قصهگویی مادرانه رقیبی برای دنیای مجازی
قصهگویی سنتی، همان قصههایی که مادربزرگ از ماه پیشونی و حسن کچل و دیوها و پریها میگفت یا قصههایی که مادر و پدر قبل خواب برای کودک تعریف میکردند، جزو شیرینترین و گرمترین خاطرات افرادی است که اکنون بزرگ شدهاند و متقابلا این لطف را از کودک خود دریغ میکنند.
قصهگویی رو در رو خیلی متفاوت از آن چیزی است که در فضای مجازی میگذرد، هر چند فضای مجازی جذاب است و کسی مخالف استفاده صحیح از فضای مجازی نیست و حتی دیدن انیمیشن به کودکان توصیه میشود، ولی فضای مجازی قابل قیاس با داستانسرایی و قصهگویی مادرانه نیست. اساساً به این دلیل که داستان سرایی بین قصهگو و شنونده رابطهی روانی خوشایندی ایجاد میکند، از این دیدگاه تأثیر قصه گویی در پیوند بین شما و فرزندتان یادآوری میشود.
یکی از روشهای غیر مستقیم آموزش، قصه گویی است
محمدکاظم وزان مربی بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با اشاره به این که دنیای مجازی باعث شده که خانوادهها از هم دورتر شوند و افراد به خانواده خود توجه ندارند، گفت: اگر بزرگسالان کتاب بخوانند بچهها هم با کتاب و قصهگویی آشنا میشوند، سیکل مشخصی است، تعداد پدر و مادر کتابخوان اگر مشخص شود، تعداد کودک کتابخوان هم مشخص میشود.
وی با بیان این که والدین امروز با این ادعا که بچههای الان همه چیز را خودشان از گوشیها یاد دارند، گفت: امروزه والدین کمتر با بچهها صحبت میکنند و میبینیم که بچههای الان در اجتماع به خوبی صحبت نمیکنند و این کم توجهی خود ما هست، با بچهها حرف نمیزنیم، مطالعه نمیکنیم و وقتی بیرون میرویم از آنها نظر نمیخواهیم و نظر نمیدهیم.
وزان تاکید کرد: مهم است که والدین خودشان مطالعه کنند و آن چیزی که مطالعه کردند را برای بچههایشان توضیح دهند، وقتی موضوعی میخوانند که جذاب است با هم صحبت کنند.
وی افزود: اگر از ابتدا که بچه به دنیا میآید و لالایی میخوانند، به مرور قصه گویی هم همراهش باشد و یا کتاب داستانهای خیلی ساده مناسب سن کودک از همان ابتدا تهیه شود، کودک به کتابخوانی خو میگیرد.
محمدکاظم وزان با بیان این که در آموزش، معمولاً چیزی تأثیرگذار است که غیر مستقیم باشد، چرا که بچهها از نصیحت یا مستقیمگویی فراری هستند، گفت: یکی از این روشهای غیرمستقیم آموزشی، قصهگویی است. برای آموزشهای اجتماعی، بهداشتی، فرهنگی، مذهبی و…، روش قصهگویی تأثیرگذار است مثلا کتاب «قصههای خوب برای بچههای خوب» نوشته مهدی آذر یزدی قصههای قشنگی دارد که مربوط به اخلاق و رفتار و هیجانات کودکان است.
این قصهگوی باسابقه، با اشاره به تجربیاتش در این زمینه گفت: باید در قصهگویی خلاقیت به خرج داد و راه گوش دادن کودکتان را به قصه پیدا کنید، قصه گویی با فیلم، تصویر و حتی عکس گرفتن از کتاب قصه و گفتن قصه از روی گوشی برای بچهای که بسیار به گوشی اعتیاد پیدا کرده، روشهای مختلفی است که نیاز دارد والدین برای کودک خود وقت بگذارند و سعی کنند جذابتر از فضای مجازی مطلبی را بیان کنند.
کودک باید در دنیای قصه غرق شود
نسرین نامور، مربی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، برگزیده جشنواره بینالمللی قصهگویی در بخشهای بین الملل، ملی و استانی که در در چند مهرواره و جشنواره نیز بعنوان داور قصهگویی و در چند کارگاه نیز به عنوان مدرس بوده است، میگوید: از کودکی با قصه عجین بودم و شبها با قصههای مادر به خواب میرفتم، گرچه معتقدم قصه کودک را بیدار میکند و چون خورشید به ذهن پویای کودک روشنایی میبخشد.
وی بیان کرد: امروزه تمایل به قصه و قصهگویی در برخی خانوادهها کاهش یافته، پدر و مادر حوصله قصه گفتن برای فرزندشان را ندارند و صدای بد، مشغله فکری و بسیاری مسائل دیگر را برایعدم تحقق این موضوع بهانه کنند، اما اگر به فواید قصه آگاه باشند و بدانند که صدای آنها دلنشینترین صدای ممکن برای فرزندشان هست هیچگاه از این موضوع غافل نمیشدند.
نامور افزود: فضای مجازی بخش عظیمی از زندگی کودک و نوجوان را در بر گرفته و نمیتوان این قضیه را انکار کرد، گاهی با خودم فکر میکنم زمانی که به کودک میگوییم گوشی را کنار بگذار و از آن کمتر استفاده کن، بعدش چه جایگزینی برای گوشی داریم؟ تنوع و جذابیت برنامهها و بازیهای فضای مجازی به حدی است که کودک دیگر حتی رغبتی به اسباب بازیهای خودش نشان نمیدهد، قصه در این جا میتواند نجات بخش باشد. خانواده بویژه مادر با صدای مهربان و آرامی که دارد و مهمتر به واسطه نقش اثرگذارش در خانواده میتواند بهترین قصهگوی کودک باشد.
وی معتقد است: کودکان ذاتا قصه را دوست دارند اما در این میان، معدود کودکانی هستند که دیگر ابزارها را به قصه ارجحیت میدهند، میتوان برای این مخاطبین از روش قصهگویی مدرن استفاده کرد، قصهگویی مدرن شیوهای از قصهگویی است که قصهگو علاوه بر خلاقیت در شکل قصه گویی، از ابزارهای مختلف صوتی و تصویری، برای جلب مخاطب استفاده میکند.
نسرین نامور با بیان این که از کاربرد و فواید قصهگویی هر چه بگوییم کم است، خاطرنشان کرد: مهمترین کاربرد قصهگویی شکلگیری هویت است، هویتی که امروزه حلقه مفقوده کودک و نوجوان ماست، قصه موثرترین ابزار تربیتی برای رشد شخصیت و اعتماد به نفس مخاطب است، قصهها باعث میشوند فرد خود را پیدا کند و به ارزش وجودی خود پیببرد و با قصه میتوان هویت کودک و نوجوان را شکل داد.
وی افزود: با قصه و قصه گویی میتوان دامنه لغات را وسعت بخشید، گنجینه اطلاعات را غنی کرد و هوش اجتماعی و کلامی را تحکیم و تقویت کرد، کودکی که با قصه مأنوس باشد به کتاب و کتابخوانی نیز علاقمند خواهد شد و در آینده در مقایسه با سایر همسالان ترغیب بیشتری به مطالعه خواهد داشت.
نسرین نامور تاکید کرد: علاقه به قصه و قصهگویی باید در خانواده شکل گیرد و افزون بر آن معلمان در مدارس و مربیان در مهد کودکها نیز نقش بسیار موثری در ایجاد عشق و علاقه به قصه و قصهگویی در کودکان دارند و به عقیده بنده باید در مدرسه زنگ قصهگویی در کنار دروس مدرسه جای داده شود، کودک فارغ از همه چیز در زنگ قصه گویی آرام بنشیند و در دنیای قصه غرق شود.
وی در مورد خصوصیات یک قصه گوی خوب گفت:
به من گوش کن
آرام رو به رویم بنشین
و انگشتان دو دستت را چلیپاوار روی هم بگذار.
از عمق چشمانت به من نگاه کن
تا در دورترین خاطراتم برایت داستانی بخوانم
داستانی شیرین باحکمت کهن. (والتر دلامر)
قصه گو باید به قصهاش علاقمند باشد ذوقو شوق لازم برای قصه گویی را داشته باشد تا بتواند حس اشتیاق را نیز در کودک بیدار کند، یک قصه گوی خوب باید ارزش تمام کلمات قصه را درک کند چرا که هر کلمه جان و روح دارد و این قصه گوست که باید با بیان دلنشین و تأثیرگذارش حس نهفته در کلمات را به مخاطب انتقال دهد.
نسرین نامور با اشاره به این که قصههایی که کودک در آن مشارکت داشته باشد و پرسشی در ذهن آنها ایجاد کند و چالش برانگیز باشد و ذهن و قوه تخیل مخاطب درگیر قصه شود و حس همذات پنداریاش تقویت شود گفت: در اینگونه داستانها کودک با قصه همراه میشود و در این مسیر درک درستی از پیرامون خود خواهد داشت و دریچهای نو به جهان هستی برای کودک و نوجوان گشوده میشود و پس از شنیدن قصه خوب افق دیدش گسترش مییابد.
بچههای ما از بزرگترها الگو میگیرند
شکیبا سادات هاشمیان دکترای علوم سیاسی به عنوان یک مادر دختر ۹ساله در این باره میگوید: یکی از مهمترین دلایلی که بچهها به سمت گوشی و تبلت رفتند این است که بچههای ما از بزرگترها الگو میگیرند، منابعی که بزرگترها کسب اطلاعات میکردند زمانی کتاب بود و الان هم بحث کسب اطلاعات و هم بحث سرگرمی به سمتی است که خود والدین از موبایل زیاد استفاده میکنند و بچههای ما طبیعتاً به بزرگتر خود نگاه میکنند و بحث الگوپذیری را دارند و اگر والدینی باشند که در خانه خودشان مطالعه کنند، به تبع بحث کتابخوانی در فرزندان هم افزایش پیدا میکند، یعنی تلویزیون، گوشی و تبلت در بسیاری از خانهها جایگزین کتاب شده و متاسفانه والدین تمایل به وقت گذاشتن زیاد ندارند و برای این که کار خود را راحتتر کنند، گوشی یا تبلت دست بچه میدهند و ساعت هایِ زیادی از وقت خالیشان را پر میکنند.
وی با بیان این که کتابهایی را که فکر میکنم برای فرزندم خوب هست را خودم هم بخوانم و در موردش با هم صحبت کنیم و موضوع اینکه دیگر اینکه من بچهام را بشناسم و علاقهاش را بشناسم و نوع کتابی که انتخاب میکنم فقط سلیقه خود من نباشد و با توجه به علاقه مندی او باشد و کتابی را انتخاب کنم که پیامی که من میخواهم بدهم را در قالب ادبیاتی که او دوست دارد باشد.
وی بیان کرد: نباید صرفاً کتاب خواندن از روی کتاب با حالت معمول باشد که ما بزرگترها میخواهیم، برای بچهها باید شخصیتپردازی کنیم و لازم است یک جایی از کتاب را با صدای خاصی بخوانیم یا برایش نمایش اجرا کنیم و این موضوع حتی برای بچه ۹سالهام که الان بزرگ شده هم صدق میکند.
هاشمیان با اشاره به این که زمانی که میخواهم جایگزینهایی برای فضای مجازی انتخاب کنم باید برای کتاب خواندن بچهام تشویق بگذارم، گفت: مثلاً بگویم اگر در روز n مقدار کتاب بخوانی n مقدار امتیاز میگیری و در آخر هفته میتوانی با این امتیازات چیزی که دوست داری بخری.
شکیبا هاشمیان حضور فرزند خود را در کتابخانه و دیدن شرایط و مکان کتابخانه را در حرکت به سمت فضای فرهنگی موثر میداند و بیان کرد: اجازه دهیم کودک کتابهایی که دوست دارد را انتخاب کند و از او بخواهیم که او هم برایمان قصه بگوید، یعنی یک ارتباط دو طرفه باشد که پی ببریم در ذهن کودک چه میگذرد و اگر موضوع و مسئلهای هست را بفهمم و اینگونه هم صحبتمان بیشتر میشود و هم به داستان علاقهمند میشود و من به این موضوع اهمیت میدهم.
نوشتن نظر:
ارسال پاسخ