آخرین اخبار
کد مطلب : 357
سه شنبه, 04 دی 1403
72 بازدید
نویسنده : سید علیرضا نبوی ثالث
چون عمل کردی شجر بنشاندی انــدر آخــر حرف اول خوانــدی مولـوی عالم سیاست عالم عجیبی است، در عالم سیاست به باور عده‌ای، اینکه حرف و عمل یک سیاستمدار همواره یکسان نباشد امری پسندیده تلقی شده و به حساب آنها یک نوع زرنگی محسوب می‌شود، در حالی که در مکتب اسلام در قرآن و در روایات متعدد این تناقض به عنوان یک نقص کلی و یک معضل اخلاقی و یک امر منفی معرفی شده است، قرآن کسانی را که حرف و عملشان با هم یکی نیست سرزنش می‌کند، در قرآن آمده است: یا ایها الذین آمنو لم  تقولون مالا تفعلون،چرا حرف‌هایی می‌گویید که انجام نمی‌دهید. به قول حضرت علی (ع): يُمتَحَنُ الرّجُلُ بفِعلِهِ لا بِقَولِهِ؛ یعنی «مرد به كردارش آزموده می‌شود نه به گفتارش، اینکه به کرات بین حرف و عمل سیاستمداران تفاوت های آشکاری وجود دارد دلیلش چیست؟ علیرضا خلقت دوست معتقد است: « سال هاست مردان سیاست ایران در خدمت شعار و فضیلت برنامه داد سخن داده اند و وقتی وارد میدان عمل می شوند، حتی حرف هم نمی زنند چه برسد به عمل. برخی از زعمای اندیشه ی سیاسی نیز عدم بلوغ سیاسی مردم را دلیل استقبال جامعه از گفتمان گفتار درمانی می‌دانند. شاید تا حدودی بتوان این استدلال را قبول کرد، اما در این صورت باید روی دیگر سکه را هم دید. نیمی از بلوغ سیاسی مردم در گروی رفتار سیاستمداران یک جامعه است. به عبارتی کنشگران سیاسی زبده، به مطالبات سیاسی مردم جهت می دهند. با این حال و با وجود همه ی نقص های ریز و درشت باید اعتراف کرد که فهم سیاسی جامعه بالا رفته است. امروز مردم چه بین اصول گرایان و چه از میان اصلاح طلبان از کسی استقبال می کنند که سه ویژگی عمده را داشته باشد. اول اینکه برنامه هایی عملی داشته باشد. صرف داشتن برنامه های دل فریب فایده ای برای مردم ندارد. داشتن برنامه های عملیاتی یکی از مهم ترین پارامترهایی است که جامعه‌ی امروز به آن توجه دارد. دوم اینکه باید حرفی بزند که پشتوانه توسعه محور داشته باشد. مذمت گفتاردرمانی به معنای مخالفت با سخن گفتن نیست. این تلقی اشتباه در طول سال های گذشته از سوی برخی از سیاست پیشه گان مورد سوء استفاده قرار گرفته. بسیاری از آن ها وقتی با رای مردم بر مسند نشستند، لام تا کام حرف نزدند و زمانی که در معرض پرسش قرار گرفته اند از عبارت پوپولیستی «من مرد حرفم نه مرد عمل» استفاده کرده اند. مرد عمل بودن به معنای حرف نزدن نیست. یک سیاستمدار موظف است سخن بگوید اما از آن بیشتر وظیفه دارد به جای زدن حرف های پوپولیستی، با پشتوانه عملی حرف بزند. اتفاقا یک سیاستمدار پس از قبول مسوولیت تازه باید شروع کند به حرف زدن. اما حرف داریم تا حرف! هر برنامه عملی از دل حرف در می آید اما نه هر حرفی. متاسفانه تکرار حرف های نخ نما شده این تصور را در بخشی از مردم به وجود آورده که سیاستمدار نباید حرف بزند. با نگاهی به کارنامه سیاست پیشگانی که با عبارت «من مرد عملم نه حرف» عوام فریبی کرده اند می توان متوجه شد که آنها به نام «عمل» در مقابل مشکلات و ظلم ها سکوت کرده اند و نه عمل کرده اند و نه حرف زده اند. » وحید ریحانی معتقد است : « در عالم سیاست، بسیار پیش می‌آید که فردی شعاری می‌دهد اما به محض دستیابی به منصب مورد نظرش، عکس شعار خود، عمل می‌کند ، در سپهر سیاست ایران نیز نمونه‌های پرشماری از تفاوت ادعا و عمل یا سیاست اعلامی و اعمالی، مشاهده می‌شود و این پرسش را برجسته می‌سازد که چرا این تفاوت وجود دارد؟ آیا اراده فرد، قربانی ساختار می‌شود یا دلایل دیگری را می‌توان بر شمرد، به اعتقاد وی آنچه موجب تکرار این شرایط می‌شود، بستر نامساعد برای پاسخگوکردن افراد در قبال افعالشان در دوره تصدی است؛ نبود شفافیت نیز مزید بر علت می‌شود.  به نظر وی از لنز ساختارگرایانه، فرد تابع محض ساختار است و اراده‌ای در میان نیست. از این منظر، افراد مشابه مهره هستند و ساختار آنها را به بازی می‌گیرد؛ یک روز لازم است تا مدافع نظریه یا موضع الف باشند و روزی دیگر مدافع نظریه یا موضع بر اساس این رویکرد، تفاوت در نظر و عمل یا سیاست اعلامی و اعمالی، به معنای قربانی‌شدن فرد یا اراده او به عنوان تنها عامل نیست بلکه این معضل در بازی‌های تودرتویی ریشه دارد که افراد درگیر آن می‌شوند و در رابطه خود با گروه همسودشان، بهینه‌سازی را انجام می‌دهند . »
 
امید است دولتمردان با تأسی به فرمایشات مقام معظم رهبری در دیدار با دولت سیزدهم که  فرمودند: « اعتماد مردم بزرگترین سرمایه ی دولت است و متاسفانه تا حدی آسیب دیده است و راه ترمیم آن یکی شدن حرف و عمل مسئولان است» فقط حرف های درست و دلنشین نزنند و از شعارهای پر زرق و برقی که زمان نیاز به رای ملت می دادند یادشان نرود و تلاش کنند در عمل گامی به نفع مردم بردارند. بی عملی به مرور زمان  بیشترین  آسیب را به جامعه و اعتماد عمومی وارد می کند و باعث کاهش منزلت اجتماعی  مسؤولان می گردد، یادمان نرود  به قول فردوسی : بزرگی سراسر به گفتار نیست / دو صد گفته چون نیم کردار نیست