همراز 24
- سلام . خسته نباشید . ابتدا تشکر می کنم از این صفحه کاربردی و خوب که حداقل مرا از مشاوره آمدن بی نیاز کرده است . من 13 ماه است ازدواج کرده ام . ما قبلا مدت 10 ماه با خانمم رابطه آشنایی و دوستی داشته ام و به معنای واقعی عاشق هم بودیم و اصلا فکر نمی کردیم به مشکل و ناسازگاری برخورد کنیم. با مخالفت خانواده ها و با دست تنگ و بدون حمایت هیچ کدام از والدین وارد زندگی شدیم و اکنون دنیایی از تفاوت را می بینیم و کمترین هماهنگی و مشابهت و با هیجانات منفی مثل ناراحتی و پشیمانی و سرخوردگی، پرخاشگری، توهین، تحقیر و سرزنش و ... .
که البته همسرم هم می داند دست خودم نیست، اعصابم به هم ریخته، نمیتوانم خودم را کنترل کنم و بعد اوضاع بدتر می شود. هیچکدام صبر و حوصله نداریم. راهنمایی کنید لطفا
سلام و آرزوی خوشبختی و سپاس متقابل از شما دوست همیشگی
انشالله مسائل تان به خوشی حل می شود ولی برای استفاده خوانندگان دیگر مایلم این گونه شروع کنم و از شما بپرسم اکنون به نظرتان آیا عشق برای ازدواج کافی است؟!!
دو نفر که عاشق یکدیگر هستند، هر کدام دیگری را ایده آل می داند. مانند دو نوازنده که هر کدام از دید دیگری بسیار زیبا و دلنشین می نوازد اما بعد از ازدواج این دو نفر باید با هم یک آهنگ و یک موسیقی را ارائه کنند و این غیر از هنر نوازندگی به تنهایی، نیاز به هماهنگی دارد و عنصر هماهنگی آن چیزی است که فراتر از عشق است. هماهنگی در زندگی مشترک تا حد زیادی قابل یادگرفتن است. زود خودتان را نبازید و احساس پشیمانی به خودتان راه ندهید .شما تنها نیستید که این احساس را دارید . همه ما این واقعیت را از زبان بسیاری از زوجها شنيدهايم كه بعد از مدتی كه ازدواج شان گذشت، علاقهشان نسبت به هم كم میشود و آن عشق آتشين روزهای اول جای خود را به روزمرگی و سردی در روابط میدهد همچنین بسياری از انتظارات اشتباه ما در ازدواج و درباره فرد مورد علاقهمان، دلیل همین کم شدن تدریجی علاقه است. طبیعتا افرادی که نتوانند انتظارات یکدیگر را به خوبی برآورده کنند، در سختیها با یکدیگر همدلی انجام دهند، تفاوتهای فردی را بپذیرند؛ میزان بروز هیجانهای منفی را در زندگی خود افزایش میدهند که همین موضوع باعث کمشدن علاقه در دو طرف میشود.
البته این نکته را هم توجه داشته باشید که مسالهای که در سال اول ازدواج زن وشوهر را دچار مشکل میکند کم تحملی و بی صبری است . قبل از اینکه حرف منفی بزنید یا احساسات بدتان را بیان کنید، کمی صبر داشته باشید ، قطعا در سال اول زندگی مشترک اشتباهات زیادی میکنید اما به تدریج یاد میگیرید چطور بنیان رابطه را با کمی صبر و بردباری و ایجاد درک متقابل محکم کنید.
پرخاشگری، توهین، تحقیر و سرزنش کار سادهای است. مثل فشار دادن پدال گاز در رانندگی، هر کس میتواند این کارها را انجام دهد اما درست مانند رانندگی با دقت و ظرافت، عکس العمل به موقع و مناسب در مواقع بحرانی و انتخاب بهترین راه برای حل تعارض، توانمندی میخواهد و مهارت. هر وقت در زندگی زناشویی خود با مشکل روبرو شدید به جای این که پایتان را روی پدال گاز فشار دهید و بی مهابا تا آخرش بتازید، چند لحظه صبر کنید و به عواقب آن هیجان تند فکر کنید. «دست خودم نبود، اعصابم به هم ریخته بود، نمیتوانستم خودم را کنترل کنم و...» همگی بهانههایی برای توجیه انتخابهای اشتباه هستند واکنشی را انتخاب کنید که یک ساعت بعد هم بتوانید از آن دفاع کنید و زندگی را بتدریج به پایانی تلخ نبرید .
به هرحال این حجم از ناسازگاری برای یکسال از شروع زندگی گذشته ، زیاد است و نیاز به یک مشاور خانواده متبحر دارید . آرزوی سلامتی و خوشبختی برایتان دارم . موفق باشید .
نوشتن نظر:
ارسال پاسخ