آید ولی خیلی اساسی است و زنان نمی توانند افراد خانواده را گرسنه نگه دارند.
خانم عفت اسماعیل نژاد فعال اجتماعی و از اهالی روستای زنده جان هم که در هنگام زلزله در روستا حضور داشته با بیان این که متاسفانه این زلزله بیشتر به قشر نیازمند آسیب رساند می گوید: زنان علاوه بر غلبه بر ترس خود باید سنگ صبور فرزندان و شوهر خود باشند. مشکلات شستشو و استحمام و نبود وسایل پخت و پز از دیگر مشکلات بانوان است به ویژه برای آنانی که کودک خردسال دارند.
نوشتن نظر:
ارسال پاسخ