آخرین اخبار

دو اثر نمایشی در جشنواره‌ی صاحبدلان

  این‌روزها در میان دغدغه‌های اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی، با تمام فراز و فرودها دو نمایش به جشنواره‌ی «صاحبدلان» راه یافت. جشنواره‌ی آیینی تئاتر صاحبدلان دوازدهمین دوره‌ و اولین دوره‌ی بین‌المللی خود را پشت سر می‌گذ...
کد مطلب : 62
سه شنبه, 27 دی 1401
54 بازدید
نویسنده : حمید ضیایی

 

این‌روزها در میان دغدغه‌های اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی، با تمام فراز و فرودها دو نمایش به جشنواره‌ی «صاحبدلان» راه یافت. جشنواره‌ی آیینی تئاتر صاحبدلان دوازدهمین دوره‌ و اولین دوره‌ی بین‌المللی خود را پشت سر می‌گذراد. از کاشمر، دو اثر به این جشنواره راه یافته که این روزها به اجرای عمومی درآمده است. اولین نمایش، اثری از گروه نمایشی «هدف» با نام «مأمور» به سرپرستی و کارگردانی آقای «جلیل یغمایی» و نویسندگی «محمد احمدی» به مدت یک هفته در شهرستان خلیل‌آباد با همت و تلاش اداره‌ی فرهنگ و ارشاد خلیل‌آباد در سالن ارشاد روی صحنه رفت و پس از آن به مدت پنج‌شب در کاشمر اجرا شد.

نمایش دوم، با نام «تنوره‌ی آتش» به سرپرستی و کارگردانی آقای «محمد ناصری» و نوشته‌ی «فرشاد ارشاد» از تاریخ دوازدهم دی‌ماه به مدت 10 شب اجرا خواهد شد.

 

 

نمایش مأمور:

 

نمایش مأمور، نمایشی آیینی بود که در آن به روایت «طفلان مسلم» اشاره داشت. نمایشی که مرزی میان معذور و مسئول ترسیم می‌کرد. واقعه‌ی گریختن طفلان مسلم از زندان عبیدالله به کمک زندانبانش به‌نام «مشکور» و اتفاقات دیگری که در آن میان رخ می‌دهد. ترسیم مرزی میان دنیاطلبی و عقبا اندیشی حارث و آوردن سر بریده‌ی طفلان و دریافت جایزه‌ای کلان وجه برجسته‌ی این نمایش به‌حساب می‌آمد؛ اما، واقعه آن‌جا رخ می‌دهد که حارث باید میان راه خدا و راه دنیا یکی را برگزیند.

در این نمایش آقایان: کاظم آبی، علی دشتبان، ایمان مرادیان، مصطفی رجب‌زاده، امیرمحمد آبی، سید محمدجواد موسوی، امیر محمدیان، سید دانیال حسینی، مهدی آبی، ایفای نقش کرده‌اند.

موسیقی این نمایش، ساخته‌ی هنرمند گران‌قدر آقای محمد خدابنده و مشاور کارگردان این اثر آقای حسین دشتبان بودند.

 

 

نمایش تنوره‌ی آتش:

 

تنوره‌ی آتش، روایت شهدای صنعت نفت ایران است. شهدایی که از جان و مال خود برای این خاک گذشتند. روایت نفت در ایران یکی داستان است پر از آب چشم. در دوران انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی، پالایشگاه‌های نفتی ایران هم در امان نبودند. در این نمایش آقایان: عباس دانش‌دوست، حسین شریفی، مهدی طاهریان، جواد فانی و خانم‌ها: میترا محمدیان و شقایق یعقوبی به ایفای نقش پرداختند.

این نمایش روایت جان‌فشانی «نوروز آهنین‌جان» است که در دوراهی انتخاب ماندن در میان شعله‌های آتشی که از حمله‌ی بعثی‌ها به‌وجود آمده و مراسم ازدواج دخترش بی هیچ دو دلی و شک و شبهه‌ای ماندن در کنار دوستان و همکارانش تا مهار شعله‌ها را انتخاب می‌کند. نوروز، استعاره‌ای نیز می‌تواند باشد از کسانی که در کنار ایران و برای آبادانی ایران ایستادند و در آغاز راه انقلاب، شک به خود راه ندادند. نوروز، همسر «دورگنج خیراللهی» است.  

انتخاب نام‌ها برایم جذاب و جالب و تأمل‌انگیز بود. نوروز، نام مبارکی است. وقتی که همراهش «آهنین‌جان» می‌آید، خبر از روزگار سخت و سنگینی می‌دهد. روزگاری که نوروز، این اسطوره‌ی «دورگنج» _که دوست دارم آن را به ایران تشبیه کنم_ ترجیح می‌دهد جانش را در پای آرمان و آمال و آرزوهایش نثار کند. قبل از شهادت برای هم‌دم و همراه زندگی‌اش نامه‌ای می‌نویسد، دو روز قبل از آن‌که در تنوره‌ی آتش جان دهد. نامه‌ای که پس از سال‌ها به دست دورگنج می‌رسد و باز هم خوانده نمی‌شود. یا همه‌اش خوانده نمی‌شود...

هنگامی که «دورگنج» نامه را در جیب می‌گذارد و پشت به مخاطب صحنه را ترک می‌کند، این شعر اخوان ثالث را در دلم زمزمه می‌کردم:

 

... باید رفت...

و رفتیم و خزان رفتیم تا جایی که تخته‌سنگ آن‌جا بود

یکی از که ما زنجیرش رهاتر بود، بالا رفت، آنگه خواند:

«کسی راز مرا داند

که از این رو، به آن رویم بگرداند.»

و ما با لذتی بیگانه این راز غبارآلود را مثل دعایی زیر لب تکرار می‌کردیم...

(از این اوستا، مهدی اخوان‌ثالث)

و آن نامه، آن اشک‌ها، آن بغض و خاموشیِ «دورگنج» و آن ترک کردن صحنه رو به بی‌کرانِ آسمانِ وطنی که مال ماست؛ از آن ماست، هم‌چون رازی سربه‌مهر ماند و گویی تنها با خود می‌‌گفت: «کسی راز مرا داند، که از این رو به آن رویم بگرداند...»

 

در این نمایش، علی‌رغم این‌که در «بلک‌باکس» اجرا شد، هنرمندان توانستند نقش خود را به خوبی ایفا کنند. بازیگران این نمایش، آقایان : مهدی طاهری در نقش احمد دلواری، حسین شریفی در نقش آقای اسدی (همکاران نوروز)، عباس دانش‌دوست در نقش نوروز آهنین‌جان، جواد فانی در نقش جلیل و داماد نوروز آهنین‌جان، خانم میترا محمدیان در نقش دورگنج و خانم شقایق یعقوبی در نقش دختر نوروز، ایفای نقش کردند.

آهنگ‌سازی این نمایش به عهده‌ی هنرمند گران‌قدر مرتضی بحرینی بود و نور و صدا را سیدمهدی سجادیان، سارا عزیزی، سمیرا سلطانی به عهده داشتند. هم‌چنین عوامل فنی این نمایش آقایان: علی‌رضا قربان‌زاده، حمید حسن‌زاده، امید ناصری، حسین نوری؛ منشی صحنه: یوسف فانی و عکاس و طراح پوستر این نمایش، هنرمند ارجمند محسن شامکانی بوده‌اند.

این نمایش در «بلک‌باکس» مؤسسه‌ هنری «هنرمعاصر ترشیز» اجرا می‌شود. سابق بر این هم گفته و نوشته‌ام که مجموعه‌ی هنرمعاصر که با همت کارگردان تئاتر آقای احسان عاقل و هنرمند گرامی آقای مهدی طاهری آغاز به‌کار کرده است، مجموعه‌ای منحصربه‌فرد است و وجودش نیازی جدی برای کاشمر بود. همت این عزیزان در این راه ستودنی است و بی‌شک ما نیز قدردان این همت و تلاش هستیم.

در راستای فعالیت‌های فرهنگی‌هنری، مجموعه‌ی «دوهفته‌نامه سرو کاشمر» در کنار هنرمندان است و فعالیت‌های این عزیزان را پوشش می‌دهد.
نویسنده: حمید ضیایی