مهاجرت و باورهای ذهنی یا فرهنگ مهاجرت
سال 90 در کلاس جامعه شناسی استاد یک سوال از دانشجویان پرسید؟ اگر هم اکنون وسیله ای در حیاط دانشگاه فرود آید و مقصدش یک کشور خارجی باشد، چند نفر سوار آن وسیله می شوید. بیش از 90 درصد دانشجویان داوطلب خروج از کشور بودند. آن زمان هنوز در کاشمر تب مهاجرت بالا نگرفته بود و برایم این علاقه و میل به خروج از کشور تعجب آور بود. اما به تدریج این علاقه به طور مشخص تری رخ نمایاند و گسترده شد.
به راستی دلیل واقعی مهاجرت چیست؟ هرچنـد آمـار دقیقـی در مـورد مهاجـرت ایرانیـان بـه خـار ج از کشـور وجـود نـدارد، امـا برآوردهـا نشـان می دهـد کـه در طـول چهـار دهـۀ گذشـته، رونـد مهاجرتـی ایرانیـان بـه خـار ج از کشـور تـداوم وگســترش یافته اســت. چرا ایـران در چنـد دهـۀ اخیـر یکـی از کشـورهای مهاجرفرسـت در جهـان بـوده اسـت؟
در این نوشتار میل به مهاجرت با توجه به رفتارهای اجتماعی دوستان و آشنایان و اطرافیان و جنبه های ذهنی فرایند مهاجرت بر اساس تحقیقی در هشتاد و نهمین شماره مجله اندیشه پویا مورد بررسی قرار می گیرد و از دلایل اقتصادی و کاری که البته آنها نیز جایگاهی مهم در مهاجرت دارد صرف نظر می شود. بعضی از این دلایل عبارتند از :
- بایستگی مهاجرت
از آن جایی که مهاجرت عملی پردردسر و پرهزینه است، انتظار می رود تمایل به مهاجرت مبتنی بر محاسبات پیچیده و سود و زیان شخصی باشد. اما مشاهدات تحقیق بر خلاف این امر، نشان داد که اکثریت مصاحبه شوندگان باور دارند تصمیم شان برای مهاجرت دست کم در آغاز، عمدتا تحت تاثیر شرایط اجتماعی آن ها بوده است. برای این که درک بهتری از شرایط کسب شود از مشارکت کنندگان در تحقیق پرسیده شد تا بگویند وقتی دوستان و بستگان شان در ایران از احتمال مهاجرت آنها با خبر شدند، چه واکنشی نشان دادند . مشخص شد که در بسیاری از موارد دوستان و بستگان از این خبر استقبال کرده و حتی به حال او غبطه خورده اند. نسیم که قصد تحصیل در کانادا را دارد در مورد واکنش همکارانش می گوید:«به هر کسی گفتم دارم مهاجرت می کنم، پاسخش چیزی شبیه این ها بود؛ الان باید خوشحال باشی، آن جا بهتر زندگی خواهی داشت، وقتی آن جا تحصیل کنی متوجه می شوی که این جا چیزی یاد نگرفته ای، به محض این که تحصیلت را تمام کنی به راحتی کار پیدا می کنی.»
- مهاجرت به عنوان مرحله ای از زندگی
«فرهنگ مهاجرت» ارزش ها ، باورها و جهان بینی های متناسب با خودش را به همراه می آورد. از اصلی ترین ویژگی های فرهنگ مهاجرت، باور گسترده به عنوان مرحله ای ضروری و بدیهی در زندگی انسان است. علی دانشجویی سی و چند ساله و آماده مهاجرت در توصیف واکنش های مردم به تصمیمش برای مهاجرت گفت:« واکنش نخست مردم ووقتی می شنوند می خواهم به کشور دیگری بروم این است، چطور؟ آن ها هرگز نمی پرسند چرا، می پرسند می خواهی ویزای دانشجویی بگیری؟ ویزای کار؟ می توانی برای همیشه در آن جا بمانی؟ در حالی که یک آدم عادی باید بپرسد چرا می خواهی این جا را ترک کنی؟»
قدرت چنین باور رایجی را با این واقعیت می توان درک کرد که برخی به صورت ایجابی به مهاجرت فکر نمی کنند بلکه از این می ترسند که اگر امروز مهاجرت نکنند ممکن است فردا پشیمان شوند. بنابراین در حالی که برخی از آنان اشتیاق چندانی به مهاجرت ندارند فشارهای اجتماعی به این کار ترغیب شان می کند.
بهنام چهل و اندی ساله، میلش به مهاجرت را با چنین ترسی توجیه می کند:« اگر الان از این فرصت استفاده نکنم می ترسم بعدا پشیمان شوم و اگر به سن 45 تا 50 برسم اوضاع خیلی پیچیده می شود.»
- تجلیل از مهاجران
برخی باورها موجب شده است تا عمل مهاجرت به خودی خود، به مهاجران نسبت به سایر هموطنان، فارغ از موفقیت یا عدم موفقیت شان، تمایز اجتماعی می بخشد. گاهی دستیابی به چنین تمایزی، افراد را وادار به مهاجرت می کند ، حتی اگر بسیاری از ارزش ها را نقض کنند و در نهایت اوضاعشان بدتر شود. مشارکت کننده ای در خصوص یکی از بستگانش گفت: « یکی از بستگانم چند سال پیش از مادر و خواهرش پول دزدید و به یونان رفت و پناهنده شد. حالا خانواده از اوبه عنوان مردی موفق صحبت می کنند که موسیقیدان بزرگی در یونان است. نکته جالب آن که من تصادفا خبردار شدم او در خیابان سنتور می زند.»
ابراهیم مرد متمول هفتاد و چند ساله که تحصیلات ابتدایی دارد ، می گوید:«مهم نیست چقدر پول در ایران دارید . داشتن مجوز اقامت کشور خارجی با ارزش تر است و اعتبار بیشتری دارد و به شما شخصیت اجتماعی می بخشد که با پول نمی توانید به دست آورید.»
- تصویر یک آرمانشهر
اهمیت موضوع «میل به مهاجرت»در این است که وقتی چنین میلی در جامعه ای گسترده شود و فکر کردن به مهاجرت به عنوان یک امکان جدی برای رهایی از سختی های زندگی در جامعۀ مبدأ و یا رسیدن به منفعتی پایدار در جامعۀ مقصد عمومی شود، همین امر می تواند چگونگی زیست مردمان را در جامعۀ مبدأ تحت تأثیر قرار دهد. برای شناخت بهتر تمایز این دو مفهوم و تفاوت نحوه تأثیرگذاریشان کافی است شهری را تصور می کنیم که ساکنان آن در رؤیای زندگی در شهر دیگری به سر می توان انتظار داشت که هر اتفاقی در این شهر و برای مردم این شهر به بحرانی حل ناشدنی تبدیل شود؛ چراکه اهالی شهر بیش از آنکه به فکر حل مسئله باشند به فکر رها کردن آن و رفتن به آرمان شهر هستند
- جهان وطن گرایی
باور به جهان وطن گرایی از رایج ترین مضامین میان مشتاقان مهاجرت در ایران است. بسیاری معتقدند که مرزها موانع ساختگی بی معنایی هستند.آن ها مهاجرت را صرفا یک جابجایی مکانی تلقی می کنند. حقی که هر کسی فارغ از جایی که زندگی می کند باید داشته باشد. فاطمه زنی مذهبی که قصد مهاجرت به یک کشور غربی را دارد می گوید:«شما مجبور نیستید هر جا به دنیا آمدید ، همان جا زندگی کنید. من به جهان وطن گرایی باور دارم و تصور می کنم سفر به رشد شخصی کمک می کند.»
نوشتن نظر:
ارسال پاسخ