پاسداری از وفاق ملی کاری ساده نیست
جامعهی امروز ایران از نگاه حذفی،
از انحصـار طلبــی، از خالص ســازی
و از تنـدروی خسته شــده اســت.
سارا فلاحی نماینده مجلس
بدون مقدمه اگر بخواهیم منصفانـه نیمنگاهی به وضعیت مشارکت عمومی مردم در چهاردهمین دوره ی انتخابات ریاست جمهوری داشته باش...
جامعهی امروز ایران از نگاه حذفی،
از انحصـار طلبــی، از خالص ســازی
و از تنـدروی خسته شــده اســت.
سارا فلاحی نماینده مجلس
بدون مقدمه اگر بخواهیم منصفانـه نیمنگاهی به وضعیت مشارکت عمومی مردم در چهاردهمین دوره ی انتخابات ریاست جمهوری داشته باشیم، باید این ادعا را بپذیریم که پیروزی پزشکیان فقط پیروزی اصلاح طلبانی که هنوز در درون نظام، به اصلاح امور اعتقاد دارند نیست بلکه بخش عمدهای از اصولگرایان که مواضعی نرمتر نسبت به دوستان تندرو و افراطی خویش دارند در این دوره بدون هیچ چشم داشتی از مسعود پزشکیان بی دریغ حمایت کردند، سه سال پیش نیز پیروزی زنده یاد ابراهیم رئیسی در سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، ماحصل ائتلافی گسترده بین همه ی اصولگرایان، اعم از تندرو و میانهرو و بخش قابل توجهی از نیروهای مستقل فعال در عرصه اجتماعی، سیاسی بود که با امید اصلاح امور به صحنه آمدند و شرایط پیروزی زنده یاد ابراهیم رئیسی را بر سایر رقبا فراهم ساختند.
بررسی عملکرد دو جریان اصولگرا و اصلاح طلب در گذشته به وضوح نشان میدهد که این دو جریان معمولاً پس از پیروزی در انتخابات، چه ریاست جمهوری و چه مجلس گرفتار تندروی شدهاند و به جای پرداختن به اصلاح امور بیشتر وقتشان را صرف مجادلاتی سطحی و حتی درون گروهی نمودهاند و آنچنان که باید نتوانسته اند به وعدههایشان جامه ی عمل بپوشانند و به نفع عموم مردم در حد مورد انتظار وعده هایشان را تحقق بخشند، نتوانستند شایسته سالاری را قربانی خویشاوندسالاری و انتصابهای یک جانبه و نورچشمی هایشان نکنند و این نوع رفتارها در نهایت نتیجهای جز ناکارآمدی در حوزه مدیریت نداشته است.
این نوع اتفاقات فقط بعد از استقرار دولت سیزدهم نیفتاده است بلکه بعد از دوم خرداد 76 وجود داشته است، بعد از پیروزی دولت نهم و دهم وجود داشته است، بعد از پیروزی دولت یازدهم و دوازدهم وجود داشته است، خالص سازی همیشه وجود داشته، البته به شکلی که در دوره دولت سیزدهم وجود داشت در باقی دوران ها کمتر دیده می شود، زدن انگ لیبرال در این دوره از جانب اصولگرایان تندرو پس از چند دهه به دوستان همدل اصولگرای خود در بیانات برخی از افراد تازگی دارد و مردم این نوع تندروی ها را نمی پسندند، به زعم نگارنده رای مردم در پایان هر دوره برای زمامداران یک پیام روشن و واضح دارد : عموم مردم افراطی گری را نمی پسندند، عموم مردم به سران و سردمداران و بزرگان هر دوجناح که برای حاکمیت قانون و حفظ وفاق ملی تلاش می کنند و بصورت شفاف پاسخگوی عملکردشان هستند به دیدهی احترام می نگرند.
این روزها دولت چهاردهم و مجلس دوازدهم در معرض آزمونی جدی قرار گرفته اند، مسعود پزشکیان با وعده تشکیل دولت وفاق ملی بر رقیبش سعید جلیلی پیروز شد، وفاق در لغت یعنی سازواری، سازگاری، موافقت، هماهنگی، همراهی، یکدیگر را همراهی کردن، اتحاد و از منظر قرآنی یعنی چنگ زدن به ریسمان خدا، وفاق ملی یعنی اینکه اصولگرا و اصلاح طلب با حفظ آن باید در برابر هر نوع تهدید بیرونی و درونی، دست در دست یکدیگر برای توسعه و رشد و آبادانی کشور تلاش کنند.
زنده یاد هاشمی رفسنجانی در بحث تشکیل کابینه وفاق ملی پیشگام است در کابینه هاشمی رفسنجانی افرادی از هر دو جناح وجود داشتند، اکثرصاحب نظران سیاسی از قدیم اعتقاد دارند کشور را با یک گروه و یک جناح نمیشود اداره کرد، یکی از شعارهای دوازده گانهی اصلاح طلبان قبل از پیروزی در دوم خرداد ۷۶ شعار« وحدت اسلامی و وفاق ملی» بود در این دوره ترکیب وزیران دولت چهاردهم که به مجلس معرفی شدهاند نشان میدهد با استفاده از وضعیت و ظرفیت موجود از همه سلایق، نمایندگانی وجود دارد که شایسته است نمایندگان مجلس به احترام رای مردم نهایت همکاری را با مجموع آنان انجام دهند، مشارکت مردم در صحنههای اجتماعی و سیاسی بیانگر رشد و آگاهی آنان است، تا زمانی که در عرصه سیاست فضای رقابت باز باشد باید به رای مردم احترام گذاشت، مردم میدانند که باید در سرنوشت خود دخالت کنند و خودشان هستند که در فضایی رقابت آمیز سرنوشت خودشان را تعیین میکنند، در قبال آن گروههایی هم که پیروز نمیشوند باید با گروه پیروز همکاری کنند، وقتی یک گروه اکثریت را به دست آورد باید بقیه گروهها با گروه پیروز همکاری کنند و طرف پیروز نیز باید از نیروهای گروههایی که پیروز نشدهاند بهره گیرد و در مجموع همه دست به دست هم دهند تا ایران را آبادتر کنند، ترکیب کابینه چهاردهم و معرفی وزیران به مجلس از سوی رئیس جمهور نشان میدهد که وی به شعار وفاق ملی عمل نموده و پایبند مانده است و اکنون نوبت مجلس است تا نشان دهد چه اندازه برای حفظ وفاق ملی آمادگی دارد.
اگر قرار باشد عدهای با دفاع از جمهوریت نظام به خاطر منافع شخصی و گروهی اسلامیت نظام را به قربانگاه ببرند و عدهای نیز با دفاع از اسلامیت نظام همه دستاوردهای جمهوریت نظام را به خاطر نوع تفکر و عقایدشان نادیده بگیرند، پاسداری از وفاق ملی ساده نخواهد بود.
نوشتن نظر:
ارسال پاسخ