زنگ هشدار مسائل زیست محیطی کاشمر به صدا در آمده است
چند سال پیش انیمیشنی از تلویزیون با عنوان «موجود زباله ساز» پخش می شد. انسان به عنوان تنها موجودی که وارد طبیعت می شود آن را پر از زباله می کند، تعجب دیگر حیوانات جنگل را بر می انگیخت و موجودات دیگر او را به عنوان « زباله ساز» می شناختند. اما اکنون باید عنوان دیگری که زیبنده انسان امروزی است به این موجود اضافه شود « موجود تخریب گر» « موجود تخریب کننده»
واقعيت آن است كه انسان موجود خوبي براي زمين نيست و هيچ جانداري به اندازه بشر نتوانسته است تا اين اندازه به كره خاكي صدمه بزند. امروز طبیعت از دست این موجود به امان آمده است . انسان تنها موجودی است که توازن و تعادل زمین را بر هم زده است. نابودگری انسان تمامی ندارد از چرای بی رویه دام گرفته تا زیاده خواهی و دخل وتصرف در جنگل ها، خاک، زمین و معادن همه به انسان مربوط است.
یکی از کارشناسان محیط زیست می گوید: « زاگرس و بلوط ایرانی فراموش شده است. سال 87 عنوان کردم زاگرس در آینده نزدیک بیابان می شود و جنگل های شمال و زاگرس. پس از 15 سال از آن گفته می بینیم همان فروپاشیدگی که در زاگرس داشتیم. امروز پایش به هیرکانی کشیده است. در طی 4 سال 40 میلیون درخت از بین رفته است.»
روزنامه همشهری می نویسد:« سیستان و بلوچستان در حال حاضر شرایط سختی دارند و آنهایی که مانده اند امکان مهاجرت ندارند و باید کمک شان کنیم نان و آب و معیشت شان تامین شود تا بمانند.» همین روزنامه اشاره می کند: « طی یک هفته 10 هزار هامون نشین از این استان به سمت گلستان مهاجرت کرده اند و حدود 20 هزار سیستانی دیگر مهیای مهاجرت شده اند.»
خبرگزاری تسنیم می نویسد: تراز دریاچه ارومیه به پایینترین میزان خود در سالهای اخیر رسیده و اصلا ًشرایط خوبی ندارد. برای احیا دریاچه لازم بود که 27 اقدام از جمله کاهش آب کشاورزی در حوضه آبریز ارومیه تا 40 درصد، انتقال پساب تصفیهخانه ارومیه و تبریز،کاهش سطح زیرکشت محصول آببر چغندر قند و ... همزمان انجام شود که این اتفاق نیفتاد. وی هشدار داد: اگر شرایط به همین شکل ادامه پیدا کند، احتمال خشکی و باتلاقی شدن دریاچه در پاییز سال 1402 وجود دارد.
موضوعاتی که مطرح شد . مسائلی با فاصله چند صد کیلومتر از کاشمر است و متاسفانه ما عادت داریم تا وقتی موضوعی را از نزدیک نبینیم متوجه وخامت آن نمی شویم. مشکلات زیست محیطی کاشمر در حال حاضر نیاز به دقت دارد، هر چند زنگ هشدار آن چندین سال است به صدا در آمده است.
برای مثال بسیاری از مردم کاشمر سالهای پرآبی ، کلاته های اطراف کاشمر را به یاد دارند. زمانی که امواج آب قدرت حرکت انسان از مسیر آب را سلب می کرد و رفتن از یک طرف رودخانه فصلی به سمت دیگر را غیر ممکن می ساخت. چند سال است آب این رودخانه ها کم رمق شده اند؟ آیا این موضوع تاسف برانگیز نیست؟ سوال این است طرح های آبخوان داری و آبخیز داری طی این سال ها چقدر کارآیی داشته اند؟
مثال دیگر مهاجرت مردم ِ تعداد زیادی از روستاهای مستعد دامپروری و کشاورزی به کاشمر یا شهرهای دیگر است . در مصاحبه ای که با اهالی روستای نامق داشتیم یکی از اهالی مطرح کرد که بخش زیادی از جمعیت روستا را زنان سالمند تشکیل می دهند. در روستای فرشه هم به علت مهاجرت جمعیت روستایی یکی دو مدرسه بدون دانش آموز مانده بود. شاید پاسخ داده شود که ظرف یکی دو سال گذشته مهاجرت معکوس دارد انجاممی شود. باید گفت این مهاجرت به روستاهای نزدیک به شهر و به علت گرانی سکونت در شهرها اتفاق می افتد و معمولا محل اشتغال فردِ مهاجرت کننده شهر است.
مثال دیگر فریاد کشاورز یا باغداری است که امسال به علت تعطیلی چاه موتورها محصولش نابود شده است و رزق یک ساله اش در معرض خطر افتاده است. سوال این است آبیاری قطره ای و کشاورزی مدرن چه جایگاهی در کاشمر دارد؟ واقعيت آن است كه كشور ما تاب كشاورزي گسترده را ندارد و اگر امروز براي آن چارهاي انديشه نشود طبيعت خود دست به كار ميشود و نشانمان ميدهد كه شعارهاي تهي از آيندهانديشي چقدر هزينه دارد و چه سان سيلي آبدار به گوشمان خواهد نواخت؟
مثال دیگر ریزگردهایی است که توان تنفس را از ما گرفته است. گرد و غبارها و بادهایی است که کم کم دارد حالت چرخشی پیدا می کند و نشانه ای است برای افزایش بیابان زایی در اطراف کاشمر.
نکته این است که همواره سیاستهای مُسکنی و بدون چشمانداز بلندمدت برای اثرگذاریهای مقطعی تبدیل به آفت مدیریت در کشور شده است. طبیعی است که هر دولتی دوست دارد اثرات عینی کوتاهمدت عملکرد خود را به افکار عمومی نشان دهد اما واقعیت آن است که نتیجه برخی از عملکردها میتواند بر روی نسلهای بعدی اثرات مخربی داشته باشد.
نوشتن نظر:
ارسال پاسخ