گویشوران خُمّی
زبان فارسی را میتوان به دو شاخهی معیار (نوشتار) و گفتار تقسیم کرد. در شاخهی گفتار، زبان فارسی به شاخههای متعددی منشعب میشود که دربرگیرندهی گویشها و لهجههای مختلف ایرانزمین است. توجه به فرهنگ گویشی منطقه، چند سالی است که رواج یافته و محققان و پژوهشگران متعددی در این راستا گام برداشته و قلم فرسودهاند. با توجه به همهگیری رسانههای مختلف و علیالخصوص رسانههای مجازی، زبان فارسی به سمت تکگونگی حرکت میکند. به بیان دیگر، شهرها و روستاهای مختلف با فرزندان خود، دیگر نه با لهجه و گویش همان منطقه، که بهاصطلاح با لهجهی «تهرانی» با آنها سخن میگویند. بدونشک رواج این تکگونگیِ زبانی میتواند به نابودی لهجهها بینجامد. چنانکه امروزه ما میبینیم بسیاری از کودکان و نوجوانان منطقه، اصطلاحات و لغات محلی را در نمییابند. از سوی دیگر، لهجهدار بودن نوعی بیفرهنگی نیز تلقی میشود. کسانی که لهجه دارند، گویی انسانهای عقبماندهای هستند که نسل جدید چندان به آنها توجهی نمیکند. این در صورتی است که باید بپذیریم وجود همین لهجهها و گویشها به غنا و وسعت زبان فارسی برمیگردد.
همانطور که پیش از این ذکر شد، پژوهشگران متعددی در راستای ثبت و ضبط این فرهنگ زبانی گرانبها همت گماشتهاند و با انتشار کتابها و یادداشتهای مختلف، زمینه را برای بررسیهای بیشتر زبانی مهیا کردهاند. هرچند، در حوزهی فرهنگ شفاهی که وسعتی بیش و پیش از ثبت و ضبط لغات را در برمیگیرد، میتوان حوزههای دیگر پژوهشی را هم منظور داشت. بهعنوان مثال در زمینهی فرهنگ زبانی و کلامی که شامل «افسانههای محلی، ضربالمثلها، متلها و چیستانها، ترانهها و دوبیتیها، حماسهها و عاشقانهها و ...» میشود، میتوان بسترساز پژوهشهای جامعهشناسی و روانشناسی و تاریخی نیز بود. چرا که از این رهگذر میتوان به بسیاری از جنبههای پنهان فرهنگی، کلامی، زیستی، تاریخی یک منطقه یا فرهنگ در معنا و مفهومی گستردهتر پی برد. بهگمانم، میتوانیم از رهگذر فرهنگ کلامی و زبانیِ یک منطقه به نوع تفکر حاکم بر آن منطقه نزدیکتر شویم. در این راه عوامل متعددی دخیل هستند که رکن اصلی آن زبان و بسامد اصطلاحات در زبان مقصد و مقصود است. از اینرو، گردآوری و انتشار هرچیزی که مربوط به فرهنگ شفاهی است، اهمیت پیدا میکند و مطمئناً در آینده این تلاشها بیشتر مورد توجه قرار خواهد گرفت.
در فرهنگهای بومی منطقههای مختلف، آنچه بیش از همه مورد توجه است، فرهنگ زبانی است که پیش از این شمول آن را ذکر کردم. در پژوهشهای متعدد ذکر شده، بسامد اصطلاحات و ضربالمثلها و دشنامها و دعاها و داستانهای حماسی یا عاشقانه از اهمیت بیشتری برخوردار میشوند. چرا که بر این اعتقادم، نوع منش و تفکر یک جامعهی بومی را میتوان از نوع کلام مورد استعمالش بررسید.
در همین راستا، کتابی بهنام «فرهنگ گویش خُمّی» با همت و تلاش دکتر «محمدحسن صنعتی» از سوی انتشارات «محقق» عرضه گردیده است. این کتاب اختصاصاً به حوزهی واژهها در گویش مردم روستای خُمّی پرداخته است. این کتاب در 198صفحه با قطع رقعی منتشر شده است. مقدمهای تقریباً مبسوط با بررسی واژگانی و دستوری مفید دارد که بهکار اهل تحقیق بسیار میآید. کلمات و عبارات در این کتاب بهترتیب حروف الفبا مندرج گردیده که دسترسی به لغت یا لغات را تسهیل میبخشد.
این کتاب نه تنها در راستای حفظ میراث زبانی و گویشی منطقه مؤثر است؛ بلکه برای دسترسی جامعِ پژوهشگران نیز مفیدفایده میباشد و بهنوبهی خود گامی مؤثر در راستای تحقیقِ پژوهشگران محسوب میشود.
بردسکن:
شهرستان بردسکن واقع در 45 کیلومتری شهرستان کاشمر است. این شهرستان از لحاظ تاریخی و فرهنگی حائزاهمیت است و میتوان در حوزههای مختلفی این منطقه را مورد توجه قرار داد. علیرغم فاصلهی کوتاهش با کاشمر و نوعی همبستگی فرهنگی در زیر بیرق ترشیز، تفاوتهای گویشی و بعضاً فرهنگی قابلتوجهی دارد. بهعنوان مثال ما میتوانیم در این منطقه یک افسانهی عامیانهی مشترک با کاشمر پیدا کنیم؛ اما، در بحث زبانی گاهی تفاوتهای عمیقی را میتوانیم بیابیم. این مسأله در خود شهرستان بردسکن و روستاهای تابعهاش نیز صادق است. به بیان دیگر، گویش مردم روستای خُمّی با روستاهای همجوار خود همچون «هُدک» تفاوتهایی دارد. حال این تفاوت در روستاهای واقع در شمال و جنوب بردسکن هم قابل بررسی و تحقیق و تعمق است.
بردسکن بهگمانم بیش از 100 روستا دارد که هرکدام از جنبههای دیگر قابل بررسی است. فرهنگ غذایی، زبانی، پوشاک و... نیز از این دست است. غنای تاریخی بعضی روستاها و موقعیت جغرافیایی و حساس آنها نیز در خور توجه است. وجود بناهای تاریخی، درختان کهنسال، رباطها و یخدانها و آب انبارها گواه این مدعا است.
این شهرستان را میتوان از جنبههای دیگر، همچون گردشگری تاریخی، فرهنگی و غذایی، کشاورزی هم مورد توجه قرار داد. اقلیم منحصربهفرد این منطقه از باغستانهای سرسبز تا کویر «کفهی نمک» میتواند گردشگران متعددی را به منطقه جذب کند.
اهمیت انتشار کتاب آقای دکتر محمدحسن صنعتی در راستای معرفی فرهنگ زبانی و گویشی منطقه را نیز میتوان گامی مؤثر در راستای گردشگری هم تلقی کرد. چراکه گردشگران پیش از عزیمت به این منطقه میتوانند با گویش مردم تا حدودی آشنا شوند.
بههرترتیب، این یادداشت بیشتر با هدف توجه و معرفی کتاب مذکور بود. اما، نمیتوان جنبهها و ظرفیتهای مختلف منطقه را هم نادیده گرفت و به آن بیتوجه ماند.
امیدوارم انتشار این کتاب، زمینهی فعالیت دیگر پژوهشگران منطقه را مهیا کند تا بتوان از این طریق به فرهنگهای بیشتری دسترسی پیدا کنیم.
نوشتن نظر:
ارسال پاسخ